بنام خدا
|
||
|
||
|
||
|
||
سورنا لطفی نيا : | ||
«خسرو افسری» مدیرکل حفاظت محیطزیست سیستان و بلوچستان گفت: «گونهی كمیاب و روبه نابودی ”شاهروباه“ در گسترهی حفاظت شده ”بیرک“ سراوان شناسایی شد.» |
بنام خدا
در پی بسته شدن ناودانها به دست افراد ناشناس |
● |
كاروانسرای حاجحیدر، فروریخت |
خداحافظ شمارهی «١١٤٥٥» |
خبرنگار امرداد - میترا دهموبد :
بارندگیهای چند روز كنونی در جایجای ایران به ریزش و ویرانی کاروانسرای حاج حیدر در نجفآباد اصفهان انجامید، این اثر ملیشده، سه سال پیش، بهسازی(:مرمت) شده بود. كاروانسرای حاجحیدر در راستهی بازار اصلی نجفآباد است و در سالهای پایانی دورهی قاجار ساخته شده است. این یادمان تاریخی كه در سال ١٣٨٣ به شمارهی ١١٤٥٥ به سیاههی یادمانهای ملی كشور پیوسته بود، اكنون فروریخته است.
نوید حسنی، از دوستداران میراث فرهنگی شهر تاریخی نجفآباد، گفت: «كاروانسرای حاجحیدر در پی بارشهای بهاره و بسته شدن ناودانها، كه بنابر شواهد، عمدی بوده، فرو ریخته است.»
او به بیتوجهی مسوولین سازمان میراث اشاره كرد و گفت: «اگر دستكم به یادمانهای ملیشده، توجه بیشتری میشد، امروز شاهد ویرانی 70 درصدی كاروانسرای حاجحیدر نبودیم.»
این خبر كه افراد ناشناس، با بستن ناودانها، قصد ویرانی كاروانسرا را داشتهاند، چند سال پیش نیز از سوی خبرگزاریها منتشر شد اما گویا امسال این بستن ناودانها، به سرانجامی كه آن افراد ناشناس میخواستند، انجامیده است.
كاروانسرای حاجحيدر
كاروانسرای حاجحيدر نجفآباد، فرو ريخت
كاروانسرای حاجحيدر نجفآباد، فرو ريخت
گویا خیلیها برای كاروانسرای حاجحیدر، دندان تیز كرده بودند. چند سال پیش در همسایگی این كاروانسرا، شركتی، دست به كار به ساخت ساختمانی با بیش از 12 متر بدون استعلام از سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان اصفهان شد. ساخت این بنا، دو تا سه غرفه از كاروانسرا را ویران كرده بود.
فرتورها از نويد حسنی است.
بنام خدا
منارهها، بام شهرهای باستانی |
سلیمان لطفینیا :
منارهها كاربردهای گوناگونی دارند كه بسیاری از آنها هنوز ناشناخته ماندهاند. در اینكه منارهها كاربردهای گوناگونی داشتهاند جای هیچ گمانی نیست.
از كاربردهای منارهها میتوان، «برج دیدبانی»، «بنای یادبود»، «منارهای برای نیایشگاهها و مساجد»، «جایی برای سخنرانی»، «میل راهنما» و ... را نام برد. جای داشتن بسیاری از منارهها در كنار كوهها و بلندیها كاربری آنها را پیچیدهتر میكند. همچنین زیبایی و ظرافتی كه در ساخت آنها بهكار رفته است، بر ارزش آنها میافزاید. منارهها را میتوان در جایجای ایران دید، وجهمشترك همهی آنها بلند بودنشان است، وگرنه از نگاه معماری و مصالح بهكار رفته با یكدیگر تفاوتهای چشمگیری دارند. بیگمان میتوان برای بسیاری از منارهها كاربردهای دینی و آیینی هم پیدا كرد.
تصاویر زیبا از جزیره تا باد ایرانی ابوموسی
بنام خدا
کاخ سلطنتی ناصرالدین شاه که به عنوان بنای بجا مانده از دوران قاجاریه در فهرست میراث ملی به ثبت رسیده مدتهاست به ویرای تبدیل شده است. این در حالی است که سازمان میراث فرهنگی تنها راه نجاتش را واگذاری به بخش خصوصی میداند.
به گزارش مهر، کاخ شهرستانک یا همان کاخ ییلاقی ناصری در سال 1295 هجری قمری به دستور ناصرالدین شاه در دره "گل کیله" شهرستانک یکی از روستاهای توابع شهرستان کرج در جاده چالوس بنا شد و تنها راه ارتباطی آن جاده چالوس ــ کرج است.
این راه مسیر عبوری اردوی خانوادگی ناصرالدین شاه قاجار بود که برای گذراندن ایام گرم تابستان به اتفاق اعضای حرمسرا و خدمه از تهران رهسپار کاخ شهرستانک می شدند.
این بنا که در فهرست آثار ملی قرار دارد، دارای 19 اتاق در دو جبهه شمالی و شرقی است که در گذشته عملکرد خدماتی داشته است. این مجموعه دو حمام دارد که یکی مورد استفاده همراهان شاه بوده و دیگری به شاه اختصاص داشته است.
این بنا دارای معماری ویژهای است و نقاشی آن را کمالالملک کشیده است. کاخ شهرستانک پس از سلطنت ناصرالدین شاه از رونق افتاد و در اثر عواملی چون یخبندانهای متعدد و سخت و تخریبهای انسانی دچار آسیبهای فراوان شد.
به نحوی که اکنون حتی ارسی های این کاخ سلطنتی ناصرالدین شاه در تسخیر موریانه ها قرار دارد و تا کنون عملیاتی برای مرمت آن انجام نشده است. درحالی که می توان با مرمت و بهره برداری از آن، تنها جاذبه تاریخی استان البرز را به جاذبه گردشگری کشوری و ملی تبدیل کرد.
محمدرضا پوینده، مدیرکل میراث فرهنگی استان البرز درباره وضعیت این کاخ به خبرنگار مهر گفت: اکنون این کاخ در اختیار صندوق حفظ و احیای بناهای تاریخی قرار دارد و در آینده ای نزدیک قرار است که به یک شرکت خصوصی برای بهره برداری و احیا و مرمت واگذار شود.
پوینده گفت: این شرکت طرح بزرگی را در دست دارد که حدود 1500 هکتار از زمینهای چالوس را در بر می گیرد و کاخ شهرستانک نیز به عنوان یکی از طرحهای حوزه میراث فرهنگی در این طرح قرار گرفته است.
وی بیان کرد: مسئولان این شرکت در کارگروه میراث فرهنگی و گردشگری طرح بهره برداری و مرمت این کاخ را مطرح کردند که با کلیت موضوع موافقت شد.
وی گفت: مرمت این کاخ اعتبار کلانی می خواهد که بودجه های سازمان میراث فرهنگی کفاف آن را نمی دهد. بنابراین باید این کاخ به بخش خصوصی برای مدت 10 یا 15 سال واگذار شود تا بهره برداری از آن جبران هزینه مرمت را بکند.
پوینده درباره اینکه چندی پیش معاون میراث فرهنگی استان البرز گفته بود که مرمت این کاخ با اعتباری بالغ بر یک میلیارد ریال آغاز خواهد شد بیان کرد: این میزان بودجه برای مرمت کاخ بسیار جزئی است و عملیات مرمت آن تمام نمی شود. ممکن است که هر سال بودجه ای برای این کاخ اختصاص داده شود اما مشکل آن از اساس حل نمی شود بلکه تنها راه احیای آن واگذاری است.
امارات عربی متحده یا استان جلفاوه سابق ایران ! + عکس
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
خبرنگار امرداد - میترا دهموبد : | ||
امروز دهم اردیبهشت ماه، روز بزرگداشت «خلیج فارس» است، آبی آرام و گاه توفندهای که هزارههاست، لالاگوی سرزمینمان است، لالاگوی ایرانمان و مردمانش.
دهم اردیبهشت، روزی است که پس از سال ها نبرد، استعمار پرتغال از این پهنه ی خاکی- آبی، ورچیده شد، هرچند این خاک و آب، نفسی تازه نکرده بود که استعمار انگلیس، بر سرش سایه انداخت. این سایه هنوز هم، دسیسه ها می کند و فریب ها دارد. از همین روی است که هر روز، آگاه تر از دیروز، ارج و ارزش این پهنه را بدانیم. این روزها باید بدانیم. از خلیج فارس و از پیشینهاش، از نامش و از داستانهای رخداده در کنارش، از مردمانش و از ساکنانش، باید بدانیم. باید از آن چه روی داد تا فتنهانگیزان، این دریای ایرانی را، با نامي دروغين و ساختگي، ناميدند، بدانیم وگرنه فراموشمان میشود، خروش توفان را. ای خشم به جان تاخته، توفان شرر شو ای بغض گل انداخته فریاد خطر شو ای روی برافروخته، خود پرچم ره باش ای مشت برافراخته، افراختهتر شو. «فریدون مشیری» خلیج فارس و جزایر سه گانهی تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسا که این روزها بیگانگان، خیال بیهودهی داشتنش را دارند و به آن خوشند، موضوعی است که امروز به آن پرداخته ایم. قرار است بدانیم و آگاه باشیم چراکه تنها با این آگاهی است که می توانیم برنده ی بازی باشیم که استعمار، آغاز کرده است. این بازی هرچند آغازگرش، دیگران بوده اند اما باید برنده اش ما باشیم، ماییم که مالکان این آب و خاکیم از آغاز تا کنون. برای این دانستن و آگاهی با دکتر ناصر تکمیل همایون به گفت و گو نشستیم. دکتر «ناصر تکمیل همایون»، استاد جامعهشناسي و تاریخ ايران در پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، است، او مديریت بخش تاريخ و فرهنگ در دفتر پژوهشهاي فرهنگي را نیز بر دوش دارد. دکتر تکمیل همایون که کتابی با نام «خلیج فارس» دارد و در آن به نام و نشان تاریخی خلیج فارس، ورود استعمار به خلیج فارس، کشورسازی های استعماری، مساله ی بحرین و تشکیل امارت های عربی، ادعای واهی درباره ی جزایر سه گانه و... پرداخته، گفت: «آنهایی که خلیج فارس را به دروغ "خلیج العربی" مینامند، "گجستگ"(پليد، ملعون)، هستند، اما آنهایی که "خیلی گجستک" هستند، میگویند؛ "خلیج". اینها هم میخواهند ایران را برای خود داشته باشند و هم اعراب و طلای سیاهشان را. در این میان کسانی هستند که "خیلی خیلی گجستک" هستند؛ آنهایی که میگویند؛ "خلیج فارس-عرب". در اين دسته، شماري ديگر هم هستند، آنهایی که با یک خط، این پهنهی آبی را 2 بخش کردهاند و بخش بالایی را خلیج فارس و بخش پایینی را خلیج عربی، مینامند.»
اما داستان خلیج ساختگی عرب، از کجا آغاز شد؟ دکتر ناصر تکمیل همایون، بیمقدمه گفت: «چارلز بلگریو» گجستک، نخستین کسی است که نام خلیج عربی را بر خلیج فارس میگذارد. او 31 سال نمایندهی کشور انگلیس در خلیج فارس است، با زیر و بم عربها و منطقه آشنا است و خوب میداند که گسترهی خلیج فارس، گنجینهای است که نباید به سادگی از دستش داد، اینجا با همهی اندوختههایش باید مال انگلیسها باشد. بلگریو در مدت اقامتش، کارهایی انجام داد و شرایطی را پدید آورد تا پس از رفتن انگلستان از خلیج فارس، مشکلات برآمده از استعمار همچنان برجای بماند. به گفتهی دکتر تکمیل همایون، این سیاست انگلیسها بوده از دیرباز. آنها نه برای گردش به این سرزمین آمده بودند، نه برای تبلیغ دین و نه حتا تنها برای بازرگانی و داد و ستد. آنها دقیقا آمده بودند برای تصاحب خاک و آب زرخیز منطقه. او به نوشتههای تاریخی و اسناد تاریخی اشاره کرد و به زبانهای گوناگون؛ انگلیسی، فرانسوی، عربی، روسی و ... واژهی خلیج فارس را تلفظ کرد، خلیج فارسی که در همهی مستندات و نقشهها به همهی زبانها، در همهی پیماننامههای استعماری و غیراستعماری به معنای خلیج فارس است اما این روزها گرفتار بازیهای سیاسی شده است. استاد در پاسخ به این که چگونه و از چه زمانی، خلیج فارس، به نام دروغین و ساختگی خلیج عربی، خوانده شد، گفت: استعمار انگلیس سالها در این گستره حضور فیزیکی داشت اما زمانی رسید که هم هزینهی این حضور فیزیکی و نظامی برایش گران شده بود و هم واکنشهای بیگانهستیز مردم در برابر اشغالگران، فزونی یافته بود، بنابراین بر آن شد تا نیروهایش را از این گستره، خارج کند اما نمیتوانست از سود و بهرهای که از این گستره به جیبش میرفت، چشمپوشی کند. از همین روی؛ «تفرقه انداخت و حکومت کرد». همبستگی و یکپارچگی مردمان و حکومتهای این گستره، پایان کار بود بنابراین انگلیس همواره برای ایجاد اختلاف میان ساکنان عرب زبان(برالعرب) با ساکنان شمالی دریای فارس(برالعجم)، کوشش کرده است و از هر دستمایه ای همچون مذهب(شیعه و سنی)، نژادی(عرب و عجم)، زبانی(عربی و فارسی)، بهره برداری کرده است. هم زمان برای ایجاد هرچه بیشتر این تفرقه وارون(:برخلاف) همه ی گواهی های تاریخی، انگلیس ها حتا در نام خلیج فارس، تقلب کردند. و عربها که از استعمار، عقدههای فراوان داشتند و به حکومت سلطنتی ایران نیز، ظاهرا از براي همسازي شاه با اسراييل، دلبستگی نداشتند به این دلخوش کردند که خلیج فارس را خلیج عربی، بگویند و بنویسند و این داستان همچنان متعصبانه از سوی عرب ها ادامه دارد. انگلیس باید میرفت بنابراین چارلز بلگریو که آن روزها برای خود جایی در میان عربها باز کرده بود، در کتابی به نام «ساحل دزدان دریایی» که به سال 1966 میلادی چاپ شد، بیهیچ سند و مدرکی، نوشت: «خلیج فارس که اعراب آن را خلیج عربی مینامند.» بلگریو در حالی در این کتاب چنین نوشته بود که در کتاب پیشینش، با نام «به بحرین خوش آمدید» از این جعل تاریخی خبری نبود. خلیج فارس، همان دریایی است که در اوستا از آن با نام دریای «پوییتیک» یا «پوییدیک» یاد شده است، همان دریایی که در سنگنوشتهی هزارانسالهی آشوری، «نامرتو» نامیده شده به معنای «رود تلخ». خلیج فارس همان دریایی است که داریوش بزرگ پس از پایان کانالی که به فرمان او در مصر کنده شده بود، دستور داد بر سنگی، چنین بنگارند؛ داریوششاه گوید: من پارسی هستم. از پارس، مصر را گرفتم. فرمان کندن این ترعه را دادم، از رودخانهای به نام نیل که در مصر جاری است تا «دریایی که از پارس میرود»: «درایه تیه هچا پارسا آیی تی». گفت و گویمان به «جمال عبدالناصر»، رسید، رییسجمهوری مصر كه ميگويند از زمان آغاز این بازی، متعصبانه خلیج فارس را خلیج عربی، میخواند. او را از نخستين عربهايي ميدانند كه فتنهی انگليسيها به ظاهر به مذاقش خوش آمده است. دکتر تکمیل همایون، لبخندی زد و گفت: «من از عبدالناصر دستخطی دارم که در آن، خلیج فارس، همان خلیج فارس است. افزونبر آن، او در يكی از سخنرانیهای پرشور و تاریخیاش که چند دههی پیش دربارهی همبستگی عربها، ايراد كرد، گفت: همهی عربها باید متحد شوند از اقیانوس اطلس تا خلیج فارس(من بحر الاطلسی حتی خلیج الفارسی). این اتحاد عربی ها از اقیانوس اطلس تا خلیج فارس، تا سالها زبانزد عام و خاص شده بود. حتا سرايندگان و خوانندگان، این اصطلاح را ترانه ها و شعرهایشان می گنجاندند. دستخط جمال عبدالناصر با واژه ی خلیج فارس دکتر همایون گفت: هم سن و سال های من،«اُمكلثوم»، خوانندهي بنام مصري، را می شناسند. او کسی بود که مردم برای کنسرت هایش، دست و پا می شکستند. اتحاد از اقیانوس اطلس تا خلیج فارس، آن اندازه همه گیر شده بود که «اُمكلثوم» هم آن را در ترانهاش جاي داده بود و ميخواند. آن روزها از خلیج دروغين عربی خبری نبود چون انگلیسيها هنوز در اندیشهی ترک خلیج فارس نبودند اما با پیش آمدن داستان رفتن آنها، اين نام ساختگي هم شکل گرفت. از استاد تكميل همايون پرسيدم که؛ اکنون که عربها خلیج فارس را به دروغ میخواهند، خلیج عربی بخوانند پس تکلیف دریای سرخ(احمر) که در مستندات و نوشتههای کلاسیک با نام خلیج عربی، ثبت شده، چه میشود؟ و او در پاسخ به پرسشم، گفت: از زمانی که خلیج فارس را به ناراست، خلیج عربی کردهاند، سخنی از خلیجی که تا پیش از این، منسوب به آنها بود، نیست و آن را دریای احمر میخوانند، البته اين نام، پيشينهي تاريخي هم دارد. اما آنچه در نقشههای تاریخی، نامش خلیج عربی بوده، همين دریای احمر است. اصلا خليج فارس، كه تا پيش از چيرگي استعمار، يك درياي داخلي بود و درون خاك ايران قرار داشت، چگونه ميتواند درياي عربها باشد. متن مصوبه سازمان ملل متحد در کاربرد عنوان خلیج فارس در نوشتارهاو نشست ها از دكتر تكميل همايون پرسيدم كه چرا نام اين درياي پهناور در بخش جنوبي ايران، درياي فارس يا خليج فارس، نام گرفته و او گفت: در اين باره دو گونه روايت هست. نخست آنكه مردمان قوم پارس كه يكي از اقوام بزرگ ساكن ايران بودند، تا كرانههاي اين دريا گستردگي داشتهاند، بنابراين نام خود را به اين دريا دادهاند. دوم آنكه فرمانروايان ايران در زمان هخامنشيان و پس از آن در زمان ساسانيان چون از ناحيهي پارس برخاستهبودند، مردمان ديگر سرزمينها، اين درياي آبي را به نام فرمانروايانش، درياي پارس، ناميدند. و اصولا در فرهنگ و تمدن کهن ملت های جهان، نام ایران همواره پارس، فارس، پرشیا، پرس و پاراس بوده است. ممکن نیست از خلیج فارس سخن به میان آید اما از بحرین كه بخشي از خاك ايران بود و به فريب انگلستان و سستي سردمداران زمان، از دست رفت، چیزی گفته نشود. از ادعای واهی عربها بر دریای فارس، گفته شود اما از ادعای دروغينشان دربارهی جزیرههای تنب کوچک، تنب بزرگ و ابوموسا، سخنی به میان نیاید. به ویژه که این روزها، همهی ایرانیها، خونشان از گستاخی حاشیهنشینهای خلیج فارس، به جوش آمده است. دکتر تکمیل همایون که گویی مبارزات زنده یاد دکتر محمد مصدق، در یادش زنده شده بود، گفت: بحرین و جزایر سه گانه، نه به ادعا که بر پایهی مستندات تاریخی هم در روزگار باستان و هم پس از ورود اسلام به ایران، از آنِ کشور ایران بوده است. همواره پرچم ایران در این سه جزیره، برفراز بوده است حتا پس از این که در سال 1891 میلادی به اشغال انگلیس درآمد، به اعتراض حاجی محمد مهدی ملک التجار بوشهری، حاکم بندر لنگه، باز هم پرچم ایران در آنجا، برفراز بود. با همهی اینها، فتنهی انگلیس به جای خود بود، انگلیسها که میخواستند شیوخ شارجه را از خود خوشنود نگاه دارند، گهگاه مالکیت این جزیرهها را به شیخ دستنشاندهی خود در شارجه، یادآوری میکردند. از همان زمان، اینها دچار وهم مالکیت هستند. دکتر مصدق از نام آشناهایی است که نیازی به معرفی ندارد. دکتر همایون گفت: در زمان مبارزات دکتر مصدق برای ملی کردن نفت، خاطرم هست که دکتر می گفت: اول نفت، بعد بحرین. آن روزها هنوز بحرین بخشی از ایران بود اما فریب های انگلیس، جوی ناآرام پدید آورده بود. آن زمان شیوخ عرب، ادعای مالکیت جزایر سه گانه را نیز داشتند. در دوره ای که دکتر مصدق در مسند وزارت امور خارجه ایرن بود، از حق حاکمیت ایران بر جزایر ایرانی دفاع کرد. او در دوره ی نخست وزیری اش هیاتی را با یک رزمناو ایرانی به منطقه گسیل کرد(1332 خورشیدی)، هرچند که این کار مصدق، انگلیسی ها را خوش نیامد. دكتر تكميل همايون به استناد پژوهشهايي كه پژوهشگران دربارهی خليجفارس داشتهاند، دربارهی نام جزاير سهگانه گفت: «عربها برای اينكه بگويند اين جزاير مال ماست، حتا در نام اين جزاير، دستكاری كردهاند، تنب را طنب مينويسند و ابوموسا را واژهای عربی می دانند. اين درحالی است كه تنب، دگرگونشدهی «تمب» است كه هنوز هم محليها، به همين شكل تلفظ ميكنند. تمب يک واژهی ايرانی به معنای تپه يا تل است. ايرانی ها اين دو جزيره يا دو خشكی كه به گونهی تپه يا تل در ميان آب، نمايان بودند را تمب، ناميده بودند. جزيرهای نيز كه اين روزها به ابوموسا، ميشناسيم برپايهی مستندات حتا در واپسين نامهنگاريهای زمان قاجار، به گونهي «بوموسو» آمده است. بوم همان بوم يا سرزمين است و سو يا سوز، به معني سبز. هر سه جزيره كه عربها، ادعايش را دارند حتا نامشان هم ايراني است، هرچند كه در درازاي هزارهها، مردمانش ايراني و عرب بوده و با آرامش در كنار هم زيستهاند. استاد، آه نكشيد اما نگاهش پر از افسوس بود. او گفت: ما كار فرهنگی نكردهايم. من پيش از اين نيز پيشنهادها دادم، از آنجمله اين كه دانشگاهی بينالمللی در سرتاسر خليجفارس بسازيم با نام خليجفارس و دانشجو از همهی جهان بپذيريم. گفتم كه هر دانشكدهاش را در يكی از جزيرهها يا بندرهايمان می توانيم، داير كنيم. خانههای دانشجويی داشتهباشيم و اجازه دهيم حتا پدر و مادرها هم چندگاهی از جايجای جهان، ميهمان ايران باشند. ما هنوز به خَم نخست كار فرهنگی هم نرسيدهايم. بايد سياست تفاهم جهانی داشته باشيم و آن تفاهم فرهنگی را كه داشتيم و مايهی همزيستی ما در هزارهها با مردمان منطقه بود، بايد زنده كنيم. بايد حركتهايی انجام دهيم كه مردمان خليجفارس بيهيچ ترس و هراسی، كشور ايران را پشتيبان خود بدانند و باور داشته باشند كه اگر بيگانهای بر آنها بتازد، ايران از آنها پشتيبانی ميكند. استاد ناصر تكميل همايون، بيآنكه از پرگوييهاي من، خمي به ابرو آوَرَد، دمِ پاياني گفتوگو، پشتي راست كرد، سينهاي جلو داد و گفت: همهي اينها بازي سياسی است، يک ادعای واهی است. اين روزها آنهايی كه اهل دانش و پژوهشند حتا آنهايی كه عرب هستند، به ويژه حقوقدانان كشورهای عربی، نام خليج عربی را باور ندارند، يعنی يک امر سياسی را به امر تاريخی و علمی، تحميل نميكنند. اما اين به آن معنی نيست كه ما بنشينيم و دست روی دست بگذاريم و چشم به آيندهای بدوزيم كه برايش كاری نكردهايم. مسپار وطن را به قضا و قدر ای دوست خود بر سر اين، تن به قضاداده، قَدَر شو فرياد به فرياد بيفزای كه وقت است در يک نفس تازه اثرهاست، اثر شو. «فريدون مشيری» |
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
|
||
سراینده: هما ارژنگی : | ||
ای یاوه گوی نادان، بازیچهی شغالان، چون شیرخواره طفلان، از رسم و راهِ مردان گویا خبر نداری! تو از کنامِ شیران، از خطهي دلیران، گویا خبر نداری! این خاکِ پهلوان خیز، این توتیای زر خیز، با جانِ ما سرشته پیوند جاودانش، بر سنگِ کوه و دریا، با خونِ ما نوشته ای یاوهگوی نادان، گویا خبر نداری کاینجا نه ریگ صحرا اینجا نه سوسمار است! اینجا تمامِ ایران، یک جنگلِ شکار است صدها هزار بیشه، در گوشه و کنار است هر بیشه جایگاهِ صد شیرِ کارزار است! باری ز سر به در کن پندار این جزایر، از این خطر حذر کن، ای رونشسته زایر، جان ترا بگیرد این لقمهي گلو گیر، باید که رو بتابی زین ناخجسته تدبیر تنب بزرگ و کوچک، اروند رود زیبا، آن پارسی خلیج و بحرین یا که موسا، سر دادهاند با هم، این نغمهي فریبا: «من با تو نامدارم،ای مهدِ سرفرازان من با تو جاودانم،ای سر زمینِ ایران» |
بنام خدا
به گزارش ایسنا، این روزها مشاوران به ازای یک ربع ساعت که با شما حرف میزنند، قیمت سرسامآوری طلب میکنند، اگر فقط یک راهنمایی کوچک میخواهید و نمیخواهید زیاد هزینه کنید، میتوانید به 148 زنگی بزنید. این یک مرکز مشاوره معتبر است با این تفاوت که برای استفاده از آن میتوانید در خانهتان بنشینید و بدون این که لازم باشد به چشم مشاورتان نگاه کنید، کمک بگیرید.
شماره تلفن 1818
این شماره به اندازه کافی معروف است، همین که بتوانید بدون ایستادن و وقت تلف کردن در صف بانک، از خانه خودتان و در حالتی که روی کاناپه دراز کشیدهاید قبض تلفنتان را بپردازید، خودش کلی غنیمت است. اما 1818 فقط به درد همین کار نمیخورد.
این شماره درواقع شماره سامانه خدمات الکترونیکی شرکت مخابرات استان تهران است. وقتی تماس میگیرید، اول از شما میخواهد شماره را وارد کنید. بعد بدهیتان را میگوید. برای پرداخت باید شماره عابر بانک تان را بدهید. نگران نباشید، آنها هم یک شماره به شما میدهند تا اگر مشکلی پیش آمد، دستتان به جایی بند باشد.
از 1818 میتوانید خدمات دیگری مثل صورت حسابهای قبلی و دریافت ریز مکالمات را هم بگیرید. یادتان باشد که فقط وقتی از تلفن خودتان زنگ زده باشید میتوانید از این خدمات استفاده کنید.
شماره تلفن 88612121
این شماره تلفن امداد خودرو است. اكنون ماشینهای امداد خودرو آنقدر در شهر پراکندهاند که حتماً روزی یکی دو بار با آنها برخورد میکنید. اگر ماشینتان در راه خراب شد، میتوانید به این شماره زنگ بزنید تا یک مکانیک کاربلد به کمکتان بیاید. امداد خودرو در همه ایران خدمات میدهد. حتی اگر در یک روستای دورافتاده هستید، حداقل روی مشاوره تلفنیشان میتوانید حساب کنید.
شماره تلفن 192
بنا بر اعلام سایت مركز مخابرات استان تهران، این شماره همه اوقات شرعی را تا 24 ساعت آینده به شما اعلام میکند. اگر هم نمیدانید امروز چندم یا چند شنبه است، یا تاریخ میلادی یا قمری را نمیدانید هم، این تلفن به شما کمک میکند.
شماره تلفن 133
133 را حتماً میشناسید این شماره به درد وقتهایی میخورد که این آژانسهای دم دستی جواب نمیدهند. مثلاً شب عید یا روزهای برفی. 133 یک سری تاکسی دارد که در سطح شهر تردد میکنند. وقتی با 133 تماس میگیرید، اپراتور نزدیکترین تاکسی بیکار به منزل شما را میفرستد دنبالتان.
شماره تلفن 191
این شماره با پرسیدن منطقهای که در آن هستید، برایتان اسم و آدرس همه داروخانههای نزدیک را میخواند.
شماره تلفن 119
یک صدا که استرس از آن میبارد به شما ساعت را اعلام میکند! آن هم دوبار پشت سر هم. خوراک وقتهایی است که در خانه تنها هستید.
شماره تلفن 137
این شماره فوریتهای شهرداری است.
شماره تلفن 199
این شماره به شما میگوید که آن پرواز چقدر تأخیر دارد تا در فرودگاه معطل نشوید. کلاً هرگونه اطلاعاتی از هر پروازی بخواهید، 199 کمکتان میکند.
شماره تلفن 140
تا حالا چندبار شده که کد پستیتان را لازم داشته باشید و یادتان رفته باشد همراه بیاورید؟ با دادن شماره تلفن، کد پستی خانهتان را به شما میدهد. علاوه بر این، اگر آدرس مناطق پستی تهران را میخواهید و میخواهید وضعیت بستههای پستیتان را پیگیری کنید، میتوانید به این شماره زنگ بزنید.
شماره تلفن 142
این شماره ندای تامین اجتماعی است؛ سازمان تامین اجتماعی با بهرهگیری از این سیستم بیمهشدگان و کارفرمایان را با حقوقشان آشنا میکند.
شماره تلفن 134
برای اطلاع از پیشبینی هوای استان تهران و دیگر استانهای کشور و همچنین اطلاع از تفسیرهای نقشه هواشناسی میتوانید از سیستم هواگو استفاده کنید که اگر احیانا قصد مسافرت به منطقهای از کشور را دارید با مشکل مواجه نشوید.
شماره تلفن 118
تماس با سامانه تلفنی 118 شما را به آخرین تلفنهای به روز شده اعم از بیمارستانها، فرهنگسراها، هواپیمایی، راهآهن متصل میکند، آیا میدانید روزانه قریب به یک میلیون نفر با این سامانه تماس میگیرند و 500 هزار نفر از سامانه اینترنتی آن بازدید میکنند.
شماره تلفن 110
با گرفتن شماره 110 که متعلق به نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران است میتوانید آخرین اطلاع رسانی خود را در زمینه سرقت، قتل، درگیری و نزاع و زورگیری به گوش مسوولان نیروی انتظامی برسانید.
بنام خدا
|
||
|
||
خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی : | ||
پروژهی لولهکشی در شهر مرادلو، از توابع مشکینشهر به پيدا شدن یک گور باستانی از زمان اشکانی انجاميد. بنابر گفتهها، هماكنون از ادامهي لولهكشي جلوگیری شده و کارشناسان میراث فرهنگی اردبیل در حال كاوش گور پيدا شده هستند. |
بنام خدا
|
محمدعلی اینانلو، طبیعتگرد ایرانی |
● |
کویر لوت سرشار از زندگی است، کتابها اشتباه میکنند |
خبرنگار امرداد - اشکان خسرو پور :
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی : | ||
عبدالرضا دشتیزاده، فرنشين ادارهی میراث فرهنگی سازمان منطقهای آزاد قشم از پيدا شدن بندرگاهها و استقرارگاههای زمان هخامنشی، اشکانی و ساسانی در قشم خبر داد.
به گزارش مهر، دشتی زاده از آثار بهجاماندهی کشتیها، نفتکشها و ابزارهای جنگی زمانهای گوناگون تاريخی در كرانههای جزیرهی قشم به عنوان ویژگی ارزشمند در كاوشهای پایگاه باستانشناسی زیر آب در این منطقه خبر داد. دشتی زاده گفت: «گزينش جزیرهي قشم به عنوان نخستین پایگاه باستانشناسی زیر آب در خلیج فارس، نشان از جایگاه قشم در اين زمينه دارد.» به گفتهی وی بررسی ها نشان از وجود پيوستگی اقتصادی و فرهنگی قشم از راه آبی با سرزمینهای خاور(:شرق) آفریقا، هند، چین و بسیاری از جزایر آسیایی در زمان هخامنشيان، ساسانيان و اشكانيان دارد. دشتی زاده گفت: «كاوشهاي باستانشناسی زیر آب در جزیرهی قشم به اندازهی مطالعات باستانشناسی در خشکی برای ما دارای ارزش است.» |
بنام خدا
بـررسی ارزش جهانـی پـول ایـران
از 300 سال پیـش تا به امـروز
به نقل از سایت الف؛ منابع تاریخی نشان می دهند ارزش برابری پول ملی ایران با پولهای معتبر جهانی در مقاطع تاریخی مختلف به این شرح بوده است :
در زمان شاه طهماسب صفوی، یعنی در سده شانزدهم میلادی، واحد پول ایران "شاهی" بود و هر ۲۰۰ شاهی برابر با یک "تومان". طبق مندرجات سفرنامه جنکینسون، در آن زمان هر شاهی با یک شیلینگ انگلیس برابر بود. هر پوند استرلینگ برابر با ۲۰ شیلینگ است. بنابراین، یک تومان ایران برابر بود با ۱۰ پوند انگلیس. یعنی، ارزش پول ایران ده برابر پول انگلیس بود.
در سده هیجدهم میلادی، ارزش تومان ایران بهتدریج کاهش یافت و ارزش پوند انگلیس افزایش. در نیمه نخست سده نوزدهم میلادی، یعنی در دوران سلطنت فتحعلیشاه و محمد شاه قاجار، دو پوند استرلینگ برابر با یک تومان ایران شد. در این زمان یک پوند برابر بود با ۲۵ فرانک فرانسه و ۱۰ روپیه هند. یعنی، یک تومان ایران برابر بود با ۵/ ۱۲ فرانک فرانسه. در همین زمان، یک تومان ایران با دو دلار و پنجاه سنت آمریکا برابر بود.
پس از قحطی بزرگ ۱۲۸۸ ق. ارزش پول ایران سیر نزولی را آغاز کرد؛ با کشته شدن ناصرالدینشاه (۱۸۹۳) این کاهش ادامه یافت و با انقلاب مشروطه (۱۹۰۵-۱۹۰۷) شدت گرفت. اندکی پیش از قتل ناصرالدینشاه، در سال ۱۸۹۱ یک پوند استرلینگ برابر با ۵/ ۳۲ قران بود که، اندکی پس از قتل ناصرالدینشاه، در سال ۱۸۹۴ به ۵/ ۴۸ قران رسید. ده قران برابر با یک تومان بود. یعنی در پایان سلطنت ناصرالدینشاه ارزش پوند بریتانیا ۲۵/ ۳ برابر تومان ایران و پس از قتل او، در زمان سلطنت مظفرالدینشاه، حدود ۸۵/ ۴ برابر تومان ایران شد.
پس از انقلاب مشروطه یک پوند برابر با ۶۰ قران بود یعنی ارزش پوند انگلیس شش برابر تومان ایران شد. در پایان سده نوزدهم و اوائل سده بیستم میلادی، تا جنگ اوّل جهانی، یک پوند انگلیس تقریباً برابر با ۵ دلار آمریکا بود. بنابراین، در دوران مظفرالدینشاه ارزش دلار آمریکا و تومان ایران تقریباً یکسان بود.
در زمان سقوط رضا خان و ورود ارتشهای متفقین به ایران (۱۳۲۰ ش.) دلار آمریکا تقریباً یک و نیم تومان ایران بود؛ یعنی با ۱۵ ریال میشد یک دلار خریداری کرد. در سال ۱۳۳۲، یعنی در پایان دولت دکتر مصدق و زمان کودتای ۲۸ مرداد، یک دلار آمریکا معادل ۹۰ ریال ایران (۹ تومان) و یک پوند استرلینگ برابر با ۲۳ تومان بود. در پایان سلطنت محمدرضا پهلوی و در دوره ای که صادرات نفت خام در قله تاریخی قرار داشت، یک دلار آمریکا تقریباً ۷ تومان ایران و یک پوند انگلیس تقریباً ده تومان ایران ارزش داشت. در این زمان ارزش یک روبل شوروی حدود ده تومان ایران یعنی تقریباً برابر با پوند استرلینگ بود. یک فرانک فرانسه ۱۶ ریال و یک مارک آلمان غربی ۳۲ ریال ارزش داشت.
امروزه پوند استرلینگ به نرخ رسمی دولتی حدود ۱۹۵۰ برابر تومان ایران و دلار آمریکا حدود ۱۲۲۶ برابر تومان ایران است در حالی که نرخ دلار در بازار آزاد ۱۸۵۰ تومان و قیمت پوند ۳۰۰۰ تومان می باشد. بجز دوره هایی که ایران شاهد جنگ و تجاوز نظامی بوده، سریع ترین سقوط ارزش پول ملی ایران در خرداد ۱۳۷۴ (زمان ریاست عادلی بر بانک مرکزی) و دی ۱۳۹۰ (زمان ریاست بهمنی بر بانک مرکزی) اتفاق افتاده است. بانک مرکزی طبق قانون، وظیفه حفظ ارزش پول ملی را به عهده دارد.
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
|
||
خبرنگار امرداد - میترا دهموبد : | ||
تا محو و ناپيدا شدن نقشبرجستهی سنگی شاپور يكم در تنگهچوگان چيزی نمانده است. اين سنگنگاره كه چندی پيش با پُتک به جانش افتاده بودند،همچنان بی حفاظ و بی نگهبان است. این سنگنگاره در سمت راست تنگهچوگان و در کنار راه غار شاهپور است. هرچند كه چندي پيش، آسيبهاي وارد شده به اين سنگنگاره، خبرساز شده بود، اما به گفتهی سياوش آريا، اگر اين روزها به آن سری بزنيد، خواهيد ديد كه همچنان بدون نگهبان و بی حصار است. سال گذشته، به ضربهي پُتک، بخشي از اين سنگنگاره، ويران شد. البته بخش فروريخته، تا اندازهاي بهسازی(:مرمت) شد، اما اين يادمان هزار و اندی ساله همچنان بی نگهبان و بيحفاظ، رها شده است و احتمال رخدادي همچون آنچه سال گذشته روی داد، دوستداران ميراث فرهنگي را برآشفته است. در این سنگنگاره، شاهپور یکم ساسانی، سوار بر اسب در حال گرفتن حلقهی شهریاری از دست موبد موبدان است. |
بنام خدا
آبشاری از ارتفاعات چک چک اردکان سرازیر شد |
خبرگزاری مهر، روز پنجشنبه 31 فروردین خبر داد: |
بنام خدا
یادگاری ٩٠٠ ساله از شهر شاپورخواست |
● |
«زر سنگ»؛ سنگ طلا |
سورنا لطفینیا :
سنگنوشتهها، متنهایی هستند دربارهی موضوعهایی که در روزگاران گذشته، ارج و ارزش ویژهای داشتهاند. بیشتر این گونه برجای ماندهها، در جاهایی ساخته شدهاند که مردمان آن روزگار به آسانی بتوانند ببینندشان مانند سنگ نوشتهی بیستون که بر سر راهی بزرگ و باستانی که هنوز هم کاربرد دارد، است.
درونمایهی این سنگنوشتهها، گوناگون است اما بیشتر دربارهی چیزهایی است که در آن روزگاران برای مردم دارای ارزش بودهاست و گاهی امروزه هم بسیار ارزشمند هستند، مانند قانونهای دادرسی، شرح پیروزیهای یک شاه بر شاهی دیگر، بخش بندی آب یا چراگاه، فاصلهی یک شهر تا شهری دیگر و...
یکی از سنگنوشتههای کشورمان در استان لرستان و شهر «خرمآباد» یا «شاپورخواست» است که بر سر راه جنوب جای دارد. مردم آن را به نامهای «برد نبشته» و «زر سنگ» نیز میشناسند.
تابلویی که برای شناساندن این برجای مانده از سوی میراث فرهنگی گذاشته شده است، تاریخ ساخت آن را در سال ٥٣٠ هجری مهی، یعنی بیش از ٩٠٠ سال پیش و در روزگار سلجوقیان و به دستور «امیر اسفهسالار ابو سعید برسق ابن برسق»، حاکم شاپورخواست و از فرمانداران سلطان «ملکشاه»، نشان میدهد.
این سنگنوشته که به گونهی مکعب مستطیل ساختهشده است، بلندایی ٣٤٤ سانتیمتری دارد. جنس سنگ از همان سنگهای کوهی است که سنگنوشته در دامنهی آن جای دارد. ناگفته نماند که خرم آباد، یک دره در میان کوههاست که از گذر رودخانهای که در گذشته پرآب بوده ساخته شده است.
خط بهکار رفته بر روی سنگ «کوفی» و در ١٩ سطر است. دور از ذهن نیست که پیش از این خط، نوشتههای دیگر و با درونمایههای دیگری بر روی سنگ جای داشته اما با گذشت روزگار و باد و باران یا به دست فرمانروایان، پاک و خط تازه بهجای آن نوشته شده است. این را میتوان از نوشتهای که در روزگار قاجار به دستور یکی از شاهان آن دودمان، بر روی بخشی از سنگ نوشته شده است دید.
درونمایهی این ١٩ سطر، «بخشش مالیات علفچر شهر شاپورخواست» است. بخشی هم که در روزگار قاجاریه بر روی نوشتههای گذشته آمده است، بیانگر گذر یکی از شاهان قاجار که گویا «ناصرالدین شاه» باشد، از آن راه است.این سنگ نوشته تا «مناره آجری» یک کیلومتر فاصله دارد و درست در یک راستا هستند.در ٢٤/٧/١٣٧٢ خورشیدی و در هنگام افزایش پهنای راه تهران- خوزستان این سنگنوشته، نزدیک به ١٤ متر به سوی خاور(:شرق) جابهجا شد و امروزه در همان جایی است که ١٩ سال پیش گذاشته شده است. این سنگ نوشته به شماره ٣٩٨ در سیاههی برجای مانده های ملی، جای گرفته است.
خط كوفی
سايدگی سنگ به شوند گذشت روزگار
نمای شمالی سنگ نوشته
شكستگی در لبهی بالايی سنگ
نمای جنوبی سنگ
نوشتهی بر جای مانده از روزگار قاجار بر روی خط كهن
فرتورها از سورنا لطفی نيا است.
بنام خدا
به گزارش مشرق، برای ایرانیهایی که تا به حال پایشان به این جزیره زیبا نرسیده، خبرهای خوش، یکی بعد از دیگری می رسد. هیات دولت تصمیم گرفت این جزیره را منطقه نمونه گردشگری اعلام کند و امروز رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری اعلام کرده همه ایرانیها باید یک عکس یادگاری در آن داشته باشند.
اینطور که حسن موسوی گفته برای سفر به این جزیره زیبا و گرم، یارانه هایی در نظر گرفته شده است که سازمان میراث فرهنگی در صدد اختصاص آنها به گردشگران ایرانی است.
این جزیره، به همراه دو جزیره تنب بزرگ و تنب کوچک، پس از جنگ اول خلیج فارس، مورد ادعای واهی حکمرانان اماراتی قرار گرفت که این ادعاها گاهی، بنا به مقتضیات زمانه پر دوز و کلک سیاست بین الملل، تازه می شوند. در تازه ترین ادعاهایی که شنیدن آن خنده را به لب هر شنونده ای می آورد، حکمران امارات، از سفر استانی اخیر رئیس جمهور به این جزیره انتقاد کرده بود. این در حالی است که شهرستان ابوموسی در جنوب استان هرمزگان، یکی از شهرستانهای قدیمی ایران است و سفر استانی رئیس جمهوری در سالهای اخیر به شهرستانهای دوردست کشور، بدل به سنتی سیاسی شده است.
وسعت شهرستان ابوموسی نزدیک به 69 کیلومتر مربع است. در این شهرستان جزایری مانند ابوموسی (با ۱۲ کیلومتر مربع)، جزیره تنب بزرگ (با ۱۰٫۳ کیلومتر مربع)، تنب کوچک (با ۱٫۵ کیلومتر مربع)، سیری (با ۱۷٫۳ کیلومتر مربع)، فرور بزرگ (با ۲۶٫۲ کیلومتر مربع) و فرور کوچک (با ۱٫۵ کیلومتر مربع) وجود دارد و از لحاظ تقسیمات کشوری، قسمتی از خاک استان مرزی هرمزگان شمرده می شود.
تورهای ابوموسی گردی، کلید خورد
هنوز قلم رئیس جمهور زیر مصوبه هیات دولت برای منطقه نمونه گردشگری ابوموسی خشک نشده که اداره کل میراث و گردشگری استان البرز اعلام آمادگی کرد تورهای ابوموسی گردی را راه خواهد انداخت.
به گفته مدیر کل میراث و گردشگری البرز، در حال حاضر جزیره ابوموسی، امکانات پذیرایی چند روزه از مسافران را ندارد، ولی این اداره کل قرار است با همکاری بخش خصوصی، تورهای ترکیبی جزیره گردی در خلیج فارس را برگزار کند.
اینطور که محمد رضا پوینده گفته، در حال حاضر، گردشگری در ابوموسی را می توان با گردشگری در قشم و کیش، ترکیب کرد و تورهای ارزان قیمتی را برای این منظور اختصاص داد. هم اکنون تورهای 5 روزه کیش و قشم از 110 هزار تومان شروع می شود و تا سقف 300 هزار تومان، قیمت می خورد. با ترکیب یک سفر کوتاه نیم روزه به ابوموسی، احتمالا قیمت این تورها در همین سطح باقی خواهد ماند.
پوینده درباره زمان اعزام اولین تور گردشگری به مقصد ابوموسی می گوید: "در حال حاضر هماهنگیهای لازم با استانداری هرمزگان و آژانسهای گردشگری در دست انجام است که به طی روزهای آتی نخستین گروه به این جزیره سفر خواهند کرد."
جذابیتهای توریستی ابوموسی
سیاحان معدودی که قدم به این جزیره گذاشته اند، متفق القول می گوید این جزیره از خوشآبوهواترین مناطق خلیج فارس است و انواع گیاهان و جانوران دریایی در ساحل آن به چشم میخورد.
این جزیره به دلیل تاسیسات نفتی و نظامی، دارای سکنه چندانی نیست و تنها ساکنان آن، نزدیک به 3 هزار نفر متشکل از اشخاص بومی و کارکنان وزارت نفت و دفاع هستند.
در جزیره، هم ایرانیها و هم اعراب ساکنند. جمعیت عربهای این جزیره، نزدیک به 500 نفر است که بیشتر نسب ایرانی دارند. آنها دارای شهرکی هستند که محل زندگی و استراحتشان را تشکیل می دهد و خودشان بیشتر به ماهیگیری با لنج و همچنین باربری به امارات مشغولند.
عربهای ابوموسی یک دستگاه آب شیرین کن در اختیار دارند و البته آنها حق استفاده از همه امکانات جزیره مانند سردخانه، تاسیسات رفاهی و تفریحی مثل سینمای روباز، مخابرات، مدرسه و همچنین سوپرمارکت و بازار را دارند.
اعراب همچنین حق رفت و آمد به شهرک کارکنان و بومیان فارس زبان را دارند و حتی شرطه های شان (پلیس) نیز می تواند در قسمت فارس نشین رفت و آمد کنند، ولی فارسها نمی توانند به شهرک عربها داخل شوند.
سواحل جزیره در بخش شمالی شنی است و آفتاب تند و تیزی دارد و امواج آرام، انسان را به شنا و استراحت تشویق می کند، ولی در سواحل جنوبی، صخره ای و سنگی است و مثل موج شکن، در هنگام باد و طوفان، ضرب امواج بلند را می گیرد. سواحل جنوبی به خاطر عمیق بودن آب، چشم انداز زیباتری از سواحل شمالی دارند. همچنین به دلیل آنکه این جزیره از نزدیکترین ساحل، 60 کیلومتر فاصله دارد، آب آن به شدت پاکیزه و زلال و شفاف است. بستر سواحل در عمق اندکی که چشم قادر به دیدن آن است، مرجانی است و تپه های مرجانی رنگ رنگ، چشم اندازهای زیبایی را در این جزیره به وجود آورده است.
اندازه این تپه های مرجانی به دلیل عدم رفت و آمد انسان، بسیار بزرگ است و در سواحل جنوبی از خراب شدن و کنده کاری که در اکثر سواحل جنوبی ایران دیده می شود، در آنجا خبری نیست.
در میان تپه های شفاف مرجانی، انواع آبزیان زندگی می کنند که به سادگی می توان آنها را مشاهده کرد. کوسه ماهیهای جنوب، سفره ماهی، لاک پشتهای منقار عقابی، لاکپشتهای دریایی سبز، مارماهی خلیج فارس، عروس دریایی و شاه میگو و ماهیان رنگارنگ در میان این تپه
ها زندگی می کنند که دیدن آنها لذت بخش و هیجان انگیز است.
عمق سواحل ابوموسی خصوصا در بخش شمالی کم است و در بیشتر مناطق، بستر دریا، شیب ملایمی دارد. در هنگام مد، می توان تلاش نرم تنان دریایی را مشاهده کرد که روی شنها ساحل، صدف خود را بر دوش می کشند تا به آب دریا بازگردند و پشت سرشان، خطی به جا می گذارند. در برخی از مناطق ساحل، با وجودی که انسان، می تواند تا 300 متر به داخل آب برود، عمق آب، تنها تا یک و نیم الی 2 متر، افزایش می یابد که بسیار برای شنا در سواحل، مناسب است. به همین دلیل در هنگام مد، برخی از مرجانها از آب، بیرون می مانند و می توان آنها را دید. هر چند شنیده شده در سالهای اخیر به دلیل حضور انسان، برخی از این سواحل، آلوده شده و حتی تعدادی از مرجانها نیز از بین رفته اند.
محیط عمومی جزیره، مانند اکثر مناطق جنوب ایران است. در جزیره باغی مصنوعی وجود داد که به نام باغ جلال خوانده می شود. این باغ مربوط به یک تبعیدی یزدی تبار به نام جلال است که سالها پیش به این مکان تبعید شده بود.
خاک جزیره، عموما کمتر پستی و بلندی دارد و بزرگترین ارتفاع آن، کوهی به نام "حلوا" یا "طوا" ست که مخروطی شکل است و بیش از 150 متر ارتفاع ندارد. در این جزیره، تپه ماهورهای شنی زیبایی دیده می شود که مانند کویرهای ایران، جان می دهد برای آسمان نگاری و گوش دادن به سکوت طبیعت.
در روزهایی که هوا شرجی نیست، می توان کوه های راس الخیمه را د ر امارات دید و می گویند برخی بومیان عرب این جزیره، با قایق موتوری، سه ساعته تا آنجا می روند.
آب و هوای این جزیره در فصل گرما، بسیار گرم و شرجی است ولی از اواخر پاییز تا اواسط بهار، هوای بسیار مطبوع و لذت بخش دارد. اهالی جنوب می گویند در هیچ جای خلیج فارس و دریای عمان، دریایی به خوش رنگی سواحل آنجا و هوایی لطیف تر از هوای ابوموسی وجود ندارد.
<img alt=""
بنام خدا
دهخدا در این قلعه متولد شد
ساکنان و معماری خاص قلعه دزک در چهارمحال و بختیاری این بنا را تبدیل به یکی از شگفتانگیزترین بناهای تاریخ ایران کرده است.
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
سورنا لطفی نيا : | ||
فرنشين«ريیس» سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری از مصوبهی دولت برای تبدیل جزیرهی ابوموسا، به گسترهی نمونه گردشگری خبر داد. |
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
خبرنگار امرداد - میترا دهموبد : | ||
دوم اردیبهشت برابر است با روز جهانی «زمین». روزی كه باید اندكی در چگونگی پاسداشت از زمین، اندیشه كنیم. به مناسبت این روز، «جمعیت داوطلبان سبز ایران» به همراه همهی آنانی كه خود را در برابر زمین، مسوول میدانند، روز آدینه، یکم اردیبهشتماه، درخت میكارند. |
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
|
||
خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی : | ||
روستای تاریخی «بنوار» با بیشمار تاق، گنبد، سنگنوشته، سد، پل تاریخی و ...، با همهی آنچه که آن را به یکی از بیهمتاترین بخشها در جغرافیای زیستی بختیاری، تبدیل کرده، این روزها تنهای تنهاست و نیاز دارد تا هنر معماریاش و شگفتیهای تاریخیاش، بیش از پیش، درک شوند و برای نگهداریاش، تلاش شود. به گفتهی مجتبا گهستونی، سخنگوی انجمن دوستداران میراث فرهنگی خوزستان(تاریانا)، گذر راه «لالی» و «اندیکا»، ساختوساز با مصالح غیربومی و ناساز و ناهماهنگ و حتا ویرانی بخشهایی از روستا، حریم منظری این گسترهی بختیارینشین را مخدوش کرده است.
این روستا در نقطهی صفر مرزی میان اندیکا و لالی در شهریور 1386 به شماره 9964 در سیاههی یادمانهای ملی کشور به ثبت رسیده با این همه، به گفته ی گهستونی، در جای جای این روستا، نمودهایی از بیتوجهی در نگهداری به چشم میخورد. ساخت خانهها و دیگر سازههای بلوکی ناهمگون با محیط، ساختار معماری این گستره را بر هم زده است.
گهستونی گفت: «بنوار هرچند این روزها روستایی بیش نیست اما در روزگار اتابکان، شهر بزرگی بوده که همهی خانهای بختیاری از طایفه چهارلنگ و هفت لنگ، برای قشلاق خود سازهای ویژه در آن ساخته بودند.» او به سازههای کهنسال روستا اشاره کرد و گفت: «زاویهبندی، رعایت اصول معماری و قرینهسازی دقیق سازههای این یادمان ملیشده، چیزی نیست که از چشم بازدیدکنندگان، پنهان بماند.» گهستونی در پایان به گزینش یکی از افراد بومی و باستانشناس شهرستان لالی به فرنشینی اداره میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری این شهرستان اشاره کرد و گفت: «امیدواریم که وضعیت روستای گردشگری بنوار ساماندهی شود و از ساخت و سازهای غیر همگون در آن جلوگیری شود. امید که جلوی ویرانیها گرفته شود.» |
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
سورنا لطفی نيا : | ||
همگام با برگزاری کنفرانس ژئوپارک های جهان در ژاپن که در ماه می ـ اردیبهشت ماه ـ ١٣٩١ برگزار میشود، به احتمال فراوان، دیدگاه کارشناسان یونسکو دربارهی ماندن یا نماندن ژئوپارک قشم در سیاههی ژئوپارکهای جهانی یونسکو گفته می شود. |
بنام خدا
غذاهای گيلانی
فسنجان گيلانى - قيمه رشتى - گل در چمن - ماهى خاويار - ماهى گردبيج - ماهى افلاطونى - ميرزا قاسمى - مرغ كوكو - نازخاتون - مخلفات و مزه ها اشپل وابيج - بادنجان بورانى - بادنجان ترشى - دلار - زيتون پرورده - سيرترشى - كاله كباب - هفتا بيجار - |
انار بيج - اشپل كوكو - بادنجان كباب - بادنجان مسما - باقلا كوكو - باقلا قاتق - پلا سر تره - پنير بوروشته - ترش آش - ترش تره - ترش شامى - جعفرى قرمه - چغرتمه - سبزى كوكو - شامى رشتى - شيرين تره - شيش انداز - غورآبه - |
توضيح بسيار بسيار مهم پزشک خانواده گيلانی ريسک مبتلا شدن به بيماری پرخوری نيز در بين مصرف کنندگان آن بالا می باشد. لذا به عاشقان غذاهای گيلانی توصيه می شود حتما به توصيه های اينجانب دکتر که پزشک متخصص سايت شماليها توجه داشته باشند پزشک اينجا کليک کنيد. |
توضيحات لازم
سبزيهاى معطر مثل خنش(خلواش) و شوشاق و همچنين ترش واش و ترشک از سبزيهاى ويژه شمال ايران میباشند و ممكن است تهيه آنها در همه جاى ايران ممكن نباشد. در غذاهايى كه از اين سبزيها استفاده میشود, میتوان از سبزيهاى ديگر مثل نعناع و گشنيز استفاده كرد.
در شمال ايران رب انار بسيار ترش میباشد, زيرا اين رب از انارهاى وحشى جنگلهاى ساحلى كه ترش هستند تهيه میشود. در صورتيكه رب انار ترش در دسترس نباشد, در غذاهايى كه از آن بايد استفاده شود میتوان از آب نارنج استفاده كرد.
براى تهيه ¨غذاهاى گيلانى¨ ازكتاب ¨هنر آشپزى در گيلان¨ نوشته زرى خاورى استفاده شده است.
بنام خدا
آلبوم موسیقی "پرند" تکنوازی سه تار استاد جلال ذوالفنون
با همراهی دف بیژن کامکار و ضرب بیژن زنگنه
کیفیت: عالی
نــوا - اصفهان
ZIP دانلود کل آلبوم در یک فایل فشرده زیپ ...
Size: 47.6 Mb Server: .......... Download
----------------------------
4 حزین ...
Size: 1.1 Mb Server: .......... Download
12 جامه دَران ...
Size: 1.3 Mb Server: .......... Download
----------------------------
بنام خدا
مرد سرتو بالا بگیر! از چی خجالت میکشی؟
خجالت رو باید کسانی بکشن که نان رو از سفره ی تو دزدیدند و حساب بانکیشون رو توی کشورهای دیگه پر کردن!
اونهایی که اقا زاده ها شون یه پاشون تو انگلیس و کشورهای خارجی و یه پاشون تو ایران...
بنام خدا
جالبه بدونید که نام باستانی جزیره ابوموسی ، بوماسا بوده است .
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی : | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
در پی تکرار ادعاهای واهی مسوولان اماراتی دربارهی مالکیت جزایر سهگانه ایرانی، تارنمای خبر آنلاین، گفتوگویی با مجید تفرشی، پژوهشگر، منتشر كرده كه دربارهی شوندهای(:دلایل) تاریخی و اسناد ایرانیبودن جزایر است. بخشهایی از این گفتوگو در زیر آمده است:
در کشورهای گوناگون عربی بهویژه امارات، عربستان سعودی و حتا مصر و سوریه و عراق، به دربارهی نام خلیج فارس و مالکیت ادعایی امارات بر جزایر سهگانه گفتوگو میکنند. در همهی کتابهای درسی آنها نام خلیج فارس به نام «خلیج عر...» آمده است. بحث خلیج فارس و ادعاهایشان علیه ایران، برای کشورهای عربی بحثی منطقهای و نوعی گریزگاه برای پنهان کردن شکستها و ناامیدیهایشان در شکست بر سر مسالهی فلطسین و اسراییل و دیگر درگیریهای جهانی است؛ در واقع نوعی برونافکنی اعراب است. آنها هم به ایران هیچگاه به عنوان شریک یا دوست استراتژیک نگاه نکردهاند.
از پایان جنگ جهانی دوم در سال 1945، دولت بریتانیا به شیخنشینهای مستعمره عرب خود در منطقه گفته بود که به آنها استقلال ببخشد. از سال1968 هم پارلمان بریتانیا تصویب میکند نیروهای بریتانیا از خلیج فارس خارج شوند و مناطق تحت استعمار را به شیخنشینها واگذار کنند. در این فاصله تا 1971 سه شیخنشین از دیگران، راه خود را جدا میکنند. کویت در سال 1961 و زودتر از بقیه استقلال مییابد. بحرین هم با یک رفراندوم غیرواقعی [بر پایهی قوانین هنوز بحرین، یکی از استانهای ایران است] استقلال پیدا میکند؛ البته در آن زمان، ایران در بحرین مانند جزایر سهگانه نیروی مستقر نداشت اما از دعاوی خود بر سر حاکمیت بحرین در سال 1970 کوتاه آمد. اردشیر زاهدی مانعی در برابر بریتانیا و مالكیتش بر جزایر پرسش: مگر موضوع جزایر سهگانه به دوره رضا شاه هم میرسید؟
پرسش: بحث عربی بودن این جزایر از چه زمانی مطرح شد؟ در سال 1903 به زور انگلیسیها این جزایر از ایران گرفته شد. تا پیش از آن گاهی دزدان دریایی به جزایر میآمدند یا بریتانیاییها دخالت میکردند اما حاکمیت جزایر بیشتر با ایران بود. از این سال به بعد زمانی که اقتدار بریتانیا در خلیج فارس افزایش یافت، پرچم خود را در جزایر بالا بردند و جزایر را از آنِ خود دانستند. نکته اینجاست که در بررسی اسناد انگلیسی متوجه شدم که مسالهی حضور بریتانیا در جزایر خلیج فارس تنها دربارهی این سه جزیره نیست. چند جزیره دیگر در اختیار ایران بود که بریتانیا به اشغال درآورد و پس از آن، ایران آنها را بازپس گرفته است. مانند جزیرهی فرور یا جزیرهی فارسی. اما از آنجا که دعوای جزایر سهگانه همچنان ادامه یافته، این سه جزیره آوازه، یافته است. اصرار انگلیسیها بر خرید یا اجاره جزایر ایرانی پرسش: پس به نظر میرسد جزایر سه گانه در میان ایران و اعراب به وجهالمصالحهای تبدیل شده که داستانش به دارازا کشیده است. نظر شما چیست؟
پرسش: اگر ممکن است درباره اسنادی که در سالهای كنونی دربارهی مساله جزایر سهگانه آزاد شده بگویید.
چندی پس از آن من بر پایهی قوانین بریتانیا شکایت کردم و تاکنون كمكم توانستهام به 4000 برگ از مجموع 6000 هزار برگ سند تاریخی این موضوع دسترسی پیدا کنم. نکته اینجاست که این اسناد کاملا تاییدكنندهی دیدگاههای ایران دربارهی جزایر است و نشان میدهد که چهاندازه ادعای اعراب بیپایه است و تنها متکی به زور و پشتیبانی بریتانیا بوده است. یکی از مشکلات جدی اعراب در آن زمان فقر بالای شیخنشینها بود که میخواستند با طرح ادعای مالکیت بر جزایر ایرانی، پولی از ایران دریافت کنند و از ادعای خود بگذرند. در همان زمان هم شاه مبلغی حدود ١٠ میلیون دلار به شیوخ شارجه و راسالخیمه میدهد و حتا میان حاکمان این دو شیخنشین برای دریافت پول بیشتر از ایران دعوا بوده است؛ در واقع آنها در آن زمان دنبال درآمد بودند و مالکیت، ارزشی ملی، حقوقی و سیاسی چندانی برای آنها نداشت. البته آنها نگران آن بودند که با چشم پوشی از جزایر سهگانه، مورد خشم تندروهای عربی در کشورهایشان قرار گیرند. حدود ٢ ماه پس از آن که ایران جزایر را پس گرفت، در یک شب کودتا، شیخ خالدبن محمد القاسمی، حاکم شارجه، کشته و روشن شد این نگرانیها هم درست بوده است.
پرسش: یعنی شما گمان میکنید حتا دگرگونی حاکمیت دولتهای عربی هم باز به اتحاد آنها بر سر رویارویی با ایران با اتکا به موضوع جزایر سهگانه و نام خلیج فارس آسیبی نمیزند؟ ایران در زمینهی دیپلماسی عمومی در کشورهای عربی نیرومند رفتار نكرده
عربها در تلاشند تا ریشههای ایرانی را پاک كنند
در اسناد تازه آزاد شده از آرشیو وزارت خارجه بریتانیا مربوط به سال 1980 سندی را پیدا کردهام که نماینده بریتانیا در آمریکا از اداره کل خاورمیانه وزارت خارجه کشورش دستورالعمل کار برای بهرهگیری از نام خلیج فارس را میپرسد. این پرسش ١٠ سال پیش از آن هم عینا مطرح شده بود. در سال 1970 پاسخ داده شده که باید تنها از عنوان خلیج فارس سود جسته شود و نامهایی مانند خلیج یا خلیج عر... از نظر وزارت خارجه بریتانیا فاقد اعتبار رسمی، حقوقی و تاریخی است. در 1980 پاسخ این است که «سیاست رسمی ما بهرهگیری از نام خلیج فارس است و در نامهنگاریهایمان با کشورهای عربی برای جلوگیری از خشم اعراب، از واژهی خلیج، بهره میگیریم اما خلیج عر... هرگز مورد استفاده نیست.» پرسش: شاهدیم در زمان فعالیت جمهوری اسلامی ایران از 33 سال پیش تاکنون روند بهرهگیری از واژه خلیج عر... شتاب یافته است. نظر شما چیست؟ پرسش: آیا در اسناد تاریخی نسبت به تفاوت دیدگاه ملتهای عرب و دولتهای عربی بر سر منافع ملی ایران مستنداتی هست؟ در واقع میخواهم بدانم که بحث تاکید ایران بر اسلام در طول عمر جمهوری اسلامی ارسال توسط سورنا بنام خدا
ارسال توسط سورنا بنام خدا
ایشون رو که میشناسین که ؟؟؟ !!!
بله
ایشون جناب فرج اله سلحشور هستند کارگردان سریال سراپا تحریف یوسف پیامبر
خوب؟ جناب سلحشور یک سری اظهار نظر در مورد سینمای ایران و همچنین زنان سینمای ایران کردند
این سخنان زیر از ایشان هست :
هنرپیشههای زن ایران خودشان یک پا آنجلیانا جولی هستند و سینمایی که «فاحشهخانه» است باید برای ادامه فعالیت خود فاحشه بینالمللی بیاورد/ فارس: چرا با وجود این همه بازیگر خوب ایرانی، باید یک بازیگر هرزه بینالمللی بیاورید؟
میدونید این نظرات در مورد چه کسی هست؟؟؟
در مورد عکس زیر هست :
ایشون کیه؟ من یه بیوگرافی ناقص میگم از ایشون :
آنجلینا جولی که هیچی نیست جز یه هرزه از نظر جناب سلحشور :
این سرکار هرزه کسی هست که :
" سفیر حسن نیت " سازمان ملل متحد در امور پناهندگان است
بهترین مادر بازیگر
همچنین او توانسته سه بار جایزه گلدن گلوب، دو بار جایزه اتحادیه بازیگران سینما و یک بار جایزه اسکار را تصاحب کند.
بله ، این خانم هرزه در عکس بالا در سومالی حضور دارند
در عکس بالا در پاکستان هستند
و عکسهای زیر ...
خوب ، حالا فرض بگیریم ایشان هرزه ، آخه جناب سلحشور این چه طرز بیان ؟ این چه ادبیاتیه؟
ایشون یک شخصیت شناخته شده ی بین المللی هستند ، به درک اصلا میگیم
چرا با زنان سینمای ایران چجوری حرف میزنید؟
چرا اینو میگم؟
ببین خوب !
از نظرشما ، تمامی زنان سینمای ایران یک پا آنجلینا هستند ، از نظر شما انجلینا هرزه هست ، پس در نتیجه تمامی زنان سینمای ایران هرزه هستند
درسته دیگه؟
اما درود بر چند شیر زن سینمای ایران که جوابی دندان شکن به هرز دهانی ایشان دادند :
پنج بازیگر زن سرشناس سینمای ایران در یادداشتی به اظهارات اخیر فرجالله سلحشور کارگردان مجموعه «یوسف پیامبر» پاسخ دادند. در این متن کوتاه که به امضای ترانه علیدوستی، پگاه آهنگرانی، نگار جواهریان، هانیه توسلی و باران کوثری رسیده، آمده است:
«جناب آقای سلحشور، از اینکه میبینیم آن همه پرداختن به زوایای نورانی زندگی پیامبران و سرمشق قرار دادن منش ایشان تاثیری در کلامتان نداشته، و در نهایت شهرتتان را از نفرتپراکنی و بیادبی در برابر همنوعانتان به دست آوردهاید، بسیار متاسفیم.» در ادامه این متن آمده: «ای کاش لطف کنید سینمایی را که خجالت میکشیم بگوییم شما را یاد کجا میاندازد به حال خود رها کنید، شاید که رستگار شوید و آرامش و صلح و محبت به وجدان نگرانتان بازگردد.» و در آخر جوابیه آخر جناب سلحشور که زیر تمامی حرفاش زد و گفت ؟::
فرجالله سلحشور پس از این واکنشها در خبرگزاری فارس حرفش را پس گرفت یا نقل حرفش را تکذیب کرد. وی با اعلام این مطلب که گفتوگویش با یکی از سایتها بد منعکس شده، اظهار داشت: من گفتهام که آوردن بازیگری مثل «آنجلینا جولی» اهانت به خود بازیگران سینمای ایران است. متن خبر به این شرح است:
فرجالله سلحشور تهیهکننده و کارگردان سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار سینمایی فارس درخصوص انتشار گفتوگو وی با یکی از سایتها مبنی بر اینکه «هنرپیشههای زن ایران خودشان یک پا آنجلینا جولی هستند و سینمای ایران باید هم برای ادامه فعالیت خود فاحشه بینالمللی بیاورد»، با بیان این که این مطلب بد منعکس شده است، گفت: در میان بازیگران ایران، انسانهای پاک، هنرمند و فرهیخته وجود دارد. من در آن گفتوگو گفتم چرا با وجود این همه بازیگر خوب ایرانی، باید یک بازیگر هرزه بینالمللی بیاورید. وی افزود: منظور من این بود که آوردن یک بازیگر هرزه خارجی، پایین آوردن شأن سینمای ایران و بازیگران زن است. سلحشور ادامه داد: ممکن است در بازیگران زن ایران، افراد نابابی هم وجود داشته باشد ولی بسیاری از آنها انسانهای سالم و درستی هستند که به نظرم این اقدام اهانت به خود بازیگران سینمای ایران است. به گزارش فارس، در گفتوگویی که از قول «فرجالله سلحشور» با یکی از سایتها تنظیم شده بود، آمده بود: «آمدن آنجلینا جولی به ایران اتفاق خوبی است، برای سینمایی که «فاحشهخانه» است. باید برای ادامه فعالیت خود نیز فاحشه بینالمللی بیاورد.» این در حالی است که «سلحشور» در گفتوگو با فارس این اظهارات را تکذیب کرد. جناب سلحشور ، خجالت خجالت!!! تاريخ : شنبه 26 فروردين 1391برچسب:یوسف پیامبر,تحریف,سینمای ایران,فاحشه,فاحشه خانه,جایزه گلدن گلوب,گلدن گلوب,هرزه,خانم هرزه,فرج الله سلحشور,فرج ا,,, سلحشور,سلحشور,,
ارسال توسط سورنا تاريخ : شنبه 26 فروردين 1391برچسب:تالاب بین المللی میانکاله,تالاب میانکاله,میانکاله,تالاب,کنوانسیون رامسر,رامسر,قوی فریادکش,پلیکان,پلیکان پا خاکستری,فلامینگو,اردک سرسفید,عروس غاز,طاووسک,چنگر,پرنده نگری,پناهگاه میانکاله,,
ارسال توسط سورنا بنام خدا
ارسال توسط سورنا تاريخ : شنبه 26 فروردين 1391برچسب:ايمان ملكی,فراگیری,فراگیر,استاد مرتضی کاتوزیان,مرتضی کاتوزیان,کاتوزیان,استاد کاتوزیان,,
ارسال توسط سورنا بنام خدا
"اخموس" فرعون مصر( آماسیس دوم یا آمازیس دوم) در آخرین سال فرمانروایی اش دیوانه شده بود بعضی معتقدند آن سال فرعون مصر را خواب گزارانش اداره می کردند . به هر شکل او خواب دیده بود دختری با چشمانی به دو رنگ سیاه و سبز در بابل (میان رودان در عراق فعلی) که جزئی از فرمانروایی ایرانیان بود زندگی می کند و آن دختر می تواند او را از بیماری زجر آوری که به آن مبتلا شده بود نجات بخشد . یک گروه سی نفری از جاسوسان خویش را به ایران فرستاده تا آن دختر را یافته و با خود ببرند آنها هر چه کشتند پیدا نکردند اما چون از بازگشت آنهم با دست خالی می ترسیدند 10 دختر چشم سبز زیبا را پنهانی ربوده و به مصر بردند . فرعون دیوانه عصبانی شد و دستور داد آن سی نفر را غذای شیران کنند آن 10 دختر را به حرمسرای شلوغش فرستاد خبر به کمبوجیه پادشاه ایران زمین و فرزند کوروش هخامنشی رسید
رایزنان به پادشاه ایران زمین گفتند بگذارید نامه نگاری کنیم و بخواهیم اخموس دختران بابل را بازگرداند و کمبوجیه گفت این مردک دیوانه است چندین بار تا کنون به غرب ایران یورش آورده و به تعهدات همسایه گی اش پایبند نبوده و از همه مهمتر ما برای حفظ ناموس کشورمان مذاکره نمی کنیم . همان روز سپاه ایران به سوی مصر به حرکت در آمد لشکر ایران که از صحرای سینا گذشتند هیچ سپاهی در برابر خویش ندیدند اخموس و سپاهش به سرزمینهای دیگر گریخته بودند و پادشاه ایرانزمین پس از تسخیر ممفیس پایتخت مصر ، به کاخ آمازیس گام گذاشت . در آن زمان اخموس و فرزندش "پسامتیخ سوم" در جنوب مصر پنهان شده بودند و روایت هرودوت یاوه گو و مورخین مصری که می گویند : (کمبوجیه پس از ورود به کاخ ممفیس ، دستور داد جسد اخموس را از گور بیرون آوردند و نسبت به آن بیحرمتی کردند و چون جسد مومیائی شده بود و شکستن آن امکان نداشت، جسد او را سوزاندند!) دروغی بیش نیست آنها خصلت های باطنی خویش را به آزاد کننده بردگان مصر و رهایی دهنده مصریان از ستم روزافزون اخموس نسبت می دهند . و بقول ارد بزرگ اندیشمند فاخر ایرانی : پیشینه نویسان باختر ، شکست های خویش را پیروزی و نابکاری خویش را مردانگی نوشتند ، همانها دروغ پردازی و خوی جانورگونه خود را به ایرانیان نسبت داده اند . ارسال توسط سورنا ارسال توسط سورنا بنام خدا
هـــــــی تــــــــــــــــــو
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
شمـا، بله با شمام؟ چرا کار نمی کنی نشستی به جای کار وبگردی می کنی؟
حتماً یارانه هم می خوای و ادعا داری که مملکت هم خر تو خره؟ ارسال توسط سورنا تاريخ : شنبه 26 فروردين 1391برچسب:Gina Amir,,
ارسال توسط سورنا بنام خدا
ارسال توسط سورنا بنام خدا
ارسال توسط سورنا بنام خدا
ارسال توسط سورنا آخرین مطالب
|