بنام خدا
روزی لویی شانزدهم در محوطه ي کاخ خود مشغول قدم زدن بود که سربازی راکنار یک نیمکت در حال نگهبانی دید ...
از او پرسید تو برای چی اینجا قدم میزنی و از چی نگهبانی میدی؟
سرباز دستپاچه پاسخ داد قربان من را افسر گارد اینجا گذاشته و به من گفته خوب مراقب باشم!
شاه لویی، افسر گارد را صدا زد و پرسید این سرباز چرا این جاست؟
افسر گفت قربان افسر قبلی نقشه ي قرار گرفتن سربازها سر پستها را به من داده من هم به همان روال کار را ادامه دادم!
مادر لویی او را صدازد وگفت من علت را میدانم ! زمانی که تو 3سالت بود این نیمکت را رنگ زده بودند و پدرت به افسر گارد گفت نگهبانی را اینجا بگذارند تا تو روی نیمکت ننشینی و لباست رنگی نشود!
و از آن روز 41 سال میگذرد و هنوز روزانه سربازی اینجا قدم میزند...!
فلسفه ی عمل تمام شده ولی عمل فاقد منطق هنوز ادامه دارد!
روزانه چه کارهای بیهوده ای را انجام می دهیم، بی آنکه بدانیم چرا؟
آیا شما هم این نیمکت را در روان خود، خانواده و جامعه مشاهده میکنید؟!!
سخن روز : درد من مرگ مردمی است که گدایی را قناعت ، بی عرضگی را صبر و با تبسمی بر لب این حماقتها را حکمت خدا مینامند... گاندی
از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!امروز 22 مهر ماه
بنام خدا
چندی پیش دوباره او را دیدم، اینبار در کنار زاینده رود و در نزدیکیهای منطقه حفاظت شده شیدا …
برایم داستانی را تعریف کرد که تکانم داد و اشک از چشمانم جاری ساخت … قرار است یک گروه فیلمساز، ماجرایی را که او دیده است، تبدیل به یک فیلم کند … اما تا آن زمان، فکر میکنم کمترین قدردانی از او و از روح بلند آن روباه شیدا، آن است که شما خوبان روزگار و مخاطبان عزیز دلنوشتههایم را هم از آن آگاه کنم.
خواهشم این است که شما هم پس از خواندن این داستان، آن را با دوستانی که بیشتر دوستشان دارید، به اشتراک نهید تا ایرانیان بیشتری بدانند که یک حیوان، یک روباه هم ممکن است چنان در برابر همنوعانش شرمنده و خجالتزده و شرمسار شود که نتواند به زندگی برگردد و تمام کند …
از او میپرسم: چرا این کار را کردی؟ میگوید: میخواستم ببینم آیا واقعاً آنقدر که میگویند: روباهها باهوش هستند، درست است یا خیر؟
خلاصه اصغر گوشهای کمین میکند تا روباه دوباره برگردد … منتها اینبار با کمال تعجب، درمییابد که روباه قصهی ما تنها نیست و با خود چند روباه دیگر را هم آورده است. آنها اما هر چه میگردند، لاشه مرغها را نمییابند … تا سرانجام، همهی روباهها خسته شده و به دور روباه اصلی، حلقه میزنند …
اصغر میگوید: آنچه که داشتم میدیدم، برایم باورکردنی نبود و اگر با چشم خودم نمیدیدم، امکان نداشت که قبول کنم … زیرا روباهی که در مرکز حلقه ایستاده بود، نخست به تک تک روباهها نگاه کرد و آنگاه، ناگهان مانند یک لاشه بر زمین افتاد و بیحرکت ماند …
اصغر خود را بلافاصله به محل رساند که سبب شد تا دیگر روباهها منطقه را ترک کنند … اما به این نتیجه رسید که حقیقتاً انگار روباه مرده است! او حتا به سرعت دامپزشک منطقه، آقای دکتر تراکنه را هم خبر کرد؛ اما او نیز نتوانست کاری بکند … زیرا واقعاً روباه مرده بود … حیرتانگیزتر آن که پس از معاینه و کالبدشکافی لاشه حیوان، معلوم شد که روباه قصه ما در اثر ایست قلبی، جانش را از دست داده است!
روباه شیدا، بی شک روباه بامرامی بود که دلش نمیخواست به تنهایی آن همه غذا را بخورد و برای همین رفقایش را خبر کرد … و بیشک، من اگر جای اصغر بودم، آن آزار را روا نمیداشتم و میگذاشتم تا آنها از آن غذا بی هیچ ترسی نوش جان کنند … اما عملکرد اصغر سبب شد تا دریچهای دیگر به سوی جهان حیوانات گشوده شود و ما دریابیم که چه قوانین و سلوکی در بین آنها جاری است …
روباهها، انگار جوانمردی و رفاقت و مرام و شرمندگی را خوب میفهمند؛ باید به آنها احترام نهاد و این جوانمردانه نیست تا عدهای سنگدل به نام شکارچی، این حیوانات محترم را نامحترمانه آزار رسانند و یا حتا هدف گلوله مرگبار خود قرار دهند.
ماجرای این روباه بامرام و شیدا را تا میتوانید انتشار دهید، شاید سبب شود که یک شکارچی برای همیشه تفنگش را به دیوار خانه اش آویزان کند.
بنام خدا
ماهی توی آکواریوم ما ، هی میخواست یه چیزی بهم بگه !
تا دهنشو وا می کرد آب می رفت تو دهنش نمی تونست بگه !!!
دست کردم تو آکواریوم درش آوردم و شروع کرد از خوشالی بالا پایین پریدن !
دلم نیومد دوباره بندازمش اون تو...
اینقده بالا پایین پرید تا خسه شد خوابید !!!
دیدم بهترین موقع تا خوابه دوباره بندازمش تو آب ، ولی الان چندساعته بیدار نشده...
یعنی فکرکنم بیدار شده دیده انداختمش اون تو قهر کرده خودشو زده به خواب !
***
این داستان رفتار بعضی از آدم هایی است که کنارمونند، دوستشون داریم و دوستمون دارند ولی ما رونمی فهمند و فقط تو دنیای خودشون دارند بهترین رفتار را با ما میکنند...!
سخن روز : مهم نیست اگر انـسـان بـرای کـسی که دوسـتـش دارد غـرورش را از دست بـدهـد ؛ امـا فـاجـعـه اسـت اگر بـه خـاطـر حـفـظ غـرور ، کـسی را که دوسـت دارد از دست بـدهـد ...ویـلـیـام شکـسـپـیـر
از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!امروز 19 مهر ماه
امروز 18 مهر ماه
از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!
بنام خدا
سوار تاکسی بین شهری شدم، مسیرم تهران و ... بود
اصلا با راننده درباره مقدار کرایه صحبتی نکردم از بابت پول هم نگران نبودم اما وسط های راه که بیابان بود ، دست کردم تو جیب راست شلوارم که کرایه راننده رو بدم ولی نبود...!
جیب چپ نبود...
جیب پیرهنم!
نبود که نبود...
گفتم حتما تو کیفمه!
اما خبری از پول نبود...
به راننده گفتم: اگر کسی را سوار کردی و بعد از طی یک مسیری به شما گفت که پول همراهم نیست، چیکار میکردی ؟!!
گفت: به قیافه اش نگاه می کنم !
گفتم : اکنون فرض کن من همان کسی باشم که این اتفاق برایش افتاده...!!!
یکدفعه کمی از سرعتش کم کرد و نگاهی از آینه به من انداخت و گفت : به قیافه ات نمیاد که آدم بدی باشی می رسونمت...
***
خداجونم!
من مسیر زندگی ام را با تو طی کردم به خیال اینکه توشه ای دارم اما الان هرچه دست کردم و نگاه کردم به جیب هایم دیدم هیچی ندارم ، خالیه خالی...
فقط یک آه و افسوس که مفت مفت عمرم از دستم رفت...
ما رو می رسونی؟؟؟
یا همین جا وسط این بیابان سردرگمی پیاده مان میکنی؟؟؟!
سخن روز : آموختهام که هیچگاه نجابت و تواضع دیگران را به حساب حماقتشان نگذارم ...
از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!امروز 17 مهر ماه
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
سورنا لطفی نیا : | ||
سیاستنامه، کتابی ارزشمند است که آن را «خواجه نظام الملک توسی» به زبان فارسی روان، نوشته است. کتابی تاریخی، سیاسی، فرهنگی، که دربرگیرندهی نکتههایی بسیار آموزندهای است. این کتاب آگاهیهای بسیاری از روزگار زندگی نویسنده و دربار سلجوقیان بهدست میدهد. نظامالملک در سال ٣٩٦ خورشیدی دیده بهجهان گشود و در سال ٤٧١ خورشیدی، بهدست پیروان «حسنصبا» کشته شد. در تاریخ از او با نام نیرومندترین وزیر سلجوقیان، یاد کردهاند. او بنیانگذار، مدرسههای بسیاری نامور به «نظامیه» در سراسر قلمرو ایران آن روزگار بوده است. سیاستنامه را «سیرالملوک» نیز مینامند. سیرالملوکها، همان «خداینامه»های روزگار ساسانیان هستند. کتابهای بسیاری به نام سیرالملوک، بهدست نویسندگان نوشتهشده است. در همهی آنها، بارزترین ویژگی، پرداختن به شیوهی فرمانروایی شاهان ایرانی و راههای بهکار رفته از سوی آنها، برای ادارهی کشور است. انوشیروان و مردی که جوز میکاشت آیین نژاد ساسانیان چنان بوده که هرکس پیش ایشان سخنی گفتی و یا هنری از خود نشان میداد که شاه را خوش میآمد، واژهی «زه» را بر زبان میراندند و چون این واژه بر زبان آنها میآمد، همانگاه، خزانهدار ١٠٠٠ درم به آن کس میداد. شاهان ساسانی در دادگری و بخشش از همهی شاهان دیگر سر بودهاند، بهویژه انوشیروان دادگر. روزی انوشیروان با گروهی از نزدیکان و سوار بر اسب به شکار میرفتند که از کنار دهستانی گذشتند و پیرمردی ٩٠ ساله را دید که نهال جوز(گردو) در زمین مینشاند. انوشیروان از این کار او درشگفت شد. زیرا سالها باید بگذرد که آن درخت، بر بدهد. پس به پیر گفت: «ای پیر، جوز میکاری!؟» پیر گفت: «آری خدایگان.» انوشیروان گفت: «آیا تا روزی که از بر این بخوری زنده خواهی بود؟» پیر گفت: «کاشتند و خوردیم و میکاریم تا دیگران بخورند.» انوشیروان را خوش آمد و گفت: «زه!» بیدرنگ خزانهدار ١٠٠٠ درم به پیرمرد داد. پیر گفت: «ای خدایگان هیچکس برِ این درخت، زودتر از من نخورد!» انوشیروان پرسید: «چگونه؟» پیر گفت: «اگر من جوز نمیکاشتم و شما از اینجا نمیگذشتی و از بنده پرسش نمیکردی و بنده آن پاسخ نمیدادم، این ١٠٠٠ درم به من نمیرسید.» انوشیروان گفت: «زهازه!» خزانهدار ٢٠٠٠ درم دیگر به او داد زیرا شاه دوبار واژهی زه را بر زبان آورده بود. |
از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!امروز 15 مهر ماه
بنام خدا
بنام خدا
یا می دانید : زمانی که کانالهای آب شهر بابل را سربازان کورش خشکانده و وارد شهر رویایی بابل شدند ،(بابل یکی از بزرگترین امپراطوریهای هم عصر ایران بوده که در تاریخ بخاطر زیابائیهایش به شهر رویا ها معروف بوده است ) در آن هنگام کورش به سربازانش فرمان داد : سر و صورت خود را در داخل رودخانه بشویید ، و موها را شانه بزنید ، مبا دا کودکان بابل بترسند ! هیچ سربازی به خانه ای وارد نشود و خون هیچ حیوانی ریخته نشود ، شهر را امان بدهید و با مردم کاری نداشته باشید !! این فرمان یک پادشاه پیروز بر یک کشور ثروتمند و مغلوب در 2500 سال پیش است
---------------------------------
آیا می دانید کورش نخستین کسی است که منشوری به نام استوانه آزادی که امروز آن را سازمان ملل به عنوان نخستین بیانیه حقوق بشر اعلام کرده در چند صد نسخه آماده کرد و بر لوحی گلی نقش داد و به سرتاسر فروانروایی خود فرستاد !! او در این منشور آزادی که تصویری از آن بالای سر در سازمان ملل است و تمام جهانیان آن را گرامی می شمارند می فرماید : همه مردم در پوششی و نحوه زندگی خود آزادند ، هیچ کس نمی تواند نظر خودر ا به دیگری تحمیل کند و یا به کسی ظلم کند. همه در دین خود آزادند ، و حق ندارند مال کسی را پای مال کنند ، هیچ کس حق بردگی و برده داری ندارد ونباید به کسی که رنگ و نژاد و پوستش با ما فرق دارد ظلم نماید!!!باورتان بشود
---------------------------------
آیا می دانید کورش بزرگ وقتی بابل را آزاد کرد ، با اینکه خودش زرتشتی و یکتا پرست بود به بتخانه بابل رفت و به آنها گفت دین من یکتا پرستی است و خدایم اهورامزدا..شما نیزمی توانید خدای خود را بپرستید و بت خانه های آنان را ویران نکرد و عقاید خود را به مردمان و بزرگان این کشور تحمیل نکرد ...
--------------------------------
آیا می دانید در ایران ، پیش از ورود آریایی ها در زمان ایلامیها و اقوام دیگر...هیچ وقت بت پرستی رواج نداشته و اقوام مختلف سرزمین ایران همگی ، سمبل هایی از طبیعت و عناصر چهارگانه و مظاهر خدای یکتا را می پرستیدند
--------------------------------
آیا میدانید : نخستین سیستم استخدام دولتی به صورت لشگری و کشوری به مدت چهل سال خدمت و سپس بازنشستگی و گرفتن مستمری دائم را کورش بزرگ در ایران پایه گذاری کرد
--------------------------------
آیا میدانید : کمبوجبه فرزند کورش بدلیل کشته شدن 12 ایرانی در مصر و اینکه فرعون مصر به جای عذرخواهی از ایرانیان به دشنام دادن و تمسخر پرداخته بود ، با 250 هزار سرباز ایرانی در روز 42 از آغاز بهار 525 پیش از میلاد به مصر حمله کرد و کل مصر را تصرف کرد و بدلیل آمدن قحطی در مصر مقدار بسیار زیادی غله وارد مصر کرد । اکنون در مصر یک نقاشی دیواری وجود دارد که کمبوجیه را در حال احترام به خدایان مصر نشان میدهد। او به هیچ وجه دین ایران را به آنان تحمیل نکرد و بی احترامی به آنان ننمود
--------------------------
آیا میدانید : داریوش بزرگ با شور و مشورت تمام بزرگان ایالتهای ایران که در پاسارگاد جمع شده بودند به پادشاهی برگزیده شد و در بهار 520 پیش از میلاد تاج شاهنشاهی ایران رابر سر نهاد و برای همین مناسبت 2 نوع سکه طرح دار با نام داریک ( طلا ) و سیکو ( نقره) را در اختیار مردم قرار داد که بعدها رایج ترین پولهای جهان شد
--------------------------
آیا میدانید : داریوش بزرگ طرح تعلیمات عمومی و سوادآموزی را اجباری و به صورت کاملا رایگان بنیان گذاشت که به موجب آن همه مردم می بایست خواندن و نوشتن بدانند که به همین مناسبت خط آرامی یا فنیقی را جایگزین خط میخی کرد که بعدها خط پهلوی نام گرفت
।------------------------------
آیا میدانید : داریوش در پایئز و زمستان 518 - 519 پیش از میلاد نقشه ساخت پرسپولیس را طراحی کرد و با الهام گرفتن از اهرام مصر نقشه آن را با کمک چندین تن از معماران مصری بروی کاغذ آورد
--------------------------------
آیا میدانید : داریوش در سال دهم پادشاهی خود شاهراه بزرگ کورش را به اتمام رساند و جاده سراسری آسیا را احداث کرد که از خراسان به مغرب چین میرفت که بعدها جاده ابریشم نام گرفت
--------------------------------
آیا میدانید : نخستین بار پرسپولیس به دستور داریوش بزرگ به صورت ماکت ساخته شد تا از بزرگترین کاخ آسیا شبیه سازی شده باشد که فقط ماکت کاخ پرسپولیس 3 سال طول کشید و کل ساخت کاخ 80 سال به طول انجامید
--------------------------------
آیا میدانید : داریوش برای ساخت کاخ پرسپولیس که نمایشگاه هنر آسیا بوده 25 هزار کارگر به صورت 10ساعت در تابستان و 8 ساعت در زمستان به کار گماشته بود و به هر استادکار هر 5 روز یکبار یک سکه طلا ( داریک ) می داده و به هر خانواده از کارگران به غیر از مزد آنها روزانه 250 گرم گوشت همراه با روغن - کره - عسل و پنیر میداده است و هر 10 روز یکبار استراحت داشتند
--------------------------------
آیا میدانید : داریوش در هر سال برای ساخت کاخ به کارگران بیش از نیم میلیون سکه طلا مزد می داده است که به گفته مورخان گران ترین کاخ جهان محسوب میشده । این در حالی است که در همان زمان در مصر کارگران به بیگاری مشغول بوده اند بدون پرداخت مزد که با شلاق نیز همراه بوده است
---------------------------------
آیا میدانید : تقویم کنونی ( ماه 30 روز ) به دستور داریوش پایه گذاری شد و او هیاتی را برای اصلاح تقویم ایران به ریاست دانشمند بابلی "دنی تون" بسیج کرده بود । بر طبق تقویم تازه (جدید) داریوش روز نخست و پانزدهم ماه تعطیل بوده و در طول سال دارای 5 عید مذهبی و 31 روز تعطیلی رسمی که یکی از آنها نوروز و دیگری سوگ سیاوش بوده است
----------------------------------
آیا میدانید : داریوش پادگان و نظام وظیفه را در ایران پایه گزاری کرد و به مناسبت آن تمام جوانان چه فرزند شاه و چه فرزند وزیر باید به خدمت بروند و تعلیمات نظامی ببینند تا بتوانند از سرزمین پارس دفاع کنند ।
----------------------------------
آیا میدانید : داریوش برای نخستین بار در ایران وزارت راه - وزارت آب - سازمان املاک -سازمان اطلاعات - سازمان پست و تلگراف ( چاپارخانه ) را بنیان نهاد
---------------------------------
آیا میدانید : نخستین راه شوسه و زیر سازی شده در جهان توسط داریوش ساخته شد( راه شاهی که هنوز بقایای آن موجود است। از شوش تا پاسارگاد
---------------------------------
آیا میدانید : داریوش برای جلوگیری از قحطی آب در هندوستان که جزئی از امپراطوری ایران بوده سدی بزرگ بروی رود سند بنا نهاد
--------------------------------
آیا میدانید : فیثاغورث که بدلایل مذهبی از کشور خود گریخته بود و به ایران پناه آورده بود توسط داریوش بزرگ دارای یک زندگی خوب همراه با مستمری دائم شد
--------------------------------
آیا میدانید : در طول پادشاهی داریوش بزرگ 242 حکمران بر علیه او شورش کرده بودند و او پادشاهی بوده که با 242 مورد شورش مقابله کرد و همه را بر جای خود نشاند و عدالت را در سرتاسر ایران بسط داد । او در سال آخر پادشاهی به اندازه 10 میلیون لیره انگلستان ذخیره مالی در خزانه دولتی بر جای گذاشت
---------------------------------
داریوش در سال 521 پیش از میلاد فرمان داد : من عدالت را دوست دارم ، از گناه متنفرم و از ستم طبقات بالا به طبقات پایین اجتماع خشنود نیستم
از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!امروز 12 مهر ماه
بنام خدا
عصر ایران - قیمت دلار در سال 1384 ، زمانی که محمود احمدی نژاد رئیس جمهور شد و دولت را تحویل گرفت ، 902 تومان بود و اینک(صبح روز یازدهم مهر) به مرز 3700 تومان رسیده است!
این اعداد نشان می دهند دلار در این سال ها حدود 3.7 برابر شده و به همین میزان نیز از ارزش پول ملی کاسته شده است.
همچنین زمانی که احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور سوگند خورد که "در حراست از مرزها و استقلال سیاسی و اقتصادی و فرهنگی کشور از هیچ اقدامی دریغ نورزد" (اصل 121 قانون اساسی) و بر روی صندلی ریاست جمهوری نشست ، هر قطعه سکه بهار آزادی 96 هزار تومان بود ولی امروز یک میلیون و 160 هزار تومان است که افزایشی نزدیک به 13 برابری را نشان می دهد.*
جا دارد به دولتمردان عزیز به ویژه "خادم جمهور مظلوم" (عکس زیر) به خاطر این پیروزی ها تبریک و خدا قوت بگوییم.
حامیان دولت در استقبال از احمدی نژاد پس از بازگشت از نیویورک
امروز 11 مهر ماه
از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!
بنام خدا
سمسکنده اسیر بی توجهی دست اندرکاران محیط زیست |
عارف درویش :
هر روز بدتر از دیروز هر سال بدتر از پارسال
نزدیکیهای سارى به جنگلى میرسیم که پناهگاه حیاتوحش سارى نام دارد. از میان این جنگل، راهی زیبایی شما را به روستاى زرینآباد فرا میخواند. راه را پى میگیریم، گویا به نادرست آمدهایم. خوب که نگاه میکنم میبینم، که درست آمدهایم. این چشماندازی که دل میآزارد و بیشتر به یک زباله دانی میماند، همان پناهگاه حیاتوحش ساری است.
از خودرو که پیاده میشوم، کمى آنسوتر هر چه که بخواهى پیدا میشود از شیشه، پلاستیک، آهن، لیوانهای پلاستیکی، سرنگ، شیشههاى دارویی خوراکى و ترریقى. هر چه پیشتر میروم زبالهها بیشتر میشوند و انگار نه انگار که اینجا جنگل است. زبالهها جاى خشخش دلنشین برگها را در زیر پا گرفته است.
خود خواهىها و ناآگاهیها را اینجا انباشته است.
مکانی که در عکس گرفته شده از «گوگل» میبینید، به گفتهی یکی از بومیان اینجا، ٢٠ سال محل دفن زبالههاى سارى بوده است.
این جنگل «سمسکنده» همانند دیگر جنگلهای ایران بخت بدى دارد. ٢ سال است که دوستداران طبیعت به ساری میروند برای پاکسازی اما انگار نه انگار، هر روز بدتر از دیروز، هر سال بدتر از پارسال!
این جنگل در ١٤٠ کیلومتری ساری است، شاید همین دوری یکی از شوندهای(:دلایل) سرازیر شدن زبالههای شهری در دل جنگل باشد. تفکیک نکردن زباله، گرانى سوخت، بیتوجهی پیمانکار و در اولویت نبودن زیستبوم در نگاه دستاندرکاران و مسوولان از دیگر شوندهای(:دلایل)، زبالهدان شدن این جنگل است که روزی، روزگاری، زیبا بود.
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
|
||
رستم شهرياری : | ||
مهر را میستاییم، (کسی) که دارای دشتهای پهناور است، (کسی) که از گفتار راستین آگاه است، زبانآوری که دارای هزارگوش است. نخستین ایزد مینوی که پیش از خورشید فناناپذیر تیز اسب، در بالای کوه «هرا» برآید. نخستین کسی که با زینتهای زرین آراسته از فراز (کوه) زیبا سر بهدر آورد، از آنجا (آن مهر) بسیار توانا همهی سرزمینهای آریایی را بنگرد. «مهر یشت*، بند4» |
بنام خدا
راز بودای آهنی تبت برملا شد!
بررسی مجسمه بودایی که توسط نازیها در تبت کشف شد نشان که این شی از جنس شهاب سنگی آسمانی بوده است.
به گزارش ميراث آريا (Chtn) و به نقل از يو پی آی، اين مجسمه 22 پوندی که«مرد آهنی» نام دارد در سال 1938 توسط دانشمندان آلمانی و با کمک حزب نازی کشف شد.
مورخان معتقدند، نازیهای از آنجایی که معتقد بودند اصالت نژاد آریایی در تبت یافت خواهد شد، دانشمندان را در کشف این مجسمه فضایی همراهی کرده بودند.
ازسویی دیگر وجود طرحی از یک صلیب شکسته در مرکز این مجسمه نیز دلیل دیگری در علاقه آلمانیها برای انتقال این اثر به کشورشان بوده است.
محققان دانشگاه اشتوتگارت آلمان در آزمایشات خود اعلام کردند این مجسمه از نوعی سنگ آسمانی آهنی به نام «آتاکسیت» که از مقدار زیاد نیکل برخوردار بود ساخته شده است.
به گفته محققان این سنگ قطعهای از سنگ آسمانی به نام «چینگا» است که در حدود 15 هزار سال پیش در مرز مغولستان و سیبری به زمین برخورد کرده بود.
به گزارش میراث آریا، دانشمندان اعلام کردند، قیمت این سنگ در حدود 20 هزار دلار است اما در صورتی که قدمت آن به هزار سال برسد، ارزش بیشتری پیدا خواهد کرد.
بنام خدا
نخستین نمایشگاه لوازم، تجهیزات و خدمات طبیعت گردی افتتاح شد!
نخستین نمایشگاه لوازم، تجهیزات و خدمات طبیعت گردی عصر 6 مهرماه همزمان با روز جهانی جهانگردی و آغاز هفته گردشگری در پارک پردیسان افتتاح شد.
مديرکل طبيعتگردی کشور در حاشيه مراسم افتتاحيه نخستين نمايشگاه لوازم، تجهيزات و خدمات طبيعت گردی به ميراثآريا(chtn) گفت: در اين نمايشگاه 23 غرفه در زميني به وسعت 700 متر مربع برپا شده است.
«محمدعلی فیاضی» با بیان اینکه نمایشگاه مذکور تا 12 مهرماه برپا و میزبان بازدیدکنندگان و طبیعتگردان خواهد بود، افزود: از جمله شرکتکنندگان در این نمایشگاه میتوان به موسسات تخصصی طبیعتگردی، دفاتر خدمات مسافرتی، انجمنها و انتشارات اشاره کرد.
وی خاطرنشان کرد: نخستین نمایشگاه لوازم، تجهیزات و خدمات طبیعت گردی با همکاری سازمان محیط زیست، دانشگاه تهران، وزارت ورزش، کانون جهانگردی و اتومبیلرانی و ستاد مدیریت بحران شهرداری برگزار شده است.
مدیرکل طبیعتگردی کشور برگزاری همایش و نمایشگاه جانبی معرفی جاذبههای روستاهای هدف گردشگری کشور در روز دهم مهرماه مورد اشاره قرار داد و گفت: در حاشیه این نمایشگاه و همایش، وزارتخانههای راه و شهرسازی کشور، دفتر مناطق محروم ریاست جمهوری و سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری تفاهمنامه مشترکی را به منظور ایجاد زیرساختهای لازم برای 120 روستای هدف گردشگری به امضا میرسانند.
مدیر کل طبیعت گردی کشور در جریان افتتاح این نمایشگاه از غرفه های باشگاه گردشگری ایرانیان، انجمن فرهنگی معلولان ایران، باشگاه ورزشهای ماجراجویانه، آوای طبیعت پایدار، طبیعت گردی آفتاب کلوت،انجمن گردشگری حافظان طبیعت کویری یزد و باشگاه قایق رانی زاینده رود بازدید و با مسئولان حاضر در غرفه ها نیز گفت و گو کرد.
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
سورنا لطفی نیا : | ||
سیاستنامه، کتابی ارزشمند است که آن را «خواجه نظام الملک توسی» به زبان فارسی روان، نوشته است. کتابی تاریخی، سیاسی، فرهنگی، که دربرگیرندهی نکتههایی بسیار آموزندهای است. این کتاب آگاهیهای بسیاری از روزگار زندگی نویسنده و دربار سلجوقیان بهدست میدهد. نظامالملک در سال ٣٩٦ خورشیدی دیده بهجهان گشود و در سال ٤٧١ خورشیدی، بهدست پیروان «حسنصبا» کشته شد. در تاریخ از او با نام نیرومندترین وزیر سلجوقیان، یاد کردهاند. او بنیانگذار، مدرسههای بسیاری نامور به «نظامیه» در سراسر قلمرو ایران آن روزگار بوده است. سیاستنامه را «سیرالملوک» نیز مینامند. سیرالملوکها، همان «خداینامه»های روزگار ساسانیان هستند. کتابهای بسیاری به نام سیرالملوک، بهدست نویسندگان نوشتهشده است. در همهی آنها، بارزترین ویژگی، پرداختن به شیوهی فرمانروایی شاهان ایرانی و راههای بهکار رفته از سوی آنها، برای ادارهی کشور است.
خسروپرویز و باربد باربد گفت: ”ای شاه، آنچیز که تو برای او برجای گذاشتهای، بیشتر از آن است که من دربارهی او میکنم.“ خسرو پرسید: ”چهچیز را برای او گذاشتهام؟“ باربد گفت: ”جان و زندگیش و این ارزشمندتر از چیزی است که من برای او میفرستم.“ خسرو گفت: ”زه، نیکو گفتی برو که او را به تو بخشیدم.“» |