بنام خداوند یکتا
عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه نداشتن کسی است که الفبای دوست داشتن را برایت تکرار کند و تو از او رسم محبت بیاموزی.
عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه گذاشتن سدی در برابر رودیست که از چشمانت جاری است.
عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه پنهان کردن قلبی است که به اسفناک ترین حالت شکسته است.
عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه نداشتن شانه های محکمی است که بتوانی به آن تکیه کنی و از غم زندگی برایش اشک بریزی.
عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه ناتمام ماندن قشنگترین داستان زندگی است که مجبوری آخرش را با جدایی به سرانجام برسانی.
عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه نداشتن یک همراه واقعیست که در سخت ترین شرایط همدم تو باشد.
عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه به دست فراموشی سپردن قشنگ ترین احساس زندگی است.
عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه یخ بستن وجود آدمها و بستن چشمهاست!!!
بنام فروزنده اختر کاویان
بلوتوث هایتان را خاموش کنید
شما در خطرید؛ خطری که بنیان خانوادهتان را متزلزل میکند؛ خطری که شما یا بستگانتان را تا مرز خشم، دیوانگی (جنون)، ارتکاب قتل یا خودکشی میبرد؛ خطری که آبرویتان را به باد میدهد و انگشتنمایتان میکند تا خاص و عام برای عبرت هم مثالتان بزنند و بگویند: "بیچاره، همه اطلاعات گوشیاش را دزدیدهاند، حتی عکسهای خصوصیاش را."
آنچه در این گزارش میخوانید، یک تجربه خطرناک است که برای درکش، باید موبایلتان را کاملا از هر نوع شماره، عکس، فیلم و پیامک خالی کنید و قید شماره تلفنتان را هم برای همیشه بزنید، تا وارد روندی شوید که نشانتان دهد هکرها چگونه به فایلهای خصوصی دیگران از طریق گوشی تلفن همراهشان، چوب حراج میزنند، اما اگر شما هم از خطر کردن میترسید، پس ماجراجویی را به ما واگذار کنید تا ماجرای آشنایی کوتاه با یکی از هکرهای تلفن همراه را برایتان بگوید: آشنایی من با این هکر، برنامهریزی شده نبود، او با یک گوشی تلفن همراه در دستش که صفحه نمایشی نسبتا بزرگی داشت، تکیه داده بود به میله سرد وسط مترو و عکسهایی را تماشا میکرد و لبخند میزد. وقتی متوجه شد نگاهم روی صفحه نمایش گوشیاش ثابت مانده است، ابتدا سرگرمی محبوبش را پنهان کرد اما طولانی بودن مسیرمان، باعث شد یخها آرامآرام آب شوند ...
روی صفحه نمایشگر تلفن همراه او، عکس زنی جوان و بیحجاب بود که شباهت زیادی به بانوی محجبهای در همان واگن داشت!
" چه بامزه ! این عکس موبایلتان، کاملا شبیه آن خانمی است که آن طرف نشسته، این جور تصادفها خیلی کم پیش مییاد!"
این شروع گپ و گفت ما بود، ناشناس کم سن و سال از ته دل خندید و گفت: "هیس! خب این عکس همونه! موبایلش را هک کردم. تازه عکسهای بیشتر هم هست! ببین!"
خانم الف (خودش دلش میخواست به این نام خوانده شود) به من یاد داد که اگر بلوتوث کسی روشن باشد یک هکر براحتی میتواند همه اطلاعات گوشی او را از شماره تلفنها گرفته تا عکسها و پوشههای شخصی صاحب گوشی، بدزدد.
او گفت: "هر روز مسیری طولانی را در مترو انتخاب میکنم تا برای سرگرم شدن، اطلاعات موبایلهای مردم را بخوانم. هر روز بالاخره کسی پیدا میشود که بلوتوثش را روشن بگذارد. هدفم از این کار فقط سرگرمی است و قصد اخاذی ندارم."
خانم الف، تعریف کرد که مردم معمولا برای ردوبدل کردن فایلهای صوتی و غیره با هم، سیستم بلوتوث تلفن همراهشان را در مترو روشن میکنند و اگر تلفن همراه کسی مجهز به برخی نرمافزارهای ویژه هک باشد، در چند ثانیه میتواند از طریق ارسال بلوتوث، وارد تلفن همراه قربانی شود. خانم الف معتقد است: "وقتی بلوتوث گوشی تلفن همراه کسی روشن باشد، یا هکر است! یا قربانی!"
اما هک کردن تلفن همراه با بلوتوث، تنها تخصص خانم الف نبود، او حتی میدانست چطور باید در نقش دختری نگران که شارژ گوشیاش تمام شده است، گوشی همراه دیگران را برای تماسی فوری با مادر بیمار خیالیاش برای چند دقیقه امانت بگیرد و کدی را وارد کند که از طریق آن، هزینه همه مکالمات تلفنیاش به حساب آنها نوشته شود!
او توضیح داد : "با اس ام اس هم میشود تلفن را هک کرد اما هنوز این یک فقره را یاد نگرفتهام." تاکنون کسی از خانم الف شکایت نکرده است، او هیچ سابقه کیفری ندارد و اعتقاد دارد وعده برخورد با هکرهای گوشیهای همراه فقط یک بلوف پلیسی است.
بنابراین بلوتوثها خاموش !
بدلیل اینکه در مکان های شلوغ و در مواقع غیرضروری؛
امکان سوء استفاده هکرهای موبایل از اطلاعات موبایل شما بوجود نیاید.