به نام خدا
روزی حضرت سلیمان مورچه ای را در پای کوهی دید که مشغول جابجا کردن خاک های پایین کوه بود. از او پرسید: چرا این همه سختی را متحمل می شوی؟ مورچه گفت: معشوقم به من گفته اگر این کوه را جابجا کنی به وصال من خواهی رسید و من به عشق وصال او می خواهم این کوه را جابجا کنم. حضرت سلیمان فرمود: تو اگر عمر نوح هم داشته باشی نمی توانی این کار را انجام بدهی. مورچه گفت: تمام تلاشم را می کنم... حضرت سلیمان که بسیار از همت و پشتکار مورچه خوشش آمده بود برای او کوه را جابجا کرد. مورچه رو به آسمان کرد و گفت: خدایی را سپاس می گویم که در راه عشق، پیامبری را به خدمت موری در می آورد...
تمام تلاشمان را بکنیم، پیامبری همیشه در همین نزدیکی ست...
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
اُدعُوا اللهَ وَ اَنتم مُوقِنونَ بِالاِجابَهِ وَاعلَموا اَنَّ اللهَ لا یَستَجِیبُ دُعاءَ مِن قَلبِ غافِلٍ لاه؛
خدا را بخوانید و به اجابت دعای خود یقین داشته باشید و بدانید که
خداوند دعا را از دل غافل بی خبر نمی پذیرد.
بنام خدا
هورمونهايی كه شما را عاشق و فارغ می كند !
همه مرد و زنهایی كه با هم ازدواج میكنند، دوست دارند زندگیشان دوام داشته باشد. دانش امروز نشان میدهد احتمالا نوع عمل هورمونهای ما در داشتن یك زندگی سعادتمند دخیل هستند.
سالهاست كه علم در حال كاوش منشأ عصبی- زیستی احساسات ماست. داستان پریان پر است از عشق در اولین نگاه، ازدواج، بچهدار شدن، خوشبخت زندگی كردن و مرگ. باوجود مشغلههای دنیای امروز، داشتن چنین زندگیای، آرزوی هر زوجی است...
به نوشته خبرآنلاین، همه مرد و زنهایی كه با هم ازدواج میكنند، دوست دارند زندگیشان دوام داشته باشد. دانش امروز نشان میدهد احتمالا نوع عمل هورمونهای ما در داشتن یک زندگی سعادتمند دخیل هستند.
در نخستین برخورد، بدن شما و فرد مقابلتان اطلاعات متفاوتی را رد و بدل میكنند. تبادل اطلاعات با فرومونها، نوعی تركیبات حیاتی كه از غدد لنفاوی زیر بغل و اطراف اندامهای جنسی ترشح میشوند، انجام میگیرد. فرومونهای آزاد شده از بدن فرد این اطلاعات را به طرف مقابل در غدهای واقع در زیربینی انتقال میدهند. به دلیل همین تركیبهای حیاتی است كه هر فردی بوی مخصوص به خود را دارد و طرف مقابل قادر به تشخیص این بو است. زنان بهتر از مردان میتوانند از روی بوی بدن افراد به اطلاعات آنها دست پیدا كنند و مثلا میزان جاذبه جنسی یا خیانتكار بودن یا نبودن مردان را تشخیص دهند.
پس از طی مرحله نخست، در صورتی كه نگاه، خنده یا ژستی از فرد مقابل باعث جذب زن یا مرد شود، شخص احساس میكند عاشق طرف مقابل است. دلیل آن هم افزایش آدرنالین در بدن است كه فعالیت مغزی را افزایش میدهد و باعث میشود فرد احساس خوبی داشته باشد.
وقتی فردی حس میكند عاشق طرف مقابل شده، حالت سرخوشی به او دست میدهد و این حالت نتیجه فعالیت فنیل اتیل آمین یا نوعی آمفتامین مغزی طبیعی است كه در شكلات هم وجود دارد و انرژی و اشتیاق فرد را افزایش میدهد. البته اثر فنیل اتیل آمین دوام چندانی ندارد و برای اینكه این حالت در فرد بماند به فعالیتهایی نیاز است تا دوباره سبب ترشح آن شوند.
طبیعت برای آنكه شما را همچنان مجذوب همسرتان نگه دارد، ماده دیگری در گنجه دارد. دوپامین، حامل عصبی، مسبب حس خوشبختی و آرامش است. اكسی توسین هم هورمونی است كه «بانوی عشق» لقب گرفته است. صدای فرد مورد علاقه، خاطرات شیرین، حتی یك نگاه مهربان باعث ترشح این هورمون در بدن میشود. اكسی توسین بهمقدار بسیار زیادی در اولین رابطه عاشقانه در بدن ترشح میشود و البته این هورمون عامل انقباضهای دوره زایمان است.
وقتی دو نفر به هم وابسته میشوند و اعتماد كامل بینشان شكل میگیرد، ترشح این هورمون در بدن آغاز میشود و در حقیقت میتوان گفت این هورمون جزو معدود هورمونهایی است كه ترشح آنها نه تنها دلایل فیزیولوژیک، بلكه احساسی دارد. اكسی توسین باعث وابسته شدن و عشق دو فرد به هم میشود و افراد را به داشتن رابطه زناشویی مكرر، یك زندگی بادوام، داشتن فرزندان و...ترغیب میكند. شاید این سوال در ذهنتان پیش بیاید كه با وجود ترشح این هورمون، چطور همسران عشق را فراموش میكنند و جدا میشوند؟
در پاسخ باید گفت برای ترشح مداوم این هورمون لازم است كه زوجین دینامیك و فعال باقی بمانند. به مرور زمان میزان دوپامین ترشحی بدن كاهش مییابد و از میزان اشتیاق كاسته میشود.
برای افزایش آن لازم است زن و مرد خلاق باشند و مدام در مورد خاطرات یا آرزوهایشان صحبت كنند. هر جرقهای میتواند سبب ترشح اكسی توسین شود. اگر جرقهای نباشد، طبیعی است كه به مرور آتش خاموش میشود.
برای تداوم زندگی، ایجاد خلاقیت و تازگی بر عهده جنس مونث است در غیر این صورت عشق به راحتی از بین میرود و كاری از دست هورمونها برنمیآید.
« بنام خدا »
سالها پیش در یكی از مناطق چین باستان، شاهزاده ای آماده تاجگذاری می شد اما بنا به قانون، ابتدا باید عروسی (ازدواج) میكرد. از آنجا كه همسر او ملكه آینده می شد، باید دختری را پیدا می كرد كه بتواند به طور كامل به او اطمینان كند. بنابراین با مرد خردمندی مشورت كرد و تصمیم گرفت تمام دختران جوان منطقه را دعوت كند و دختری را كه سزاوار ازدواج با امپراطور باشد، انتخاب نماید.
دختر خدمتكار قصر نیز عاشق شاهزاده بود و با وجود اینكه می دانست فقط زیباترین و ثروتمندترین دختران دربار در آن مجلس حضور دارند، تصمیم گرفت از این فرصت استفاده كرده و دست كم یكبار از نزدیك، شاهزاده را ببیند. سرانجام روز سرنوشت فرارسید و شاهزاده در میان درباریان ایستاد و شرایط رقابت را اعلام كرد:
" به هر یك از شما دانه ای می دهم. فردی كه بتواند در مدت شش ماه، زیباترین گل را برای من بیاورد، ملكه آینده چین می شود."
دختر، دانه را گرفت و در گلدانی كاشت و از آنجا كه مهارت چندانی در باغبانی نداشت، با دقت و بردباری زیادی به خاك گلدان رسید. سه ماه گذشت و هیچ گلی سبز نشد. او هر چیزی را امتحان كرد. با كشاورزها صحبت كرد، آنان راه های مختلف گلكاری را به او آموختند اما هیچكدام از این راهها، نتیجه نداد. هر روز احساس میكرد از رویایش دورتر شده اما عشقش مانند گذشته، زنده بود.
سرانجام، شش ماه گذشت و هیچ گلی در گلدانش سبز نشد. با این كه چیزی برای نمایش نداشت اما می دانست در آن دوران، چقدر زحمت كشیده، بنابراین با مادرش صحبت كرد كه اجازه دهد در روز و ساعت موعود به قصر برود. در دلش می دانست این آخرین ملاقات با معشوق است. روز ملاقات فرا رسید. دختر با گلدان خالی منتظر ماند و دید همه دختران دیگر، نتیجه های خوبی گرفته اند: هر كدام گل بسیار زیبایی به رنگ ها و شكل های مختلف در گلدان های خود داشتند.
لحظه سرنوشت فرا رسید، شاهزاده وارد شد و هر كدام از گلدان ها را با دقت بررسی كرد. وقتی كارش تمام شد، نتیجه را اعلام كرد. دختر خدمتكار، همسر آینده او بود. همه حاضران اعتراض كردند و گفتند كه:
"شاهزاده درست همان فردی را انتخاب كرده كه در گلدانش، هیچ گلی نروییده است."
شاهزاده با خونسردی، دلیل انتخابش را توضیح داد و گفت:
"این دختر، تنها فردی است كه گلی را به ثمر رسانده كه او را سزاوار همسری امپراطور می كند، گل صداقت. همه دانه هایی كه به شما دادم، عقیم بودند و امكان نداشت گلی از آنها بروید."