بنام خدا
7 نكته مفيد درباره نگهداري از كفش
1 - پاك كردن كفش كتاني: اگر جزو كتاني پوشهاي ماهر هستيد، حتما ميدانيد كه اين كفشها خيلي زود كثيف ميشوند. چاره كار شما در استفاده از شامپو فرش است. همانطور كه فرشها را با شامپو فرش تميز ميكنيد، از همان کار نيز براي كفشهاي كتاني هم استفاده كنيد.
2 - گشاد كردن كفشهاي كتاني: اگر كفشهاي كتاني شما تنگ شده آنها را بشوييد يا خيس نماييد. سپس درون آنها را پر از روزنامه باطله نمايد به طوري كه به ديوارهاي كفش فشار وارد شود.
3 - پاككردن كفشهاي جير: براي پاك كردن كفشهاي جير ميتوانيد از يك مداد پاككن كمك بگيريد. ابتدا خطوط و لكههاي روي كفش را پاك كنيد. سپس يك برس نرم كفش را رويش بكشيد تا گرد و غبار كفش پاك شود.
4 - پاك كردن كفشهاي رنگ روشن: كفشهاي سفيد و روشن لاستيكي را با خميردندان يا شيرپاك كن تميز كنيد. اين مواد را روي يك تكه پنبه بماليد و پس از تميز كردن كفش آن را با آب شستشو دهيد.
5 - صاف نگهداشتن چكمه بلند: اگر ميخواهيد چكمههايتان را به مدت طولاني در كمد نگهداري كنيد ميتوانيد از لولههاي دستمال كاغذي استفاده كنيد. بدين ترتيب كه دور آنها را حوله يا روزنامه بپيچيد تا اندازه ساق چكمه شوند.
6 - پاك كردن پاشنه كفش: پاشنههاي نوك تيز معمولا زود دچار لک و آسيب ديدگي ميشوند. براي برطرف كردن اين معايب از اسپريهاي رنگ ماشين استفاده كنيد. اين كار به دوام پاشنه كفش نيز ميافزايد.
7 - طريقه خشك كردن كفشهاي چرمي: كفشهاي چرمي را هيچگاه در كنار بخاري يا شومينه خشك نكنيد. بلكه درون آن را از روزنامه خشك پركنيد تا نم آن گرفته شود.
بنام یگانه هستی
روزی مرد کوری روی پلههای ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود روی تابلو خوانده میشد: من کور هستم لطفا کمک کنید.
روزنامهنگار خلاقی از کنار او میگذشت نگاهی به او انداخت فقط چند سکه درون کلاه بود.او چند سکه درون کلاه انداخت و بدون اینکه از مرد کور اجازه بگیرد تابلوی او را برداشت آن را برگرداند و اعلان دیگری روی ان نوشت و تابلو را کنار پای او گذاشت و آنجا را ترک کرد. عصر آنروز روزنامهنگار به آن محل برگشت و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است مرد کور از صدای گامهای او خبرنگار را شناخت و خواست اگر او همان کسی است که آن تابلو را نوشته بگوید ،که بر روی آن چه نوشته است؟روزنامه نگار پاسخ داد:چیز خاض و مهمی نبود،من فقط نوشته شما را به شکل دیگری نوشتم و لبخندی زد و به راه خود ادامه داد. مرد کور هیچوقت ندانست که او چه نوشته است ولی روی تابلوی او خوانده میشد:
امروز بهار است، ولی من نمیتوانم آنرا ببینم !!!!!
وقتی کارتان را نمیتوانید پیش ببرید استراتژی خود را تغییر بدهید خواهید دید بهترینها ممکن خواهد شد باور داشته باشید هر تغییر بهترین چیز برای زندگی است.
حتی برای کوچکترین کارتان از دل،فکر،هوش و روحتان مایه بگذارید این رمز موفقیت است .... لبخند بزنید.