در پی تکرار ادعاهای واهی مسوولان اماراتی دربارهی مالکیت جزایر سهگانه ایرانی، تارنمای خبر آنلاین، گفتوگویی با مجید تفرشی، پژوهشگر، منتشر كرده كه دربارهی شوندهای(:دلایل) تاریخی و اسناد ایرانیبودن جزایر است. بخشهایی از این گفتوگو در زیر آمده است:
«کافه خبر»، اردیبهشت ماه سال گذشته میزبان مجید تفرشی، پژوهشگر ارشد ایرانی در بایگانی (آرشیو) ملی بریتانیا بود. او با بیش از سه میلیون سند تاریخی در پیوند با ایران سر و کار دارد که میتواند نوری به گوشههای ناپیدای روابط ایران و بریتانیا، حقوق و مالکیتهای قانونی ایران و بسیاری از ابعاد منافع ملی کشورمان در پیوند با قدرتی که سالهای سال در خلیج فارس، فرمان میرانده، بیندازد.
پرسش: جزایر سهگانه ایرانی(تنب كوچك، تنب بزرگ و ابوموسا) به مسالهای سیاسی با تاریخ پر فراز و نشیب در درازای روابط ایران و کشورهای كرانهی خلیج فارس تبدیل شده است. تاریخچه این جزایر در اسناد بریتانیا چه مسایلی را آشکار میکند؟
در کشورهای گوناگون عربی بهویژه امارات، عربستان سعودی و حتا مصر و سوریه و عراق، به دربارهی نام خلیج فارس و مالکیت ادعایی امارات بر جزایر سهگانه گفتوگو میکنند. در همهی کتابهای درسی آنها نام خلیج فارس به نام «خلیج عر...» آمده است. بحث خلیج فارس و ادعاهایشان علیه ایران، برای کشورهای عربی بحثی منطقهای و نوعی گریزگاه برای پنهان کردن شکستها و ناامیدیهایشان در شکست بر سر مسالهی فلطسین و اسراییل و دیگر درگیریهای جهانی است؛ در واقع نوعی برونافکنی اعراب است. آنها هم به ایران هیچگاه به عنوان شریک یا دوست استراتژیک نگاه نکردهاند.
بگذارید مثالی بزنم. چند سال پیش در همایشی با حضور «جک استرا»، وزیر خارجه وقت بریتانیا و سعودالفیصل، همتای سعودی او باشنده بودم. یک خبرنگار آمریکایی از وزیر خارجه سعودی پرسید: «نظر شما دربارهی روابط عربستان و ایران و عربستان و آمریکا در سنجش با هم چیست؟»
سعود الفیصل: آدمها برادر و همسایههایشان را خودشان برنمیگزینند
سعود الفیصل جملهای گفت که به گمانم شاهکلید روابط اعراب با ایران است. او گفت: «ایران برادر و همسایهی امت عرب است و آمریکا دوست و متحد استراتژیک امت عرب و البته آدمها برادر و همسایههایشان را خودشان برنمیگزینند و ناچارند با آنها همزیستی داشته باشند.»
دربارهی جزایر سهگانهی ایرانی باید توجه داشت که یکی از دشواریهای مهم ایران در این مساله آن است که سیاست واحد و هماهنگی در برخورد با مساله، در داخل ندارد؛ چه در بعد پژوهشی و آکادمیک و چه در بعد تبلیغاتی و دیپلماسی عمومی. من امسال از سه راه مختلف پیگیر برگزاری همایشی در آذرماه هستم به مناسبت چهلمین سالگرد اعاده حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه خلیج فارس که در سیام نوامبر 1971 میلادی رخ داد. (ولی برخی موارد) در میان مسوولان ایرانی در اینباره وجود دارد و پشتیبانی جدی برای کار نیست. بیشتر پشتیبانیها از کارهای نمایشی و ظاهری است.
حل چالش هستهای زودتر از موضوع جزایر سهگانه امكانپذیر است
به نظر میرسد جزایر سهگانه در چند سال كنونی دومین چالش بزرگ منطقهای و بینالمللی ایران است. حتا گمان میکنم، حل چالش هستهای زودتر از موضوع جزایر سهگانه امکانپذیر باشد؛ چراکه مسالهی جزایر به کل کشورهای عربی وصل است. کشورهای عربی در مسالهی هستهای ایران سیاست آشکار ضد ایرانی ندارند اما در مسالهی جزایر این گونه است.
سه رخداد مهم از اواخر نوامبر تا اوایل دسامبر سال 1971، در فاصله یک هفته، در منطقه رخ داد. نخست، خروج کامل نیروهای نظامی بریتانیا از خلیج فارس، دوم، ورود نیروهای ایرانی به جزایر سهگانه و سوم تاسیس دولت امارات.
قولی كه دولت بریتانیا به شیخنشینها داد
از پایان جنگ جهانی دوم در سال 1945، دولت بریتانیا به شیخنشینهای مستعمره عرب خود در منطقه گفته بود که به آنها استقلال ببخشد. از سال1968 هم پارلمان بریتانیا تصویب میکند نیروهای بریتانیا از خلیج فارس خارج شوند و مناطق تحت استعمار را به شیخنشینها واگذار کنند. در این فاصله تا 1971 سه شیخنشین از دیگران، راه خود را جدا میکنند. کویت در سال 1961 و زودتر از بقیه استقلال مییابد. بحرین هم با یک رفراندوم غیرواقعی [بر پایهی قوانین هنوز بحرین، یکی از استانهای ایران است] استقلال پیدا میکند؛ البته در آن زمان، ایران در بحرین مانند جزایر سهگانه نیروی مستقر نداشت اما از دعاوی خود بر سر حاکمیت بحرین در سال 1970 کوتاه آمد.
٢ ماه پیش از خروج نیروهای بریتانیا از خلیج فارس، حکام قطر اعلام میکنند نمیخواهند در چارچوب فدراسیون امارات عربی متحده باشند. از سال 68 تا 71 گفتوگوهای بسیار فشردهای میان ایران و بریتانیا وجود داشته و امیال و خواستههای کشورهای عربی هم از سوی بریتانیا به ایران اعلام میشد. کشورهای عربی منظور دولت در آستانهی تاسیس امارات بود که دو شیخنشین آن،دربارهی جزایر ایرانی اختلافنظر داشتند. (راس الخیمه درباره جزایر تنب بزرگ و تنب کوچک و شارجه درباره ابوموسا).
حکومت پهلوی مطلقا حاضر به گفتوگو با اعراب نبود
اما حکومت پهلوی مطلقا حاضر به گفتوگو با اعراب نبود و در اینباره منطق درستی هم داشت؛ چراکه بر این باور بود آنها هنوز دولتی تاسیس نکرده و رسمیتی ندارند که با ایران به گفتوگو بنشینند. بر همین پایه تنها با بریتانیا درباره جزایر،گفتوگو میشد. شاه تنها در اواخر حکومت خود هیاتی از شارجه را برای گفتوگو به حضور پذیرفت که برخورد با آن هم صرفا در حد معاون وزیر بود. جالب است که دو تن در این هیات بودند؛ یک حقوقدان آمریکایی به نام «نورتکات ایلی» که عنوان مشاور حاکم شارجه را داشت و دومی مهندس جوانی که از برای مذهب پدری و تبار مادریاش به عمد گزینش شده بود. او مادری قجر و ایرانی داشت و پدرش شیعهی عراقی بود. این فرد «حمید ضیاء جعفر» نام دارد که هم اکنون صاحب کمپانی بزرگ و جنجالی «کرسنت» است که سالهاست میخواهد گاز ایران را خریداری کند. او فردی بود که از سوی شیخ شارجه به ایران آمد تا از راه گفتوگو مانع بازپسگیری جزایر و بهویژه شارجه از سوی ایران شود. او در آن زمان تازه از دانشگاه کمبریج فارغالتحصیل شده و به امارات آمده بود.
اردشیر زاهدی مانعی در برابر بریتانیا و مالكیتش بر جزایر
تا سال 1971 دگرگونیهای بسیاری میان ایران و بریتانیا بر سر جزایر رخ میدهد و حتا دو کشور تا مرز قطع روابط هم پیش میروند. وزیر خارجه وقت ایران یعنی اردشیر زاهدی در این میان دگرگون میشود. به نظر سر ویلیام لوس، نماینده تامالاختیار لندن در خلیج فارس، زاهدی مواضع بسیار سخت و غیر قابل انعطافی دربارهی مالکیت ایران بر جزایر داشت و وجودش در دستگاه دیپلماسی ایران مانع پیشبرد گفتوگوهای تهران و لندن بر سر جزایر بود.
از قضا، ٢ تن از کسانی که قضاوت عمومی رخدادنگاران دربارهی آنان منفی است، بر سر موضوع جزایر و مالکیت ایرانی آن، بسیار پایداری کردهاند. یکی عبدالحسین تیمورتاش در زمان رضا شاه و دومی اردشیر زاهدی در زمان محمدرضا شاه.
پرسش: مگر موضوع جزایر سهگانه به دوره رضا شاه هم میرسید؟
بله موضوع جزایر دیرپاست. مساله تنها دربارهی جزایر سهگانه هم نبوده است. از آغاز سدهی نوزدهم، این سه جزیره و چند جزیره دیگر بهگونهی جدی مورد طمع بیگانگان بوده است. در سال 1903 در زمانی که دولت مظفرالدین شاه در شرایط ناکارآمدی بود، نیروهای بریتانیایی، این جزایر را اشغال میکنند و 68 سال این اشغال به درازا میانجامد. نکته جالب این است که در این سالهای اشغال هیچ یک از دولتهای ایرانی (از خوب تا بد، از مردمی تا غیرمردمی) زیر بار این تحمیل نرفتند که جزایر، ایرانی نیست. تاکنون به هیچ سندی در بررسیهای خود برخورد نکردهام که دولتهای ایرانی، پیش از اشغال جزایر، در این 68 سال و پس از آن، ادعای حاکمیت عربی بر جزایر سهگانه را پذیرفته باشند.
پرسش: بحث عربی بودن این جزایر از چه زمانی مطرح شد؟
در سال 1903 به زور انگلیسیها این جزایر از ایران گرفته شد. تا پیش از آن گاهی دزدان دریایی به جزایر میآمدند یا بریتانیاییها دخالت میکردند اما حاکمیت جزایر بیشتر با ایران بود. از این سال به بعد زمانی که اقتدار بریتانیا در خلیج فارس افزایش یافت، پرچم خود را در جزایر بالا بردند و جزایر را از آنِ خود دانستند. نکته اینجاست که در بررسی اسناد انگلیسی متوجه شدم که مسالهی حضور بریتانیا در جزایر خلیج فارس تنها دربارهی این سه جزیره نیست. چند جزیره دیگر در اختیار ایران بود که بریتانیا به اشغال درآورد و پس از آن، ایران آنها را بازپس گرفته است. مانند جزیرهی فرور یا جزیرهی فارسی. اما از آنجا که دعوای جزایر سهگانه همچنان ادامه یافته، این سه جزیره آوازه، یافته است.
اصرار انگلیسیها بر خرید یا اجاره جزایر ایرانی
بیش از 2000 سند را اكنون به دست آوردهام که نشان میدهد در دورهی چهار سالهی جنگ جهانی نخست، دولت بریتانیا اصرار بسیاری برای خرید یا اجاره بلندمدت چند جزیره ایرانی از دولت ایران داشته و در این راستا از فشار سیاسی تا اعمال نفوذ را به کار گرفته است. ولی با وجود شرایط سخت و مواضع ضعیف، هیچ کدام از دولتهای ایرانی آن زمان زیر بار این پیشنهادها نرفتند و با آن مخالفت کردند.
پرسش: پس به نظر میرسد جزایر سه گانه در میان ایران و اعراب به وجهالمصالحهای تبدیل شده که داستانش به دارازا کشیده است. نظر شما چیست؟
من بر این باورم اگر روزی مشکلات ایران و غرب و بهویژه ایران و آمریکا حل و فصل شود، مساله جزایر سهگانه و حاکمیت ایرانی تثبیت و درگیریها به خودی خود برطرف میشود. اکنون مساله جزایر سهگانه به اهرم فشاری از سوی آمریکا بر ایران تبدیل شده که نوعی گروکشی را یادآوری میکند. هر زمان روابط ایران و غرب تیره شده، این موضوع هم بیشتر در صدر موضوعات روز قرار گرفته است. گویا اعراب در این ماجرا بازیچه هستند.
جالب است بدانیم که شیخنشین شارجه به تنهایی چندان علاقهمند به طرح مسائل جزایر بهگونهی مجزا از امارات نیست و فشارهای دیگر کشورهای عربی و شرکای غربی، آنان را به ادامه طرح ادعاهایشان کشانده است. با این همه فشار دولت امارات، قدرتهای عربی و آمریکا در موضوع جزایر همچنان ادامه دارد. در هر حال ممکن است از بعد سیاسی قدرت به نفع طرف مقابل باشد اما به لحاظ تاریخی و حقوقی قدرت ایران بیشتر است.
پرسش: اگر ممکن است درباره اسنادی که در سالهای كنونی دربارهی مساله جزایر سهگانه آزاد شده بگویید.
اسناد مربوط به موضوع بازگشت مالکیت جزایر سهگانه به ایران، برپایهی قوانین آرشیوی در بریتانیا، میبایست پس از یک دورهی کامل ٣٠ ساله در پایان سال 2001 و یا آغاز 2002 میلادی آزاد میشد؛ اما اینچنین نشد. دلیلی که مسوولان دولتی بریتانیا برای این امر ارائه کردند این بود که موضوع این اسناد هنوز به تاریخ نپیوسته و انتشار اسناد ممکن است کفهی ترازو را به سوی یکی از طرفین دعوا سنگین کند.
با پیشینهی دور و دراز و همچنان جاری پشتیبانی لندن از ادعاهای امارات در اینباره، روشن بود که نگرانی بزرگان بریتانیایی از تقویت مواضع ایران بوده است.
بر پایهی قوانین بریتانیا شکایت کردم
چندی پس از آن من بر پایهی قوانین بریتانیا شکایت کردم و تاکنون كمكم توانستهام به 4000 برگ از مجموع 6000 هزار برگ سند تاریخی این موضوع دسترسی پیدا کنم. نکته اینجاست که این اسناد کاملا تاییدكنندهی دیدگاههای ایران دربارهی جزایر است و نشان میدهد که چهاندازه ادعای اعراب بیپایه است و تنها متکی به زور و پشتیبانی بریتانیا بوده است.
شیخنشینها میخواستند با طرح ادعای مالکیت، پولی از ایران دریافت کنند
یکی از مشکلات جدی اعراب در آن زمان فقر بالای شیخنشینها بود که میخواستند با طرح ادعای مالکیت بر جزایر ایرانی، پولی از ایران دریافت کنند و از ادعای خود بگذرند. در همان زمان هم شاه مبلغی حدود ١٠ میلیون دلار به شیوخ شارجه و راسالخیمه میدهد و حتا میان حاکمان این دو شیخنشین برای دریافت پول بیشتر از ایران دعوا بوده است؛ در واقع آنها در آن زمان دنبال درآمد بودند و مالکیت، ارزشی ملی، حقوقی و سیاسی چندانی برای آنها نداشت. البته آنها نگران آن بودند که با چشم پوشی از جزایر سهگانه، مورد خشم تندروهای عربی در کشورهایشان قرار گیرند. حدود ٢ ماه پس از آن که ایران جزایر را پس گرفت، در یک شب کودتا، شیخ خالدبن محمد القاسمی، حاکم شارجه، کشته و روشن شد این نگرانیها هم درست بوده است.
پرسش: شما زودتر حل شدن موضوع هستهای ایران را از مسالهی جزایر سهگانه محتملتر میدانید اما دگرگونیهای جاری خاورمیانه ممکن است شرایط را تغییر دهد. شما چه ارزیابی دارید؟
خیر، بعید میدانم؛ چرا که کشورهای عربی هر کدام با یکدیگر بهویژه در گسترهی خلیج فارس با هم اختلافنظرهای شدید مرزی دارند. مسالهی نام خلیج فارس و جزایر سهگانه از اندك مواردی است که این کشورها را به هم نزدیک کرده و آنها تلاش دارند نشان دهند که با هم همسو هستند.
كاریكاتوری از شیخهای عرب در روزنامه انگلیسی
به یاد دارم که نزدیک به ٣٠ سال پیش یک روزنامهی انگلیسیزبان، کاریکاتوری را چاپ کرده بود که در آن شیوخ عرب دست بر گردن همدیگر انداخته بودند اما در صحنهی پشت سر، آنها هر کدام خنجری در دست دارند که بر پشت دیگری فرو میکنند.
پرسش: یعنی شما گمان میکنید حتا دگرگونی حاکمیت دولتهای عربی هم باز به اتحاد آنها بر سر رویارویی با ایران با اتکا به موضوع جزایر سهگانه و نام خلیج فارس آسیبی نمیزند؟
نمیتوان با قاطعیت گفت که این اتحاد در شرایط دگرگونشدهی خاورمیانه هم خواهد ماند. همه چیز بستگی به جنس پیوند این کشورها با آمریکا دارد. اکنون نوع روابط مصر با آمریکا دگرگونن شده است. البته مصر دشمن آمریکا نمیشود اما مانند گذشته دیگر متحد استراتژیک آمریکا نخواهد بود. در روابط با ایران هم همینگونه است.
ایران در زمینهی دیپلماسی عمومی در کشورهای عربی نیرومند رفتار نكرده
بر این باورم كه شوربختانه ایران در زمینهی دیپلماسی عمومی و مردممحور در کشورهای عربی نیرومند رفتار نكرده است. بخشی از دید دولتهای آیندهی عرب به ایران به كارهای ایران در منطقه بستگی دارد. دیپلماسی عمومی دیپلماسیای نیست که تنها با نمایش چند فیلم و برگزاری چند مسابقهی فرهنگی و چند جشن ظاهری بتواند به نتیجه برسد؛ بلکه یک کار فرهنگی ریشهدار و دراز مدت است که جنبههای گوناگون دارد و نیازمند بهرهگیری از کارشناسان تاریخی، اجتماعی و فرهنگی است.
عربها در تلاشند تا ریشههای ایرانی را پاک كنند
اکنون در بسیاری از کشورهای عربی منطقه تلاشهای متمرکزی وجود دارد که ریشههای ایرانی را در منطقه پاک کنند. برای نمونه، دولت قطر به یک موسسهی آمریکایی سفارش داده که کتابی با عنوان تاریخ معاصر قطر را منتشر کند. خانواده شیخ قطر، تبار ایرانی و بحرینی دارند. در همهی فهرست این کتاب 400 رویهای که بنده خواندم حتا یک مورد از نام ایران دیده نمیشود؛ در صورتی که حتا تا 50 سال پیش دولتی به نام قطر نبود و بیشتر مراوده شیخنشینها تنها با ایران بوده است. این كارها برای دگرگونی هویت منطقهای و انزوا و یا امحای هویت و تاریخ حضور ایران در این منطقه انجام میشود.
تاریخ شفاهی شیوخ منطقه باید گردآوری شود
یکی از کارهایی که در ایران کمتر انجام گرفته و خوب است به آن پرداخته شود گردآوری تاریخ شفاهی شیوخ موجود منطقه است که با ایران ارتباط داشتهاند، مانند خانوادهی گلهداری در امارات. در این فرایند با ضبط خاطرات آنها میتوان ریشههای ایرانی این شیوخ را اثبات کرد. اکنون بحرین 75 درصد شیعه دارد که این شمار بیشتر ایرانی تبار هستند اما این هویت ایرانی آنها در حال کمرنگتر شدن است.
پرسش: آیا یکی از كارهای کشورهای عربی در حذف هویتهای ایرانی از منطقه، اصرار بر نام ناراست و دروغین «خلیج عر...» است؟
دقیقا. در میانهی دههی 60 میلادی، زمانی که برای نخستینبار، جمال عبدالناصر بهگونهی جدی مسالهی خلیج عر... را مطرح کرد، بسیاری جدی نگرفتند و مسخره کردند. خود او زمانی که بر سر کار آمد و خواست دربارهی انقلاب امت عرب سخن بگوید، با شعار «من الخلیج الفارسی الی المحیط الاطلسی» سخنرانی میکرد؛. حتا او هم از واژه خلیج فارس بهره میبرد اما كمكم با افزایش اختلافنظر عبدالناصر و شاه ایران و پذیرش دوفاکتوی اسراییل از سوی دولت وقت ایران، واژهی خلیج عر... مورد استفاده اعراب قرار گرفت.
پرسش سفیر بریتانیا از اداره کل خاورمیانه دربارهی نام خلیجفارس
در اسناد تازه آزاد شده از آرشیو وزارت خارجه بریتانیا مربوط به سال 1980 سندی را پیدا کردهام که نماینده بریتانیا در آمریکا از اداره کل خاورمیانه وزارت خارجه کشورش دستورالعمل کار برای بهرهگیری از نام خلیج فارس را میپرسد. این پرسش ١٠ سال پیش از آن هم عینا مطرح شده بود. در سال 1970 پاسخ داده شده که باید تنها از عنوان خلیج فارس سود جسته شود و نامهایی مانند خلیج یا خلیج عر... از نظر وزارت خارجه بریتانیا فاقد اعتبار رسمی، حقوقی و تاریخی است.
در 1980 پاسخ این است که «سیاست رسمی ما بهرهگیری از نام خلیج فارس است و در نامهنگاریهایمان با کشورهای عربی برای جلوگیری از خشم اعراب، از واژهی خلیج، بهره میگیریم اما خلیج عر... هرگز مورد استفاده نیست.»
در بررسی همین اسناد من دو پرانتز باز کردهام و دو سند را آوردهام که نشان میدهد ادعای لندن نادرست است و با وجود این تاکید، در مواردی به گونهی رسمی از عنوان خلیج عر... استفاده شده است.
اکنون در سال 2011 میلادی شوربختانه بسیاری از دیپلماتها و مقامات رسمی بریتانیا از واژهی خلیج عر... بهره میگیرند. بخشی از این مساله به دشمنی با ایران درپیوند است. بخشی دیگر به دوستی راهبردی غرب با اعراب پیوند دارد اما بخش بزرگی از آن به ضعف دیپلماسی عمومی ما بهویژه با اعراب بازمیگردد.
پرسش: شاهدیم در زمان فعالیت جمهوری اسلامی ایران از 33 سال پیش تاکنون روند بهرهگیری از واژه خلیج عر... شتاب یافته است. نظر شما چیست؟
بله بخشی از این مساله به مقابله با جمهوری اسلامی ایران برمیگردد. اتفاقا با آمارهایی که گرفتهام روشن است هر زمان که رابطه ایران و غرب سرد میشود، در رسانههای بریتانیایی بهرهگیری از خلیج عر... بیشتر و برعکس هر زمان که رابطه بهبود مییابد، بهرهگیری از خلیج فارس بیشتر میشود.
به هر روی بخشی از مسالهی سمتگیری اعراب بر ضد ایران بر سر نام خلیج فارس در پیش از انقلاب هم مطرح بوده؛ در واقع دولت بریتانیا همواره پشتیبان اعراب بوده است و از زمان آغاز به کار نظام جمهوری اسلامی ایران این روند شتاب یافته است.
پرسش: آیا در اسناد تاریخی نسبت به تفاوت دیدگاه ملتهای عرب و دولتهای عربی بر سر منافع ملی ایران مستنداتی هست؟ در واقع میخواهم بدانم که بحث تاکید ایران بر اسلام در طول عمر جمهوری اسلامی
بنام خدا
نخستين شماره از امرداد در سال ١٣٩١ خورشيدي چاپ شد |
|
|
|
خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی : |
نخستین شماره امرداد در سال ١٣٩١ خورشیدی چاپ شد. باز هم با دوستداران فرهنگ و تاریخ دیرپای ایران هستیم. در این شماره که دویست و هفتاد و چهارمین شمارهی امرداد، است، از انوشیروان دادگر نوشتهایم که به دستور او نخستین بنیاد نگارش و برگردان(تالیف و ترجمه) در جهان باستان، پایهریزی شد و آغاز به کار کرد. در این نوشتار دربارهی کارهای انوشیروان دادگر و اینکه چرا مردم او را انوشیروان نامیدند، خواهید خواند.
«آی مردم، ایران را بیابان میکنیم!»،عنوان سخن نخست این شماره به خامهی(:قلم) سردبیر امرداد است. ستون سرخط تازهها و تازههای کوتاه، از آن ستونهایی است که به خوانندگان امرداد کمک میکند تا از شماری از رخدادهای فرهنگی، ادبی و هنری در گسترهی ایران، به کوتاهی باخبر شوند. این دو ستون، در رویهی نخست و رویهی دوم در هر شماره از امرداد، چشمبه راه شما خوانندگان هستند.
در دومین رویه، افزونبر تازههای کوتاه همچون همیشه، گزارشهایی نیز از میراث فرهنگی و یادمانهای تاریخی ایران خواهید خواند. خبرهایی از ثبت جهانی کوه سبلان در سیاههی میراث جهانی تا آبگرفتگی پاسارگاد.
سومین رویهی امرداد، با ناگفتههایی از زندگی شادروان دکتر محمود روحالامینی، میزبان شما خوانندگان است. این ناگفتهها را «چماه کوهبنانی»، خواهرزادهی دکتر روحالامینی، برای امرداد، فرستاده است تا خوانندگان بخوانند و بیش از پیش، این دکتر مردمشناس را بشناسند.
«چشمهی باورها»، «نوشیدنیهای ایرانی»، «نامهای از میان نامههای رسیدهی شما» و «تازههای گردشگری» عنوانهای دیگری است که در رویهی مردم، خواهید خواند.
رویهی چهارم در این شماره ویژهی آنانی است که با شاهنامهی حکیم توس، روز و شب میگذرانند و برای یافتن شکوه ایرانی خود، از هیچ فرصتی برای آموختن از شاهنامه،دریغ نمیکنند. در این رویه گفتوگوی امرداد با «منصور وفایی»، استاد نقاشی قهوهخانهای را خواهید خواند. «شهرسازی و معماری در شاهنامه» عنوان دیگری است که به ساختار شهرسازی در ایران، به گواهی(استناد) شاهنامه میپردازد.
«به فرهنگ باشد روان تندرست»، کتابی است که در این شماره به شما شاهنامهدوستان، معرفی شده است. با کتابشناختهای رویهی شاهنامه میتوانید، کتاب شاهنامهای موردعلاقهتان را برگزینید.
افزونبر همهی این ها در این شماره، نوشتاری از یک استاد نامدار از کشور افغانستان خواهید خواند. دکتر محمدیونس طغیان ساکایی، با قلمی روان، خوانندگان این رویه را با تلاشهای شاهنامهشناختی استادان افغانستان آشنا میسازد. او از سختیهای کار استادان این سرزمین و عدم دسترسیهایشان به برخی منابع گفته و در پایان از «بذرهایی سخن رانده که در شورهزار افکندهاند.»
پنجمین رویه از امرداد(رویه اندیشه) به شادباش جشن اردیبهشتگان که چند روز دیگر، فراخواهد رسید، نوشتاری دربارهی این جشن، چرایی برگزاری آن و همچنین دربارهی معنای «اردیبهشت» دارد به گمان بسیار از خواندنش، لذت خواهید برد.
«خنیاگری در روزگار ساسانیان»، نوشتاری است که به خنیا و خنیاگری در این دورهی باستانی پرداخته است. در این نوشتار به گواهی سنگنوشتهها و نقشبرجستهها و روایت رخدادنگاران، بخشی از هنر خنیای ایرانی، به تصویر آمده است.
در رویهی اندیشه، نوشتاری دیگر نیز چشم به راه شما خوانندگان است. این نوشتار به دو سرودهی نامور و پرکاربرد پرداخته است. «اشموهو» و «یتااهو وییریو» دو سرودهای هستند که به آنها پرداخته شده است. معناهای گوناگون و البته نزدیک به همی که ترزبانان(مترجمان) از این سرودهها کردهاند را میتوانید بخوانید و با دیدگاه نویسندهی این نوشتار دربارهی معنای این سرودهی کوتاه اما پرمغز، آشنا شوید.
رویهی تاریخ(ششمین رویه) همچون همیشه به کند و کاو تاریخ ایران پرداخته است. در این رویه از «جنگهای ایران و روم» نوشتهایم و به این پرداختهایم که چرا مردمان باخترزمین(غربیها) در آثار فرهنگی و سینمایی خود از پرداختن به آن بخش از تاریخ روم که نبردهای ایران و روم را نشان میدهند، همواره درگذشتهاند و از تصویر کردنش، میهراسند.
«اسکندر گجستک و ایران» و «رادیو ایران ٧١ساله شد»، دو عنوان دیگری هستند که میتوانید در این رویه بخوانید. چهارم اردیبهشتماه برابر است با سالروز گشایش رادیو ایران.
رویهی هفتم(زرتشتیان)، همچون هر شماره، شما خوانندگان را با خبرها و گزارشهایی از هازمان زرتشتی، همراهی خواهد کرد.
در هشتمین رویه یا رویهی پایانی، از رخدادهای تاریخی ایران در بخش «روزشمار تاریخ» خواهید خواند. «بریده کتاب» «گردشگری»، «خوب است بدانیم» «خردهگیری» و «سخن بزرگ»، بخشهای کوتاه و خواندنی واپسین رویهی امرداد هستند.
|
ادامه مطلب...
تاريخ : شنبه 26 فروردين 1391برچسب: تالاب بین المللی میانکاله, تالاب میانکاله, میانکاله, تالاب, کنوانسیون رامسر, رامسر, قوی فریادکش, پلیکان, پلیکان پا خاکستری, فلامینگو, اردک سرسفید, عروس غاز, طاووسک, چنگر, پرنده نگری, پناهگاه میانکاله, ,
بنام خدا
|
|
● |
كهنترين نقشهای ديواری در کوه خواجه |
|
|
|
سورنا لطفی نيا : |
«مجيد کلانوری» سرپرست پايگاه پژوهشی کوه خواجه، در شهرستان زابل گفت: «كهنترين نقشهای ديواری از روزگار اشکانی را در کوه خواجه می توان ديد. نقش برجستههای گلی اين كوه كم مانند است و کوه خواجه تنها عارضه طبيعی دشت سيستان است.»
به گزارش ايسنا؛ وی افزود: «در حوزهی باستانشناسی، هنر، معماری، استورههای ملی، آيين و باورهای ملی و تاريخی، کوه خواجه ارزشهای ويژهای دارد. »
مجيد کلانوری يادآور شد: «نگهداری از برجای ماندههای فرهنگی، نخستين چيزی است که نگهداری و پژوهش را در کنار هم می خواهد.»
وی با بيان اينكه گوشهسازی در گنبد برای نخستينبار در ايران در کوه خواجه انجام گرفت، افزود: «يکی از رکوردهای جهانی در کوه خواجه، نقاشی های بهدست آمده از مردمان پيش است و نقشبرجستهها در بهترين و سپندترين(:مقدسترين) جای دژ که آتشکده بوده است، ساخته شدهاند.»
کلانوری افزود: «کمپ گردشگري کوه خواجه در پايين دژ کافرون ساخته شده و آماده بهرهبرداری است. اين کمپ نمازخانه، فروشگاه صنايع دستی و رستوران دارد و اقامتگاه خوبی برای استراحت و اسکان بازديدکنندگان است.»
|
بنام خدا
آزادی مصر
"اخموس" فرعون مصر( آماسیس دوم یا آمازیس دوم) در آخرین سال فرمانروایی اش دیوانه شده بود بعضی معتقدند آن سال فرعون مصر را خواب گزارانش اداره می کردند . به هر شکل او خواب دیده بود دختری با چشمانی به دو رنگ سیاه و سبز در بابل (میان رودان در عراق فعلی) که جزئی از فرمانروایی ایرانیان بود زندگی می کند و آن دختر می تواند او را از بیماری زجر آوری که به آن مبتلا شده بود نجات بخشد . یک گروه سی نفری از جاسوسان خویش را به ایران فرستاده تا آن دختر را یافته و با خود ببرند آنها هر چه کشتند پیدا نکردند اما چون از بازگشت آنهم با دست خالی می ترسیدند 10 دختر چشم سبز زیبا را پنهانی ربوده و به مصر بردند . فرعون دیوانه عصبانی شد و دستور داد آن سی نفر را غذای شیران کنند آن 10 دختر را به حرمسرای شلوغش فرستاد خبر به کمبوجیه پادشاه ایران زمین و فرزند کوروش هخامنشی رسید
رایزنان به پادشاه ایران زمین گفتند بگذارید نامه نگاری کنیم و بخواهیم اخموس دختران بابل را بازگرداند و کمبوجیه گفت این مردک دیوانه است چندین بار تا کنون به غرب ایران یورش آورده و به تعهدات همسایه گی اش پایبند نبوده و از همه مهمتر ما برای حفظ ناموس کشورمان مذاکره نمی کنیم . همان روز سپاه ایران به سوی مصر به حرکت در آمد لشکر ایران که از صحرای سینا گذشتند هیچ سپاهی در برابر خویش ندیدند اخموس و سپاهش به سرزمینهای دیگر گریخته بودند و پادشاه ایرانزمین پس از تسخیر ممفیس پایتخت مصر ، به کاخ آمازیس گام گذاشت . در آن زمان اخموس و فرزندش "پسامتیخ سوم" در جنوب مصر پنهان شده بودند و روایت هرودوت یاوه گو و مورخین مصری که می گویند : (کمبوجیه پس از ورود به کاخ ممفیس ، دستور داد جسد اخموس را از گور بیرون آوردند و نسبت به آن بیحرمتی کردند و چون جسد مومیائی شده بود و شکستن آن امکان نداشت، جسد او را سوزاندند!) دروغی بیش نیست آنها خصلت های باطنی خویش را به آزاد کننده بردگان مصر و رهایی دهنده مصریان از ستم روزافزون اخموس نسبت می دهند . و بقول ارد بزرگ اندیشمند فاخر ایرانی : پیشینه نویسان باختر ، شکست های خویش را پیروزی و نابکاری خویش را مردانگی نوشتند ، همانها دروغ پردازی و خوی جانورگونه خود را به ایرانیان نسبت داده اند .
یکی از نخستین اقدامات کمبوجیه هخامنشی پس از آزاد سازی مصر باز گرداندن آن 10 دختر به خانواده هایشان بود
بنام خدا
25 فروردين، سالروز ثبت «چشمهعلی» شهر ری در سياههی آثار ملی ايران |
|
● |
«چشمهعلی» شهر ری هنوز می جوشد |
|
|
|
صديقه نوده فراهانی : |
٢٥ فروردین سالروز ثبت «چشمهعلی» شهر ری در سیاههی آثار ملی ایران است. گسترهای باستانی که دیرینگیاش به نزدیک به ۸۰۰۰ سال پیش برمیگردد و یکی از کهنترین گسترههای باستانی، دیدنی و گردشگری شهرری به شمار میرود.
این چشمه در همسایگی «گورستان ابن بابویه»، «برج طغرل»، «دژ رشکان» و در زیر باروی ری میجوشد. چشمهعلی از میان صخرهاى بزرگ خارج شده و به سوى جنوب و سپس جنوب خاوری(:شرقی) جاری است. نام باستانی این چشمه «سورینى» یا «سورنا» بوده است که گمان میرود به دودمانی بزرگ در دورهی اشکانی و ساسانی برمیگردد و پس از آن به نام نخستین امام شیعیان، حضرت علی، به چشمهعلى نامور شد.
به باور کارشناسان، کنار این چشمهی همیشگی بر بالای تپه، جای گردآمدن نخستین اجتماعهای انسانی این دیار بوده است. نخستین نشانههای تمدن در چشمهعلی، که دربردارندهی تپهی باستانی، برج و باروهای کهن ری و چشمهی زیرزمینی است، مربوط به تولید سفالینههای سرخ رنگ با نقشهای سیاه یا قهوهای تیره و تصاویری که بر آن نقش شده است.
تپهی چشمهعلی
در کنار چشمه، تپهای است که در کاوش سالهای ۱۳۱۳ تا ۱۳۱۵ خورشیدی به سرپرستی «اریک اشمیت» که برای «موزه هنرهای زیبای بوستون و فیلادلفیا» در آمریکا انجام شد، از آن آثاری به دست آمده است. اشمیت بیش از ششصد مترمربع از گسترهی چشمهعلى را در سه فصل پشت سر هم بین سالهاى ۱۳۱۳ تا ۱۳۱۵ خورشیدی کاوش کرد. کهنترین نشانهها به ابتدای هزارهی چهارم پیش از میلاد باز میگردد. دستاورد آن پژوهشها، پیدا شدن سه دورهی مهم فرهنگى، دربردارندهی لایهها و آثار دورههای اسلامى، اشکانى و پیش از تاریخ بود. هزاران تکه از اشیایى که اشمیت در چشمهعلى پیدا کرده بود، اکنون در موزهها و دانشگاههاى آمریکا و بخش کوچکى از آنها نیز در «موزهی ایران باستان» نگهدارى میشود. با درگذشت اریک اشمیت، مطالعات وى ناقص ماند و چون رمزهای شمارهگذارى آثار بهدست آمده را تنها خود او میدانست، تاکنون کسى موفق به مطالعهی آنها نشده و تنها چند گزارش خبرى در اینباره از وى برجامانده است. در ۱۳۷۷ خورشیدی، گروهی از سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری، دانشگاه تهران و دانشگاه برادفورد، تپهی چشمهعلى را با آرمان تاریخگذارى لایههاى باستانى آن کندند. ترانشههایى در اندازههای ۲ متر در ۵ متر در خاور(:شرق) و باختر (:غرب) تپه زده شد و تا ژرفای ۱۰ مترى، آثار فرهنگى هزارههاى ششم، پنجم و ابتدای چهارم پیش از میلاد مشخص شد. از نظر زمانى تپهی کنونی چشمهعلى مربوط به دورههاى فرهنگى «نوسنگى»، «کالکولتیک انتقالی» و «کالکولتیک کهن» است.
در «دانشنامهی جهان اسلام» آمده که ساکنان دروهی نخست (نوسنگی) درگذشتگان خود را با ابزارهاى سنگى و سفالى و مهرههاى صدفى در کف خانههایشان دفن میکردند. خانهها با چندین اتاق و دیوارهاى خشتى است. وجود دوک نخریسى نشاندهندهی اهلى شدن حیوانات و تولید پشم است و پیدا شدن تنورهاى پخت نان، کشت گندم را در این گستره ثابت میکند. بیشتر دانستنیهای مربوط به گسترههای باستانى چشمهعلى از سفالینههاى پیدا شده به دست آمده است. این سفالها سیر تکامل سفالگرى و دگرگونی شیوهی نقشها در هر سه دوره را نشان میدهد. ساکنان دورهی نخست، سفالهاى سادهی نخودى رنگ با نقشهای ابتدایى هندسى میساختند و در کورههاى باز میپختند. در دوره دوم (انتقالى کالکولتیک) دگرگونیهای چشمگیرى در سفالگرى، روابط اجتماعى و اقتصادى و تجارت با گسترههای دوردست ایجاد شد. با مخلوط گل و شن نرم سفالهاى ظریف بیشتر به رنگ قرمز تند ساخته شد، سپس با نقشهای ترکیبىِ هندسى، گیاهى و حیوانى، سطح بیرونى ظرف آذین و با حرارت مناسب جلا داده شد و ظرافت ظرف به کمال رسید که در نوع خود در ایران بیمانند است. در این دوره نیز جسدها را در کف خانهها دفن میکردند. استفاده از چرخِ کنْد سفالگرى، که تولید و فرستادن و تخصصِ ساخت سفال را بازگو میکند، و نیز روش فتیلهاى ساخت سفال از ویژگیهاى سفالگرى دورهی سوم بوده است. در این دوره همچنین با نوآورى در شکل و نقش سفال، آبخوریهاى کوچک و خمرههاى بزرگ اندوخت غذا ساخته شده و سفالگران با حرکت آزادتر دست، در تولید آثار خود خلاقیت بیشترى به خرج دادهاند. شیوهی بیرون کشیدن مس از سنگ مس نیز در این دوره گسترش یافت شده بود.
گویا این گستره در هزارهی سوم پیش از میلاد ناگهان خالی از سکنه شد و دوباره از هزارهی دوم مسکونی و آباد شد.
آثاری از روزگار پارتها، ساسانیها و اسلام تا روزگار تیموریان نیز در این جا به دست آمده است.
در همان دانشنامه، به نقش برجستهی یکى از شاهان ساسانى و کتیبهاى به خط پهلوى اشاره میشود که بر روى تکه سنگ بزرگ و صاف شدهی بالاى چشمهعلى کنده شده بوده ولی امروزه به شوند ناتمام ماندن و ویرانی کامل قابل شناسایى نیست. این نقش برجسته، مردى را که نیزهی بلندى به گونهی افقى در دست، کلاهى دایرهای شکل بر سر و چیزى شبیه گوى روى شانههایش دارد، در حال تاختن با اسب نشان میدهد. این تصویر را به اختلاف به اردشیر نخست، شاپور نخست و بهرامگور نسبت میدهند.
بر پایهی گفتهها، مادر زرتشت نیز در این جا به دنیا آمده است.
گفته میشود که آب چشمه از جاجرود و قیطریه فراهم میشود و پس از گذر از راههای زیرزمینی، از دل تپه میجوشد. پیش از این، فرش فروشها و مردم تهران، قالیها و قالیچههای خود را با این باور که در آب این چشمه ویژگی هست که فرش را خوب تمیز میکند، در آب چشمهعلی میشستند.
چشمهعلی و تپهی باستانی آن در تاریخ ٢٥ فروردین ١٣١٣ خورشیدی، به شمارهی ٢٠٢ در سیاههی آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
|
بنام خدا
٢٥ فروردين امسال در طالقان |
|
● |
برپايي آيين باستانی «پنجهپيتک» |
|
|
|
سورنا لطفي نيا : |
آيين «پنجهپيتک» فردا از سوي هزارانتن از دوستداران آيينهاي سنتي در شهرستان طالقان استان البرز برگزار ميشود.
به گزارش ميراث آريا «فربد فهيمی» سرپرست اداره ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگری شهرستان طالقان گفت: «با توجه به برنامهريزيهای انجام گرفته، اين آيين سنتی که بخشی از داشتههای معنوی استان البرز به شمار ميآيد، با باشندگی راهنمايان بومی، براي گردشگران و دوستداران ميراث معنوی برگزار ميشود.»
وی افزود: «مردم طالقان از ٢٠ تا 24 فروردينماه، خود را براي برگزاری پنجهپيتک آماده می کنند و 25 فروردين را با بيرون رفتن از آبادی، پنجه ميگيرند.»
فهيمی گفت: «مردم بايد پيش از بيرون رفتن از روستا، خانهها و گذرها را پاک کنند. آنها با آوازخوانی و شادی کردن به گشت و گذار در طبيعت ميروند، چرا که بر اين باورند كه روز پيتک، هر گونه بگذرد، همهی سال به همان روال خواهد گذشت.»
فهيمی افزود: «پوشيدن لباس نو، پخت نان و خوراک بومی از ديگر برنامههای پنجهپيتک است که تلاش ميشود با شناساندن درست، گردشگران طالقان را با اين آيين بهتر آشنا کنيم.»
سرپرست اداره ميراث فرهنگی، صنايع دستی و گردشگری شهرستان طالقان يادآور شد: «با گذشت 25 روز از نوروز، بوميها 25 گونهی خوراکی ميخورند چرا که بر اين باورند با خوردن آنها، سلامت خود را تا پايان سال فراهم ميکنند.»
|
بنام خدا
آب انبار هفت باد گیری عصر آباد (همسایه حسن آباد و حسین آباد )
در همسایگی حسن آبادما حسین آباد قرار دارد این دو آبادی از قدیم تاحالا باهم یار وهمکار وبرادرند وهیچ مشکلی باهم نداشته اند .عصر آباد هم در ضلع شرقی حسین آباد است .واما:
در نزدیکی روستای متروک و تاریخی عصرآباد در یزد هفت بادگیر قد کشیده اطراف آب انبار، همانند دکل های کشتی غرق شده در حال دفن زیر ریگزارهای کویر هستند.
عصر آباد روستایی متروک است که تا 60 سال پیش حدود 50 خانوار در آن زندگی می کردند اما با خشک شدن قنات محل زندگی خود را ترک کرده و دیگر به آنجا بازنگشتند.
آب انبار هفت بادگیر موجود در این روستا مربوط به دوره قاجار است و در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۳۸۱ با شماره ثبت ۷۷۵۳ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
اما از آنجایی که روستای عصرآباد و روستاهای اطراف آن همواره مورد حمله طوفان های شنی است اکنون این آب انبار با تمام هفت بادگیرش در حال غرق شدن در میان تلی از شن های روان است.
هر چند که سازمان میراث فرهنگی یزد چند سال پیش آب انبار را مرمت کرد اما از آن همه رسیدگی اکنون دیوار نوشته های روی آب انبار را می توان دید و حفاران غیرمجاز را که حوالی این روستا خاک ها را زیر و رو تا شاید عتیقه ای بیابند.
بنام خدا
وقتی کارگزاران انوشیروان ساسانی در حال بنا کردن کاخ کسرا بودند به او اطلاع دادند که برای پیشبرد کار ناچارند برخی از خانه هایی که در نقشه بارگاه ساسانی قرار گرفته اند را نیز به قیمتی مناسب خریداری و سپس ویران کنند تا دیوار کاخ از آنجا بگذرد، اما در این میان پیرزنی هست که در خانه ای گلی و کوچک زندگی می کند و علیرغم آنکه حاضر شده ایم خانه اش را به صد برابر قیمت واقعی اش از او خریداری کنیم باز راضی نمی شود.چه باید کرد؟!!
انوشیروان گفت : از من نپرسید که چه باید کرد . خودتان بروید و بنا به رسم عدالت و روح جوانمردی با او رفتار کنید...
کسانی که از ویرانه های کاخ کسرا (ایوان مداین) بر لب دجله عراق دیدن کرده اند حتما دیوار اصلی کاخ را هم دیده اند که در نقطه ای خاص به شکل عجیبی کج شده و پس از طی کردن مسیری اندک باز در خطی راست به جلو رفته است...
این نقطه از دیوار همان جاییست که خانه پیرزن تنها بود و بنای کاخ را به احترام حقی که داشت کج ساختند تا خانه اش ویران نشود و تا روزی هم که زنده بود همسایه دیوار به دیوار پادشاه ماند.
از آن زمان هزاران سال گذشته است اما دیوار کج کاخ کسرا باقی مانده است تا نشانه روح جوانمردی مردم ایران و عدل پادشاهانشان در عهد ساسانی باشددیوار کج کاخ کسرا بر جای مانده است تا یادآور آن پیرزن تنها و نماد روح جوانمردی مردم ایرانی و نشانه عدل و عدالت انوشیروان باشد...
سخن روز : دوست داشتن کسانی که دوستمان میدارند کار بزرگی نیست، مهم آن است آنهایی را که ما را دوست ندارند، دوست بداریم
بنام خدا
|
آتشكده فيروزآباد، گورستان شد |
|
● |
کاخ اردشیر ساسانی، تاوان بدقولی های سازمان میراث را می دهد |
|
|
|
خبرنگار امرداد - میترا دهموبد : |
حریم درجه یک کاخ اردشیر در فیروزآباد استان فارس، گورستان درگذشتگان روستای «آتشکده» شده است. به گفته ی سیاوش آریا از دوستداران میراث فرهنگی و هموند انجمن مهرگان، از آنجایی که سازمان میراث فرهنگی ، بدون پرداخت هزینه ای، زمین های کشاورزی پیرامون کاخ را برای ثبت حریم کاخ، تملک کرده، چندسالی است که مردم روستای آتشکده در رویارویی با این کار سازمان میراث، مردگان خود را در حریم این یادمان هزاران ساله، به خاک می سپارند.
سیاوش آریا گفت: «پس از گفت و گو با نگهبانان کاخ و شماری از اهالی روستای آتشکده که روستایی کوچک و سرسبز در کنار این کاخ است، فهمیدم که زمین های پیرامون کاخ اردشیر تا نزدیک به 15 سال پیش از آنٍ کشاورزان و روستاییان بوده و در آن کشاورزی می کرده اند که سازمان میراث فرهنگی آن ها را گرفته و پیرامونش یعنی گرداگرد حریم درجه یک کاخ، سیم خاردار کشیده است و البته به روستاییان پیمان همکاری داده و گفته که در برابر به آن ها زمین داده و یا پول زمین ها را پرداخت می کند.»
به گفته ی اهالی، سازمان میراث پس از گذشت این همه سال هنوز در ازای زمین ها، نه پولی پرداخت کرده و نه زمین معوضی داده است. از همین روی روستاییان، چندسالی است که در برابر بدقولی سازمان میراث، مردگانشان را در حریم کاخ، به خاک می سپارند تا دست کم هزینه ای برای گورها نپردازند.
به گفته ی آريا، بنابر شواهد و گفته ی اهالی، سازمان میراث نیز با این کار روستاییان، مخالفتی نکرده است. سياوش آريا گفت: «یکی از اهالی روستا گفته؛ هنگامی که میراث فرهنگی به پیمان خود وفادار نبوده و بر بازمانده های نیاکانی ارزشی نمی گذارد از مردمان این روستا چه چشمداشتی دارید؟ »
به هر روی این روزها هر گردشگری، حتا از نوع ارزآورش، اگر به کاخ اردشیر بابکان، سردودمان سلسله ی ساسانی سری بزند، در چند قدمی این کاخ تاریخی، سنگ قبرهایی می بیند که هیچ گونه هم خوانی با فضا و مکان این جایگاه ندارد.
در و دیوار این کاخ که در برخی نوشته ها به آتشکده فيروزآباد، نامور است چندگاهی است که همچون گردشگران تا چشم می گشایند، مرگ را به چشم می بینند و مویه ها را به نظاره نشسته اند.
فرتورها از سياوش آريا است.
|
ادامه مطلب...
تاريخ : سه شنبه 22 فروردين 1391برچسب: صادق هدایت, بوف کور, زندگینامه صادق هدایت, 3 قطه خون, سه قطره خون, زنده به گور, سگ ولگرد, صورتک ها, آخرین لبخند, آتش پرست, اوسانه, آفرینگان, طلب آمرزش, آبجی خانم, انسان و حیوان, اسیر فرانسوی, فردا, کاتیا, تجلی, مازیار, مادلن, گرداب, مجلل, محلل, چنگال, حاجی مراد, حاجی آقا, تخت ابونصر, تاریک خانه, پدران آدم, بن بست, آینه شکسته, علویه خانم, مرده خورها, مرگ, وغ وغ ساهاب, داش آکل, عکس صادق هدایت, دکتر خانلری, خانلری, خانلر, بالماسکه, پرلاشز پاریس, گورستان پرلاشز پاریس, قبرستان پرلاشز پاریس, آرامگاه صادق هدایت, دست خط صادق هدایت, ,
تخمگذاری لاک پشتها تا نیمه دوم اردیبهشت ادامه دارد و تخمهای جمع آوری شده در فضایی حفاظت شده در ساحل روستای شیب دراز که فنسکشی شده است نگهداری و پس از تبدیل به لاک پشت در دریا رها می شوند.
ادامه مطلب...
بنام خدا
ثبت جهانی سومین قله بلند ایران
رئیس شورای ثبت آثار تاریخی و فرهنگی آذربایجان شرقی در فهرست آثار ملی گفت: پرونده کوه سبلان، سومین قله بلند ایران، برای ثبت در فهرست آثار جهانی یونسکو در حال تکمیل و آماده شدن است.
به گزارش فارس، تراب محمدی صبح امروز در جمع خبرنگاران افزود: با انجام اقدامات مطالعاتی و پژوهشی این اثر طبیعی، پرونده کوه سبلان تا نیمه اول سال 91 آماده میشود.
وی با بیان اینکه سبلان کوه آتشفشانی غیرفعال است، تاکید کرد: این کوه که در شمالشرقی استان و در ۲۵ کیلومتری جنوبشرقی مشگینشهر واقع شده است، بعد از دماوند و علمکوه سومین قله بلند ایران است.
وی با بیان اینکه سبلان پیش از این بهعنوان یک اثر بیبدیل طبیعی در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده، گفت: ارتفاع قله این کوه که به خاطر آبگرمهای طبیعیاش شهرت جهانی دارد، 4 هزار و 811 متر بوده و در بالای قله آن دریاچه کوچکی قرار دارد.
محمدی با اشاره به ویژگیهای سبلان، این کوه را دارای سه قله معروف سلطان، هرم و کسری عنوان کرد و افزود: این کوه عظیم ۶۰ کیلومتر طول و ۴۵ کیلومتر پهنا داشته و سطحی که به وسیله آن در زمین قرار گرفته نزدیک به 6هزار کیلومترمربع است.
مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان تصریح کرد: در جبهه غربی کوه سبلان قله سلطان و در کنار جان پناه، سنگی به شکل عقاب قراردارد که در طول زمان به نماد این کوه تبدیل شده است.
محمدی با بیان اینکه این قطعه سنگ بهعنوان اعجاز طبیعت به شکل عقابی است که نشسته و سر را به جانب شرق چرخانده، گفت: سبلان علاوه بر این سنگ شگفتانگیز به دلیل وجود آبگرمهای طبیعی دامنه کوه، طبیعت تابستانی زیبا و پیست اسکی معروف الوارس مورد توجه گردشگران است.
وی با تاکید بر اینکه پرونده این اثر با همکاری استان اردبیل در حال آماده شدن است، یادآور شد: قله سبلان به شماره ۱۹۴۹۶/۱۲ در فهرست آثار طبیعی کشور به ثبت رسیده است که ثبت جهانی آن میتواند جاذبههای طبیعی ایران را به جهانیان نشان دهد.
تاريخ : شنبه 19 فروردين 1391برچسب: تراب محمدی, تراب, محمدی, کوه آتشفشانی, کوه, کوه آتشفشان, سبلان, کوه سبلان, سلطان, هرم, کسری, کسرا, قله سلطان, قله هرم, قله کسری, قله کسرا, ,
در اسفند سال 46 دانشجویان تاریخ به عنوان سفر علمی به عراق رفتند و من نیز ابتدا عازم بودم اما در آخرین لحظات ناگهان قسمت نشد. چون نوروز را در سفر بودند و آنجا جشن می گرفتند این نوشته را به در خواست همکارات گرامی بر سر راه نوشتم تا در آن اجتماع بخوانند و اینک به یاد آن حادثه سخن تازه از نوروز گفتن دشوار است. نوروز یک جشن ملی است، جشن ملی را همه می شناسند که چیست. نوروز هر ساله برپا می شود و هر ساله از آن سخن می رود. بسیار گفته اند و بسیار شنیده اید پس به تکرار نیازی نیست؟!
ادامه مطلب...
بنام خدا
زیارتگاه جد پیامبر(ص) در زنجان
حضرت قیدار (ع) را فرزند حضرت اسماعیل(ع) و نیای سیام حضرت محمد مصطفی (ص)، پیامبر اسلام دانستهاند. در کتاب منتهاج البراعه تالیف میرزا حبیب الله هاشمی خویی و کتاب جلا العیون تالیف محمد باقر مجلسی نیز به همین منوال شجره قیدار نبی را به ابراهیم و آدم نسبت داده اند.
در تاریخ یعقوبی آمده است : حضرت اسماعیل دوازده پسر داشت که بزرگترین آنان حضرت قیدار (ع) بود . پس از وفات حضرت اسماعیل در ۱۳۰ سالگی و دفن او در حجر ، حضرت قیدار (ع) جانشین پدر می شود و مردم را به توحید دعوت می کند .
فکر می کنید در ایران باستان چند تا جشن داشتیم و الان چند تا شون رو جشن می گیریم؟
اصلا چند تا شون رو می شناسیم؟
در هر ماه دستکم یک جشن و میانگین بیش از دو جشن بوده.عزاداری هم نداشتیم
ما انسانهای شادی بودیم...
ادامه مطلب...
بنام خدا
ایران، دومین مقصد گردشگری سلامت
گردشگری سلامت تاریخچه بسیار کوتاهی در ایران دارد. در حقیقت اولین بار در سال 82 توریسم درمانی از سوی وزارت بهداشت مورد توجه قرار گرفت که البته بیشتر رنگ و بوی اشتغالزایی برای دانشآموختگان پزشكی داشت. اما کم کم از سال 83 و درست بعد از ادغام سازمان میراث فرهنگی و سازمان ایرانگردی و جهانگردی، توریسم درمانی هم به صورت مستقل در ایران مطرح شد و مورد توجه بیشتری قرار گرفت.
ارزانی خدمات بهداشت و درمان، اصلی ترین دلیل سفر گردشگران خارجی به ایران است که در کنار پیشرفت های علمی پزشکان ایرانی، جایگاه توریسم درمانی ایران را در منطقه ارتقا می دهد.
این در حالی است که بیشتر گردشگران سلامتی که برای بهره مندی از امکانات درمانی به ایران سفر می کنند، مسافران کشورهای عراق، سوریه، لبنان، بحرین، عربستان، ترکیه، تاجیکستان، هند و پاکستان هستند و بیشتر رشته های درمانی که مورد توجه آنها قرار می گیرد، دندانپزشکی، ناباروری، جراحی پلاستیک، جراحی قلب و سرطان هاست.
پیشرفت های ایران در درمان فوق تخصصی ناباروری، اهدای تخمك، اهدای جنین و فریز و نگهداری جنین هم یکی دیگر از دلایل رشد توریسم درمانی کشور در سال های اخیر است که گردشگران زیادی را به ایران می کشاند.
در سال های اخیر، ارزان بودن عمل جراحی زیبایی در ایران آنقدر سفر توریست های سلامت را به کشور رونق داده که عده ای از مسئولان به فکر راه اندازی تورهای درمانی در این حوزه افتاده اند. به طوری که این تورها علاوه بر تسهیل خدمات درمانی گردشگران، برای آنها هتل رزرو می کنند و تورهایی دو یا سه روزه ای را برای خانواده آنها تدارک می بینند تا با اماکن سیاحتی ایران آشنا شوند. پیشرفت های ایران در درمان فوق تخصصی ناباروری، اهدای تخمك، اهدای جنین و فریز و نگهداری جنین هم یکی دیگر از دلایل رشد توریسم درمانی کشور در سال های اخیر است که گردشگران زیادی را به ایران می کشاند.
بیشتر گردشگران سلامتی که برای بهره مندی از امکانات درمانی به ایران سفر می کنند، مسافران کشورهای عراق، سوریه، لبنان، بحرین، عربستان، ترکیه، تاجیکستان، هند و پاکستان هستند و بیشتر رشته های درمانی که مورد توجه آنها قرار می گیرد، دندانپزشکی، ناباروری،جراحی پلاستیک، جراحی قلب و سرطان هاست.
البته این استقبال توریست های منطقه دلایل دیگری مثل نزدیکی کشورها و شباهت های فرهنگی و مذهبی هم دارد که باعث می شود ایران پس از اردن در رده دوم مقاصد توریسم سلامت در میان کشورهای مسلمان قرار گیرد.
بررسیها نشان می دهد که هر توریسم سلامت در ایران 3 برابر توریسمهای عادی ارزآوری دارد. به طور دقیق تر، هزینهای که بیماران خارجی در ایران میکنند، تنها 30 درصد در بخش درمان است و مابقی صرف اقامت و گردشگری میشود.
گردشگری در آب های شفابخش
طبیعت متنوع ایران هم فرصت خوبی است تا گردشگران خارجی از امکانات آب درمانی، لجن درمانی و گیاه درمانی در ایران استفاده کنند. در حال حاضر بیش از 200 چشمه آب معدنی در کشور شناخته شده که خواص درمانی آنها به تایید ستاد توریسم درمانی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری رسیده است و این سازمان از چندی پیش اقدام به معرفی این چشمهها از طریق موسسات تحقیقات بینالمللی کرده و مطالعه روی خواص درمانی این چشمه ها را به تیم های مطالعاتی خارجی سپرده است.
بنام خدا
آیا ما اصلا گردشگری ادبی داریم؟
گردشگری - هفته نامه سیاحت تجارت نوشت:
در لندن گردشگران میتوانند از خانه چارلز دیکنز دیدار کنند، خانهای را ببینند که بنیامین جانسون در آن اولین لغتنامه جامع انگلیسی را نوشت و در مکانهایی گام بردارند که لوکیشن داستانهای پلیسی شرلوک هلمز به شمار میآید. استنفورد، کعبه مشتاقان ادبیات است و مهمترین ویژگیاش این است که محل تولد شکسپیر است.
ادینبورگ شهر نویسندگان مشهوری است که خلق کاراکترهای شرلوک هلمز و هریپاتر بودهاند. گردشگران میتوانند در بخش قدیمی قرون وسطایی ادینبورگ قدم بزنند و کاراکترهای تاریخی - داستانی را در ذهنشان مجسم کنند. این شهر، یادآور نویسندگان بزرگی همچون والتر اسکات و روبرت لوئیس استیونسون است.
کنکورد در ایالت ماساچوست، مقصد بعدی است، چراکه «لوئیزا می آلکوت» کتاب زنان کوچک خودش را در این شهر نوشت و همچنین به عنوان محل آرامش رالف والدو امرسون و ناتانیل هاوتورن قلمداد میشود.
پاریس، مکان شاعرانهای است که داستان سرایی ویکتور هوگو، ولتر، الکساندر دوماس، ارنست همینگوی و اسکات فیتز جرالد را در خاطرهها زنده میکند و گردشگران دوست دارند همان جایی گام بردارند که همینگوی گام برمیداشت.
رم، گردشگرانی را به سوی خویش فرامیخواند که ویرژیل و اثر باشکوهش «انه ائید» را خوب میشناسند و در نهایت گردشگران خود را به سن پترزبورگ میرسانند تا در فضایی تنفس کنند که داستایوفسکی و چخوف و تولستوی و پوشکین را در خاطرشان زنده میکند.
البته که ایران ما در این فهرست جایی ندارد، اما پرسش این است که آیا ما گردشگری ادبی داریم، یا خیر؟
اگر از زاویه گردشگری و به عنوان یک صنعت به آن بنگریم، موضوع مورد بحث ما، کمی متفاوت خواهد بود. بهطور مثال در خواهیم یافت که هرگز زحمت ساخت موزهای به نام ادبیات را به جان خریدهایم تا این دستاورد گرانمایه پیشینیان خود را به گردشگران داخلی و خارجی معرفی کنیم.
از خود ما ایرانیان، واقعاً چند نفر میدانند که سعدی و خیام و نیما و در ملک و باغ شخصی خود به خاک سپرده شدهاند و احتمالاً همان جایی که اکنون دفن شدهاند، نشستهاند و شعرهایشان را سرودهاند.
بسیاری از ایتالیاییها و برخی از اروپاییان وقتی به ایران سفر میکنند، تلاش میکنند مسیر سفر مارکوپولو را بپیمایند، ولی در ایران ما، کسی اصلاً نمیداند که ناصر خسرو در مسیر سفر خود از چه مکانهایی گذر کرده و سفرنامه گرانبهای خود را چند سده پیش از مارکوپولو نوشته است.
ما ایرانیان از منزل گاههای ابنسینا و مولانا خبر نداریم و نمیدانیم که سعدی به کدام شهرهای ایران سفر کرده است. بسیاری از ما، از نشانی خانهای که شاعران و نویسندگان معاصرمان در آن زندگی کردهاند و آثار خود را پدید آوردهاند اطلاعاتی نداریم.
گردشگری، هزاران چهره دارد و ما هنوز اندر خم چهره زخم آلود بناها و طبیعت ایران هستیم. به نظر میرسد امروزه گردشگری به موضوعات دیگری نظر دارد. گردشگران امروز کنجکاوند و ما باید برای ارضای کنجکاویشان، اندیشههای جدیدی داشته باشیم و طراحی نو دراندازیم.
بنام خدا
نگاهی به رسمهای زرتشتیان در روز سیزده نوروز: |
|
● |
شادمانی همراه با آرزوی شادی |
|
|
|
کوروش نیکنام : |
سیزدهمین روز از ماه فروردین تیر یا تشتر نام دارد.ایزد تیر یا تشتر که در اوستا یشتی هم به آن نام وجود دارد، ایزد باران است.
در باور پیشینیان پیش از اشوزرتشت، برای اینکه ایزد باران در سال جدید پیروز شود و دیو خشکسالی نابود گردد باید مردمان در نیایش روز تیر، از این ایزد یاد کنند و از او درخواست باریدن باران داشته باشد.
در اسطورههای ایرانی، این ایزد همواره به صورت اسبی سپید با دیو خشکسالی که «اپوش» نام دارد، در جنگ و مبارزه است و اگر ایزد تیر پیروز شود، باران میبارد و چشمهها میجوشند و رودها روان می گردند و سرسبزی را به ارمغان میآورند.
در ایران باستان پس از برگزاری مراسم نوروز، هنگامی که سبزه از زمین میرویید و گندم و حبوبات سبز میگشتند، در روز سیزدهم که به ایزد باران تعلق داشت مردم به دشت و صحرا و کنار جویبارها میرفتند و به شادی و پایکوبی میپرداختند و آرزوی بارش باران را از خداوند میکردند.
اکنون هم زرتشتیان از بامداد روز تشتر ایزد و فروردینماه، سفره نوروزی را بر میچینند، خوردنیها، مقداری آجیل، شیرینیهای باقیمانده از نوروز و شِشه یا سبزههای موجود در سفره را با خود برمیدارند و به دشت و صحرا و کنار چشمهها یا آبهای روان میروند.
زرتشتیان سبزه خود را در کنار جویبارها به آب روان میسپارند و آرزو میکنند که سالی پربرکت و خرم داشته باشند. آنان تا پسین آن روز را در بیرون خانه به سر میبرند و در دامن طبیعت و میان سبزه و صحرا به شادمانی میپردازند.
برگرفته از کتاب از نوروز تا نوروز-انتشارات فروهر
|
تاريخ : دو شنبه 14 فروردين 1391برچسب: سیزده, سیزده بدر, 13بدر, 13 بدر, اپوش, دامن, دامان, دامن طبیعت, دامان طبیعت, تشتر, نوروز تا نوروز, ,
ادامه مطلب...
تاريخ : چهار شنبه 9 فروردين 1391برچسب: توسل, تقرب, حسین, ابن موسی, حسین بن موسی, حسین بن الموسی الکاظم, پسران امام موسی, رخداد, رواق, شه, شهی, بزرگ عالم زاده, زرگ, امامزاده زرگ, خیل, ,
بنام خدا
نام يزد در زمان هخامنشيان و پيش از آن ايساتيس يا استيخا و در زمان اشكانيان كثه بود؛ يزدگرد اول ساسانی كه بيمار بود بدانجا رسيد و آب و هوايش به او ساخت و حالش خوب شد، از آن خطه خوشش آمد و نذر كرد آن شهر را توسعه دهد در یکم شهريور دستور گسترش و ايجاد يزد نوين را داد؛ از اينرو یکم شهريور هر سال روز جهانی يزد می باشد؛ يزد از آن روز تا انقراض ساسانيان هموراه مورد خدمت پادشاهان ساسانی بود و همچنين خطه يزد نيز به طوري اسطوره اي در رزم و بزم خدماتی به پادشاهان و خاندان شاهی ساسانی كرد.
تاريخ : چهار شنبه 9 فروردين 1391برچسب: شهریزد, شهر یزد, شاه, شاهی, ایساتیس, استیخا, کته, کثه, یزدگزد, خطه, خطه یزد, روز یزد, روز جهانی یزد, یزدنوین, یزد نوین, ,
بنام خدا
ديگر نيازی نيست كاخ اردشير را از پشت ميلهها ببينيد |
|
● |
بازديد از کاخ هخامنشی شائور پس از سه دهه آزاد میشود |
|
|
|
خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی : |
کاخ شائور (كاخ اردشير دوم هخامنشي) در شوش كه سالهاست، هيچ گردشگري از آن، بازديد نداشته و درهايش به روي گردشگران بسته بود، ساماندهي و مرمت خواهد شد و بنا به گفتهي غلامعلی باغبان، مدیر پایگاه میراث فرهنگی و گردشگری شوش، درهاي کاخ شائور در سال ٩١ بر روي بازديدكنندگان گشوده خواهد شد.
سه دهه، درهاي اين كاخ هخامنشی در شهر باستانی شوش به روي بازدیدکنندگان بسته بود. گردشگرانی که از کاخ آپادانا و دژ شوش بازدید میکردند تنها از پشت میلههای آهنی میتوانستند نگاهی به این کاخ بیندازند. اين كاخ داراي يک تالار ستوندار و دو ايوان سنگي است.
مجتبا گهستونی، دبير انجمن دوستداران ميراث فرهنگي خوزستان(تاريانا)، دراينباره در گفتوگو با خبرنگار امرداد، گفت: «شهر شوش، خود را براي ثبت جهاني آماده ميكند و پروندهي اين شهر براي پيوستن به يادمانهاي جهاني در دست تهيه است. از همينروي مسوولان، بر آن شدهاند تا يادمانهاي تاريخي اين شهر را براي بازديدهاي داخلي و خارجي آماده كنند.»
بنابر سخنان وي اين كاخ هزاران ساله كه حتا ثبت ملی هم نشده بود، امسال به سياههی يادمانهای ملی پيوسته است و قرار است بهسازی و مرمتهای لازم، انجام شود تا برای ثبت جهانی شدن شهر شوش، آماده باشد چراكه كاخ شائور جدا از ديگر يادمانهای باستانی اين شهر نيست.
کاخ شائور یکی از کاخهای هخامنشی است که گويا به هنگام انجام تعمیرات کاخ آپادانا شوش، توسط اردشیر دوم ساخته شده است. اکنون از این اثر هخامنشی تنها چندین پایهستون و دیوارهای خشتی کاخ برجای مانده است.
به هر روی بنا بر خبرها و بنا به گفتهی غلامعلی باغبان، مدير پايگاه ميراث فرهنگی شوش، ساماندهی اين يادمان كه شامل شناسايی قطعات، آسيبشناسی، مستندنگاری و وصالی کردن است، آغاز شده است.
به گفتهی باغبان، اين کاخ وارون(:برخلاف) کاخ آپادانای داريوش در شوش که دارای پايه و ستون سنگی است، از سرستونهای چوبی تشکيل شده است.
|
بنام خدا
مردم تاجیکستان مژده رسان جشن جهانی نوروز |
|
|
|
اسفندیار کیانی : |
کشور تاجیکستان، امسال میزبان سومین دوره ی جشن جهانی نوروز است. در این آیین 6 هزار دانشجو و 4 هزار دانش آموز برگزار کننده ی بخشی از جشن هایی هستند که از ماه ها پیش تدارک دیده شده است.
گروه های موسیقی، هنرمندان، خوانندگان، نوازندگان و ورزشکاران نیز اجرای برنامه های دیگر را بر دوش دارند. ورزش های چوگان بازی، اسب دوانی، طناب کشی و مچ خوابانی، در کنار دیگر برنامه های سرگرم کننده نوروزی دیده می شود. از ایران نیز هنرمندان خراسانی نمایش چوب بازی را انجام دادند که برای مردم دوشنبه- پایتخت تاجیکستان- گیرایی بسیار داشت.
از سوی دیگر، دولت تاجیکستان به موسسه های هنری و جواهرسازی ها سفارش ساخت محصولاتی را داده است که شناساننده ی هنر و فرهنگ و آیین های مردم تاجیک اند. وزارت آموزش و پرورش تاجیکستان نیز با راه اندازی تارنمایی به نام نوروز، از مردم خواسته است تا عکس ها و نوشته های خود درباره ی نوروز و آیین های آن را در این تارنما جای دهند. این سامانه به زبان های تاجیکی، فارسی، انگلیسی و روسی است.
در جشن جهانی نوروز از کتابخانه ی ملی تاجیکستان که در کنار مجسمه ی امیر اسماعیل سامانی- بنیانگذار دولت سامانی- جای دارد، پرده برداری می شود. این کتابخانه گنجایش بیش از 15 میلیون کتاب را دارد و بزرگترین کتابخانه ی آسیا شناسانده شده است. از آثار خانه ی ملی تاجیکستان نیز که در گستره ی «باغ رودکی» است، بهره برداری خواهد شد. نمایشگاهی از پوشش ملی تاجیکها، خوراکی ها و صنایع دستی آنها برپا شده و بر شکوه و زیبایی جشن نوروزی مردم تاجیکستان افزوده است.
«نوروزگاه» تاجیکستان- جای برگزاری جشن جهانی نوروز- اکنون با 6440 صندلی، پذیرای باشندگان جشن جهانی نوروز است.
گفتنی است که مردم تاجیکستان در روزهای نوروزی جامه ی سپید می پوشند و آن را نشانه ای از آشتی و صلح می دانند. سفره ی نوروزی آن ها نیز «هفت شین» است: شمع، شیر، شنبلید، شراب، شکر، شمشاد، شهد. یکی دیگر از آیین های نوروزی تاجیکی ها، پاشیدن آب و گلاب به روی هم است و نیز پیشکش گل «پاپچیچک» که آن را مژده رسان بهار می دانند.
روسای جمهور باشنده در این آیین، به پیشنهاد رییس جمهور ترکمنستان، پذیرفته اند که جشن جهانی نوروز در سال 2013 در شهر عشق آباد ترکمنستان برگزار شود. همچنین کابل پذیرا و برگزار کننده ی جشن جهانی نوروز در سال 2014 خواهد بود.
برگرفته از: ایراس(خبرگزاری موسسه مطالعات ایران و اوروسیا)
|
ادامه مطلب...
تاريخ : دو شنبه 7 فروردين 1391برچسب: سرپل, سرپل ذهاب, ذهاب, زهاب, زرخیز, زر خیز, آنوبانیوآنوبانی نی, روسنگ, روی سنگ, دکان داوود, دکان داود, طاق گرا, جوانرود, پاطاق, پاتوق, لولویی, میان کل, گوردخمه, گور دخمه, انزل, احمد بن اسحاق, سراب گرم, چشمه, بان, بان زرده, زرده, ریجاب, پیران, آبشار, آبشار پیران, ,
ادامه مطلب...
تاريخ : یک شنبه 6 فروردين 1391برچسب: سفره, سفره هفت سین, هفت سین, خوان, خوان نوروزی, گندزدا, زدا, گند, ماهرو, ماهروی, برسم, برسمان, کوز, کوزه آب, کوزه, شمعدان, ,
بنام خدا
بنام خدا
خجسته باد زایش پیامبر ایرانی
و
برگزیده شدنش به پیامبری
ادامه مطلب...
بنام خدا
به امید روزی که اون ماهی قرمزای چینی وارداتی و رسم مسخره چین رو از سفره هفت سین قشنگمون بیرون بندازیم و نوروز را در کل کشورمون از کاشغر اشغال شده در چین تا دیاربکر در حاشیه مدیترانه با همه اقوام ایرانی جشن بگیریم به هر حال وبلاگ من ۹ ماهه شد و توی تبریک نوروز هم باید یه مطلب ناسیونالیستی باشه وگرنه حال نمی ده تازه کاملا هم مشخصه این رسم وحشیانه آزار و مرگ ماهی قرمزها از یک کشور استعمارگر و وحشی متاسفانه به ایران آمده یعنی چین شریک دزد و رفیق قافلهو البته بخش بزرگی از مهمات جنگی تروریست های طالبان رو همین چینی ها تامین می کنند.
پاینده باشد ایران بزرگ ما
تاريخ : یک شنبه 28 اسفند 1390برچسب: کاشغر, ایران بزرگ, خجند, اقوام ایرانی, سغد, بلوچ, آران, ارمنی, اوستیا, داغستان, داغستانی, ماهی قرمز, بحرین, ,
بنام خدا
جشن جهانی نوروز نام همایشی است که در آن، سران کشورهایی که نوروز را جشن میگیرند گردهم میآیند و این آیین باستانی را گرامی میدارند. این گرامی داشت در روزهای نوروز انجام میشود و کشورهای صاحب نوروز -بیشتر کشورهای جنوب غربی آسیا، آسیای میانه، قفقاز، شبه قاره هند و بالکان- در آن شرکت میجویند و هر ساله یکی از این کشورها میزبان جشن جهانی نوروز است.
با نگاهی به گذشته به سوی آینده می رویم نوروز بر ۲۵۰ میلیون ایرانی مبارک
نوروز ایرانی بر همه پارس ها و آذری ها و تورک ها و کوردها و خراسانی ها و تاجیک ها و ... فرخنده باد
زنده باد اتحاد اقوام ایرانی زنده باد ایران بزرگ
بنام خدا
عکسی از قلعه بابک خرمدین
مزار بی بی زبیده خاتون و به عبارتی دیگر نیایشگاه آیین مهر در تنگه هینزا
تاريخ : شنبه 27 اسفند 1390برچسب: جنگل ارسباران, ارسباران, بی بی زبیده, مزار بی بی, مزار بی بی زبیده خاتون, بی بی خاتون, آیین مهر, تنگه هینزا, هینزا, ,
بنام خدا
در تصاویر حکاکی شده بر سنگهای تخت جمشید هیچکس عصبانی نیست
هیچکس سوار بر اسب نیست
هیچکس را در حال تعظیم نمی بینید
در میان این صدها پیکر تراشیده شده حتی یک تصویر برهنه وجود ندارد.
“این ادب اصیلمان است:نجابت- قدرت- احترام- مهربانی- خوشرویی
چه بودیم و چه شدیم
بنام خدا
|
در آستانهی نوروز پیربابو بر دیو پیروز میشود |
|
|
|
شیدا واله : |
در واپسین روزهای سال 1388، نزدیکهای ظهر بود که به سوی ماسوله راه افتادم. شنیده بودم که آیین «عروس گُله» در این شهر برپا میشود. هوا کمی ابری بود. دعا میکردم که باران نیاید تا راحت عکاسی کنم.
ن زدیک ماسوله که رسیدم، ترافیک سنگین بود. معلوم بود شمار بسیاری برای دیدن آیین عروس گله به این شهر آمدهاند. چارهای نبود. باید ماشین را همان نزدیکیها پارک میکردم و بقیهی راه را پیاده میرفتم.
ابرها تا کمر کوه پایین آمده بودند و نسیم خوبی به صورت میخورد، ولی هنوز از باران خبری نبود. بوی گل پامچال از دامنی کوه کنار راه به مشام میرسید و صدای آب رودخانهای که از کنار راه میگذشت، فضای پر سر و صدای ترافیک و همهمهی مردم را میپوشاند.
از دور صدای دلنواز موسیقی محلی به گوش میرسید. مردم بسیاری وارد شهر میشدند. بیشتر کوچههای باریک و پلهمانند ماسوله پر بود از رفتوآمد مردم.
صدای موسیقی را دنبال کردم و به کوچهی اصلی رسیدم. چهار مرد سورنا و طبل و دهل و دایره میزدند و پیشاپیششان مردی پلاکاردی به دست داشت که رویش نوشته بود «جشن بهاری». دخترکهایی با لباسهای محلی که هر کدام چیزهایی مثل چراغ، سبزه، گل و شیرینی به دست داشتند، پشت سر نوازندگان حرکت میکردند. در بین آنها «عروس گله» و «پیر بابو» و «دیو سیاه» را هم میشد دید.
آیینهای نمایشی نوروزی از جملهی آیینهایی هستند که پیش از این مورد توجه مردمان این مرز و بوم بوده و اجرا و نمایش آنها لحظههای شادیآفرین و خاطرهانگیزی برای مردم به وجود میآورد. برنامههای شاد و گوناگون که امروزه ما جوانترها حتا نامشان را نیز نمیدانیم و شوربختانه جزو میراث فراموششده قلمداد میشوند.
نمایش عروس گله از آیینهای پیشواز نوروز است که معمولاً در همهی گسترههای گیلان و مازندران اجرا میشود و بازماندهای از کارهای نیایش کشاورزی است. نمایشی شاد، موزیکال و بازیگونه که گروهی انجام میشود.
باشندگان در این گروه نمایشی عبارتند از:
«ناز خانم» یا «عروس گله» که معمولاً یک پسر جوان نقش آن را بازی میکند و با پوشیدن لباس محلی زنانه و با ادا درآوردن و رقص، مردم را به وجد میآورد و از دست پیر بابو و دیو فرار میکند.
«پیربابو» (پیربابا) که پیرمردی است با ریش بلند و چوبدستی، لباس کهنه و کلاه قیفی، نقش عاشق عروس گله را بازی میکند و رقیب دیو است.
«غول» یا «دیو سیاه» مردی تنومند و بدقواره است با چهرهای سیاه، لباسی ساخته شده از کاه و پوشال و کلاه حصیری با زنگولهای بر گردن که با یک چوبدستی با پیر بابو برای عشق عروس گله میجنگد. در طول نمایش دیو برای دست یافتن به عروس گله، با حرکتهای خندهآور به سوی تماشاگران حمله میکند و شوند(:باعث) خندهی آنها میشود.
موضوع و چکامهی ترانهی این نمایش در همه جای گیلان یکسان نیست، ولی تفاوتها اندک است. پیداست که همه یک ریشه داشتهاند، اما کمکم با گذر زمان و دگرگونیهای اقتصادی و فرهنگی دستکاری شدهاند.
چکامهی گیلکی: «سلام بوگوفتم آقا / رخصت فده تو ما را / من باموم شیمی صارا/ تی سگی آدم گیرا/ پایه زنمه میرا / آناله مراگیرا / عروسه گوله ی، همینه؟ بیدین چی نازنینه / عروسه گوله ی باوردیم / جانه دیلی باوردیم / خانخا تره ناوردیم / تی پسره باوردیم»
برگردان: سلام میگویم آقا / رخصت بده تو به ما / من آمدم در حیاط شما / سگ شما آدم گیر است / با چوبدستی او را میزنم / آه و ناله اش مرا میگیرد / عروس گله همین است / ببین چه نازنین است / عروس گل آوردیم / جان و دلمان را آوردیم / صاحبخانه برای تو نیاوردیم / برای پسرت آوریدم.
داستان این نمایش جنگ بین دیو سیاه و پبر بابو بر سر عشق عروس گل است که سرانجام پیر بابو بر دیو پیروز میشود.
|
تاريخ : شنبه 27 اسفند 1390برچسب: عروس گله, گله, پیشواز, پیشواز نوروز, شیدا واله, واله, ماسوله, ناز خانم, پیربابا, پیربابو, دیو سیاه, ,
بنام خدا
شکافهایی که به تازگی پای کوه نقشرستم و روی سطح زمین، در فاصله دو یا سه متری کوهی که مقبره ۴ شاه هخامنشی و نقشهای دوره ساسانی و ایلامی روی آن قرار گرفته، ایجاده شده زنگ خطری برای این آثار مهم باستانی است. به گفته یک زمینشناس، خطری جدی نقشرستم را تهدید میکند.
به گزارش CHN پیش از این ترکهایی در بدنه کوه نقشرستم، به خصوص در بخشی که مقبره خشایارشاه واقع شدهاست دیده میشد، که گفته میشود بر میزان این ترکها افزوده شدهاست. اما به تازگی ترک بزرگی در پای این مجموعه جهانی ایجاد شده و شنیدهها حاکی از آن است که استفاده از قناتهای نزدیکی اطراف این محوطه باعث به وجود آمدن این شرایط شده است.
«محمدرضا قدری»، زمینشناسی که پیش از این روی رانشهای قلعه زیویه نیز مطالعاتی داشته درباره شکافهایی که به تازگی در نقشرستم ایجاد شده به CHN میگوید: «این شکافها یک گسیختگی است که قبلا وجود نداشته و باید جدی گرفته شود. چند عامل در پیدایش این گسیختگی موثر است که لازم است به وسیله متخصصان از نزدیک مورد بررسی قرار گیرد.»
وی در ادامه گفت: «کوه حسین که آثار نقش رستم روی آن ساخته شدهاست، مربوط به سازند گدوان است که از جنس آهک، رس و شیل تشکیل شده است. سطح زمین در پای این بخش از کوه بر خلاف دیگر قسمتها که صاف و یکنواخت هستند، شیب کمی دارد که میتواند به حرکت کند و نامریی لایههای رسی و شیلی بیانجامد.»
به گفته وی اما مساله مهم در پیدایش این گسیختگی مربوط به لایههای آهکی بوده که ممکن است از زیر دچار انحلال شده باشند.
قدری دراینباره گفت: «این گسیختگی اگر عمیق باشد لازم است سطح آبهای زیرزمیی این محدوده مورد بررسی قرار گیرند. به نظر میرسد این شکاف و گسترش به افزایش فروروی آبهای جاری و تداوم انحلال سنگها زیرین منجر می شود که در صورت انحلال بیشتر سنگهای زیرین، سطح زمین در این بخش دچار نشست و فروریزی میشود.»
وی تاکید کرد: «نشست زمین در هر اندازه و هر مقایس مکانی و زمانی که روی دهد، برای آثار باستانی نقشرستم زیانبار است.»
این زمینشناس درباره سفرههای آبهای زیرزمینی محدوده کوه رحمت گفت: «سفره آبهای زیرزمینی کوه رحمت به صورت کارستی بوده که دارای بیلان آبی مثبت است. خروج آبهای زیرزمینی این بخش به وسیله چشمه، کاریز و چاههای کارستی صورت میگیرد. شرایط آبگیری و آبدهی این سفره کارستی در فرایند انحلال لایههای آهکی موثر بوده که لازم است به صورت سیستماتیک مورد مطالعه قرار گیرد.»
قدری همچنین درباره ترک بزرگی که روی مقبره خشایارشاه به وجود آمده گفت: «یک شکستگی نیز به صورت عمودی در دیواره کوه روی مقبره خشایارشاه وجود دارد که ساختار و شرایط پیدایش آن با این گسیختگی متفاوت است.»
به گفته دوستداران میراث بنیاد پاسارگاد بسیاری از معادن اطراف کوه نقشرستم مجوزهایی برای استخراج گرفتهاند که انفجارهای ایجاد شده در این معادن میتواند باعث گسترش ترکهای آثار نقشرستم شود.
نقش رستم نام مجموعه باستانی در شهرستان مرودشت استان فارس ایران است که یادمانهایی از ایلامیان، هخامنشیان و ساسانیان را در خود جای دادهاست. آرامگاه چند تن از پادشاهان هخامنشی (از جمله داریوش بزرگ و خشایارشا)، نقش برجستههایی از وقایع مهم دوران ساسانیان (از جمله تاجگذاری اردشیرپاپکان و پیروزی شاپور اول بر امپراتوران روم)، بنایی موسوم به کعبه زرتشت و نقشبرجسته ویرانشدهای از دوران ایلامیان در نقش رستم قرار دارد.
ادامه مطلب...
تاريخ : شنبه 27 اسفند 1390برچسب: آداب, آداب زیبا, اصیل, نوروز جمشیدی, روز اورمزد, اخترشناسی, جشن سیزده, چپیره, چپیره ای, بابا نوروز, عمونوروز, عمو نوروز, خواجه پیروز, حاجی فیروز, بهیزک, ششه, هوخت, پاترمی, میچوک, باسمر, کاجیله, بلال, ماش, کاشانه, ,
بنام خدا
نوروز؛ كهن جشن پايدار ملی |
|
|
|
گردآوری- لیلا حاجعابد : |
هنگام فرودین که رساند ز ما درود/ بر مرغزار دیلم و طرف سپیدرود
« اینک ما روی به نوروز داریم، اسفند در گذراست و باد نوروزی آرام و دلانگیز میوزد، یخها آب میشوند، سرما میشکند، هوا رو به گرمی میرود و نوروز با هفتسین و شمع و آیینه و سنبل و لاله و شیرینی و جامههای نو و افروختن آتش که پیشاهنگ بهار است از راه میرسد. ما مردمی بودیم خردیار و اندیشهور، هوشمند و کاردان، آگاه و دانشکامه.»(1)
از نشانههای شادابی و بزرگی تمدن ایران، وجود جشنهای کهن و پایدار ملی است که مانند آن را در میان ملتهای دیگر کمتر میتوان یافت؛ «جشنهای ایرانی همه نتیجهی تدبیرگرایی در امور طبیعی، اجتماعی، فردی و فراهم کردن آرامش و آسایش است و نوروز یکی از بزرگترین، برجستهترین و باشکوهترین این جشنهاست که از روزگاران کهن و از نیاکانی دوراندیش و خردمند برای ما به یادگار مانده است، جشنی که با سپری کردن نشیب و فرازهای فراوان، چون کوهی استوار ایستاده و با روح و احساس مردم این سرزمین چنان سرشته شده که آنها همه ساله، در ژرفای دل، جان و روان خود، چشم به راه فرارسیدن آن هستند و از هفتهها پیش با شور و شادی درونی به پیشوازش میروند.»(2)
راز ماندگاری نوروز، جای درنگ و کاوش بسیار دارد و معنایی ژرف و جهان شناختی در این جشن و آیین نهفته است، آن هنگام که گل و سبزه جان تازه میگیرند و جهان زنده، درفش رنگارنگ زندگی را به شادی افرازد و فروغ دوستی و امید، سراسر زمین را فرا گیرد، جنبش و تلاش در همهجا و همهچیز، دیگر بار، جان میگیرد و سال نو و جشن روزِ نو، در نخستین روز فروردین، با شکوه بسیار آغاز میشود و نه تنها در ایرانزمین، این جشن با شکوه فراوانی بر پای داشته میشود در پارهایی ازکشورهای دیگر جهان نیز، چه آنهایی که روزگاری در شمار سرزمینهای ایرانی بودهاند و چه کشورهایی که فرهنگ ایرانی در آن روایی داشته و از این فرهنگ بهره گرفتهاند، نوروز پاس داشته میشود.(3)
بخشش اهورایی فارسی زبانان یا به گفتهی زنده یاد دکتر «ایرج وامقی» دنیای نوروزیان، فرهنگ مشترکی است که بیش از هزاران سال، بر پهنهی گستردهایی از آسیا، آسیای میانه، بخشی از آفریقا و اروپا سایه افکنده و دلهای میلیونها تن، از لاهور تا بلخ و بامیان و از سمرقند و بخارا، تا خلیج پارس را به هم پیوند داده است.
جشن و آیین نوروز، بر پایهی یکی از بنیادهای باور شناختی استوار است که آن را بازگشت به آغاز میگوییم؛ ایرانیان با بزرگداشت آن، پیدایی آفرینش و به فرجام رسیدن یکی از چرخههای آفرینش را بزرگ میدارند، سالی که به پایان میرسد در نماد شناسی ایرانی نشانهایی از یک چرخه یا دورهی آغازین طبیعت است. یکم فروردین، روز جشن بزرگ نوروز در اعتدال بهاری؛ آغاز فصل بهار و آغاز سال نو است. به عبارتی، فروردینماه، بهترین هنگام برای آغاز سال نو است.
«عمرخیام» در نوروزنامه مینویسد: «شوند(:سبب) نام نهادن نوروز از آن بوده که، آفتاب در هر 365 شبانه روز و ربعی به اول دقیقهی حمل، باز آید و چون جمشید از آن آگاهی یافت آن را نوروز نام نهاده، پس از آن پادشاهان و دیگر مردمان از او پیروی کردند و آن روز را جشن گرفتند و به جهانیان خبر دادند تا همگان آن را بدانند و آن تاریخ را نگاه دارند، بر پادشاهان بایسته(:واجب) است که آیین، جشن و رسوم پادشاهان را به جای آرند، از بهر خجستگی و خرمی؛ در آغاز سال هر کسی در نوروز جشن کند، تا نوروز دیگر، عمر در شادی گذراند»
در ادبیات باستان، جشن نوروز را به جمشید شاه پیشدادی نسبت دادهاند، که شوندش محبوبیت چهره و شخصیت او بوده است. همچنین در باورهای افسانهایی گویند: «اهریمن بلای خشکسالی و قحطی بر کرهی زمین فرو نشانید، جمشید به جنگ با اهریمن پرداخت و او را شکست داد. با بازگشت وی، که هنگام بهار بود درختان و نهال چوبهای خشک، سبز شدند و پس از یک دوره سرما، مردم پیروزی جمشید بر دشمنان را جشن گرفته و این روز را نوروز خواندند و هر کسی به خجستگی در تشتی جو کاشت و این آیین سبزی نشانیدن در نوروز از آن هنگام تا به امروز برجای است.
بنابر نوشتههای کهن پهلوی، هر پادشاهی در این روز فرخنده، کشاورزان سرزمینش را همنشین شادی و خرمی میکرد، بارعام میداد و هدایایی به نام پیشکش نوروزی به همهی مردم داده میشد، مردمان در این روز به شادی و استراحت میپرداختهاند.(٤)
دربارهی ششم فروردین(نوروز بزرگ) نیز آمده که از روزهای خجستهی ایرانیان و همراه با شادمانی و آب پاشی بوده و در باورهای کهن، رویدادهای بسیاری به این روز منسوب شده است، مانند: «پیدایی کیومرث (کیومرس) و هوشنگ، تیراندازی آرش شیواتیر، پیروزی سام نریمان بر اژدهاک، پیدایی دوبارهی شاه کیخسرو از جاودانان، همپرسگی اشوزرتشت با خرد کل و زادروز اشوزرتشت بزرگ (نخستین آموزگار راستی، نیکی و خرد).»
نوروز، امروزه در بیشتر کشورها و سرزمینهایی که روزگاری بخشی از خاک ایران بزرگ به شمار میرفت و اکنون، هنوز بر فرهنگهای باستانی خود پای فشردهاند، برگزار میشود، برای نمونه، آیین نوروز، هنوز با نامهای «سیر لاله» جشن گل لاله و بالا کردن درفش در مزارشریف افغانستان (آریانای باستان) و در نزدیکی بلخ کهن همراه با برافراشتن درفشی برگرفته از درفش کاویان ایران برگزار میشود.»(٥)
نوروز(نیروز) در میان قبطیان مصر نیز یادگاری از روزگار چیرگی هخامنشیان بوده است.
بر ما بایسته است که این جشن باستانی را به همهی ایرانیان فرهمند و پر فروغ که با تلاش و نستوهی، آیین و فرهنگ نیاکان خویش را در درازنای روزگار، پاس داشتهاند شادباش بگوییم و این جشن جاوید باستانی را در کنار دیگر جشنهای ملی چون مهرگان، تیرگان، سده و ... بزرگ داشته و بکوشیم تا آتش فرهنگ ایران را همواره در پهنهی گیتی فروازن نگاه داریم. جشنهای ایرانی برای ما گرامی هستند، زیرا رشتههای پیوند ما با نیاکان ما و پیشینه و ژرفا و ریشههایمان در درازنای تاریخند، هر آن چه یاد آور گرانسنگی و دیرمانی فرهنگ ایران است را گرامی میداریم؛ ما مردمی بیریشه و رها شده در پهنه تاریخ نیستیم.(٦) پاینده ایران.
یارینامه:
1- وحیدی،حسین- آوای زنگولهها- نشر فرزین- چاپ نخست 1377- برگ 5
2- نیکنام،کوروش - از نوروز تا نوروز- نشر فروهر 82
3- کزازی،جلال الدین-(گوشهایی از یک سخنرانی)- همچنین کتاب هفته، ش 4، شنبه 26 اسفند85
٤- کریستین سن،آرتور- ایران در زمان ساسانیان- برگردان رشید یاسمی- نشر دنیای کتاب- تهران77
٥ – مرادی غیاث آبادی،رضا- راهنمای زمان جشنها و گردهماییهای ملی ایران باستان- پژوهش های ایرانی
تهران 84 – برگ 21
٦ – کزازی، جلال الدین- همان(زیر نویس شماره 2)
|
تاريخ : پنج شنبه 25 اسفند 1390برچسب: لیلا حاج عابد, عابد, مرغزار, دیلم, سپیدرود, ایرج وامقی, وامق, نیوروز, قبطی, قبطیان, چیرگی, چیره, سال نو, ,
بنام خدا
مهر: مدرسه" شهید رجایی" روستای جمال آباد کالو که از سالهای گذشته جزو یکی از قطبهای گردشگری استان بوشهر به شمار می رود، در نوروز سال 1391 میزبان مسافران و گردشگران نوروزی است.
چهارمین نمایشگاه عکس مدرسه شهید رجایی روستای جمال آباد کالو در نوروز سال 1391 در این روستا برگزار می شود.
عبدالمحمد شعرانی، سرباز معلم جنوبی که به واسطه وبلاگش کوچکترین مدرسه ایران و جهان را معرفی کرد، گفت: در نوروز 1391، برنامه های متنوعی در مدرسه کوچکمان داریم که شامل رونمایی از کتاب جدیدمان و دیگری موزه مدرسه است که شامل نامه ها و ایمیل های مختلفی بوده که از سراسر جهان برایمان ارسال شده است.
وی با بیان اینکه در سال گذشته بیش از 10 هزار گردشگر از سراسر کشور از نمایشگاه نوروزی مدرسه کالو دیدن کرده اند، افزود: چاپ ششم"قصه کوچکترین مدرسه دنیا" در این نمایشگاه ارائه می شود ضمن اینکه با توجه به ساحل ناب و زیبای روستای کالو، برنامه تفریحی گشت دریایی را نیز خواهیم داشت.
شعرانی اظهار داشت: مسابقه ساحل شنی، مجسمه سازی، پرواز بادبادک ها و تئاتر خیابانی نیز از دیگر برنامه های مدرسه ما برای گردشگران نوروزی است.
بنام خدا
|