به نام خدا
|
«تايیس» نابودکنندهی تخت جمشید |
|
|
|
مريم كيوانشكوهی : |
آیا تاکنون تندیس آزادی را دیدهاید؟ این پیکره، یک زن با تنپوش رومی است که تندیسساز فرانسوی "فردریک اگوستوبارتولدی" طراحی کرده و ژوزف پولیتزر آن را ساخته است.
این تندیس با مشعلی در یک دست و لوحی در دست دیگر بر بلندای آبهای آتلانتیس، جزیرهای در دهانهی رودخانه نیویورک است. در دست چپ این پیکره، لوحی است که بازگوکنندهی سال استقلال آمریکا از حکومت بریتانیا است و چهار جولای 1776 با اعداد رومی بر آن نگاشته شده است و در دست دیگر آن، یک مشعل است.
این تندیس، با مدیریت "الکساندر ایفل" طراح برج ایفل، ساخته شده است.بلندای(: ارتفاع) خود تندیس 3/45 متر است که بر روی پایه گرانیتی به بلندای 2/46 متر قرار داده شده است و در مجموع ارتفاع آن 5/91 متر است.
وزن آن 625 تن و هزینهی ساخت آن 250هزار دلار است که از سوی دولت فرانسه هزینه شده است. تنها ساخت پایهی این تندیس که 200 هزار دلار بود که توسط آمریکا پرداخت شد. تندیس دارای 168 پله است که بازدیدکنندگان را تا بالای برج راهنمایی میکند.
در بخش پایه و ستونی این مجسمه، موزهای وجود دارد که تاریخچه این تندیس را نشان میدهد. تا پیش از سال 1916، نردهبانی در دست راست تندیس بود که دسترسی همه به درون مشعل را شدنی میساخت، اما با گذاشتن تجهیزات روشنایی و نورافکنها بازدید از این بخش حذف شد.
ولی این مجسمه، تندیس چه كسی است. برخی این تندیس را "زن آزادی" (Lady Liberty) مینامند. شماری باورمندند که مدل این مجسمه "شارلوت بارتولدی" همسر بارتولدی، سازندهی این تنديس است ولی خود سازندگان فرانسوی این تنديس می گويند كه این تندیس، معشوقهی اسكندر مقدونی(تايیس) است.
اما تاییس کیست؟
برای روشن شدن چهرهی این زن، باید نگاهی به گذشته ایران باستان(هنگام یورش الکساندر-یا همان اسکندر مقدونی)،به ایران داشته باشیم. الکساندر در میان غربیان قهرمانی بزرگ و بیهمتا شناخته میشود؛ اما در میان ملت ایران شخصیتی بدنام و ویرانگر است. در نوشتههای زرتشتی، از وی همواره به عنوان "گجسته"(ملعون) یاد شده و همراه ضحاک و افراسیاب از کارگزاران اهریمن به شمار آمده است. اسکندر مقدونی، مردی زاده شده در مقدونیه بود.
پدر وی فیلیپ نام داشت. مقدونیه بخشی از حکومت یونان بود، ولی مردم یونان ساکنین مقدونی را بربر(وحشی) می دانستند. فیلیپ پدر اسکندر، برای فرزند خود آموزگارانی یونانی استخدام کرد تا با فرهنگ یونانیان بزرگ شود. اسکندر پس از مرگ پدر، پادشاه مقدونی شد.
او جوانی جاهطلب بود و آرزوهایی بزرگ در سر داشت. او برای ماجراجویی و تصاحب سرزمینهای دیگر، راه جهانگشایی و یورش به دیگر کشورها را پیش گرفت. اگر چه یونانیها، او را بربر میدانستند، ولی هنگامی که دیدند با تصاحب سرزمینهای دیگر توسط او ثروت بسیاری به آتن سرازیر شد، با وی همراه شدند. بزرگترین و مهمترین جنگ اسکندر، نبرد با شاهنشاهی هخامنشیان بود. نبرد اسکندر و پادشاه ایران، چند بار به واپسنشینی وی انجامید، اما سرانجام با تضعیف روحیهی سپاهیان ایران، ورق به نفع یونانیان برگشت و اسکندر، داریوش را در منطقه "گیلگمش" شکست داد. بدینگونه فرمانروایی هخامنشیان پایان یافت.
اسکندر با شنیدن خبر شکست این شاهنشاهی بزرگ، به سوی پارسه (تخت جمشید، پرسپولیس) راهی شد و مردم آن شهر بی دفاع را تسلیم یافت. سپس فرمان به چپاول داد. چپاولگران مقدونی بر مردم تاختند و آنچه که از شهر باقی بود به یغما بردند و آنچه را نمیتوانستند بر زمین میکوفتند، گویند غنائم آنچنان بسیار بود که اسکندر را توان بردن آنهمه نبود.
در شب پیروزی، اسکندر و افسرانش در تخت جمشید (پرسپولیس)، کاخ باشکوه ایرانیان به پایکوبی و شادمانی پرداختند. اسکندر همواره در سفرهای خود چندین زن بدنام و رقاص یونانی را با خود همراه میکرد. یکی از این زنان، تاییس بود؛ کنیزی که در آتیک تولد یافته بود و به شوند(:خاطر) زیبایی به دربار اسکندر گجستک راه یافته بود. وی که با آمدن شاهزادهی اسیر ایرانی و دختر داریوش سوم "استاتیرا" جایگاه خود را در خطر میدید، تلاش داشت انتقام خود را از او بگیرد.
بنابراین، دنبال موقعیتی بود که غرور همهی ایرانیان را بشکند و آنان را خوار کند. در آن جشن، او آن اندازه به اسکندر شراب خوراند که عقل او را زایل کرد و سپس از او خواست به انتقام معبدی که در آتن توسط خشایارشا به آتش کشیده شد، پرسپولیس را آتش بزند. تاییس مشعل آتش را به اسکندر داد و او هم پردههای حریر و جواهرنشان قصر را آتش زد. دیگران هم از آنها پیروی کردند و تخت جمشید به آتش کشیده شد.
بدینگونه از شهری که بیش از یکصد سال، ساختنش به درازا انجامیده بود اکنون دیگر جز صدای شعله و ترکیدن چوب و فروریختن آوار صدای دیگری، شنیده نمیشد.
فردای آن روز، اسکندر بر تپهای ایستاده بود و پشیمان به نتیجه کار خود مینگریست. سرانجام تاییس با همان مشعل ویرانگر همچنان بر آبهای آتلانتیس ایستاده است.
|