بنام خدا
|
روزی كه زنان در خانه سروری می كردند |
|
|
|
بوذرجمهر پرخیده : |
روز پنجم هر ماه و ماه دوازدهم هر سال «اسفند» یا«سپندارمز» نام دارد. جشن اسفندگان برابر است با روز سپندارمزد از اسفندماه؛ ۲۹ بهمن ماه خورشیدی در گاهشماری امروز ایران.
ایرانیان از دیرباز این روز را روز زن و روز مادر می نامیدند.
در اين روز بانوان و دوشيزگان سروری میکرده اند و ديگر افراد خانواده به آنان پيشكش میدادند.
ابوریحان بیرونی در کتاب ارزشمند «آثارالباقیه» با بر شمردن ویژگی های این جشن مینویسد: «اسفندارمز فرشته موکل بر زمین است و نیز بر زنهای عفیف رستگار و شوهردوست و خیرخواه ... در زمان گذشته این ماه به ویژه این روز عید زنان بوده است و در این عید مردان به زنان بخشش مینمودند و هنوز این رسم در اصفهان و دیگر شهرهای پهله (شهرهای ناحیه ی مرکز و غرب ایران) باقی مانده است».
در جای دیگر آوردهاست که در این روز زنان بر تخت پادشاهی مینشستند و فرمان میراندند، و همه کارها نیز به دست مردان و پسران انجام میگرفت.
این جشن همراه با آیینهای ویژه برگزار میشود. به گفته ابوریحان بیرونی در این روز زنان كارهای خانه را به مردان میسپردند. به این روز «جشن مزدگیران » نیز می گفتند و مردان به زنان مزد یا هدیه می دادند.
در اين روز زنان لباس و کفش نو میپوشند. زنان پرهیزگار و پارسا که در زندگی زناشویی خود فرزندان نیک پرورش داده اند، از مردهای خود پیشکش های ارزنده دریافت میدارند.
یکی دیگر از نام های این جشن، جشن «برزگران» یا «برزیگران» است که به انگیزه نقش بنیادین برزگران و کشاورزان در سبز کردن و بارور نگه داشتن زمین بوده است.
مردم ایران در تاریخ خود، کارنامه درخشانی را در زمینه ارج نهادن به جایگاه بلند زن از خود بر جای نهاده و امروز زنان ایرانی از این روی بر خود میبالند که در سرزمین زنانی چون: دغدو ، پوروچیستا ، روشنک ، پانته آ، ماندانا ، آتوسا ، شهرناز ، ارنواز ، فرانک ، سیندخت ، رودابه ، تهمینه ، گردآفرید ، فرنگیس ، منیژه ، بانو گشسب ، ویس ، کتایون ، همای ، پوراندخت ، آزرمیدخت ، ....و زندگی میکنند ، سرزمینی که بسیاری از زنانش پهلوانانی نامور و دیگر گردان و مبارزانش در دامن شیرزنان پرورانده شده اند.
به راستی چرا این جشن به زنان ویژه شده و بر چه باور و فلسفه ای استوار است؟
«سپنتَهآرمَئيتي» یا «سپندارمز» آمیزهای است از: «سپنته» : سپند، پاک و مقدس، «آرمئیتی» : فروتنی و بردباری.
این واژه در پهلوی ؛ سپندارمت و در فارسی سپندارمز، اسفندارمز و اسفند شده است. در جهان مینوی نماد بردباری و شکیبایی اهوراداده و در جهان مادی نگهبان و ایزدبانوی زمین ِسرسبز و نشان و نمادی از باروری و زایش است.
سپندارمز از امشاسپندان است. از میان امشاسپندان سه امشاسپند نخستین ؛ وهومن، اشه وهیشته و خشتره وئیریه ، نرینه و سه امشاسپند سپنته آرمئیتی، هئورتات و امرتات مادینهاند. هسته بنیادین این سه امشاسپند مادینه مهرورزی، عشق بیآلایش، زایندگی، از خودگذشتگی و پروراندن است و نشانگر ارج نقش زن و مادر در اندیشه ، فرهنگ و باور ایرانیان است.
در گاتهای اشوزرتشت، هیجده بار از او یاد شدهاست و اشوزرتشت بارها او را برای زندگی پاک، برای آرام بخشی به کشتزاران، چراگاه ها، جانوران، برای پیدایی یک فرمانروای نیک و برای کمک به دخترش پورچیستا در گزینش شوی خویش به یاری فرا می خواند. سپنته آرميتي در گاتها به چم آرامش افزاينده اهوراداده آمدهاست.
« به درستی گویم هر کس مرد یا زن ای مزدا اهورا بخشد آن چیزی را که تو در زندگانی بهترین میشناسی از پاداش اشا و خشترا در پرتو وهومن برخوردار خواهد شد و کسانی را که برای نیایش تو راهنمایی خواهم کرد آنان را همه از پل چینود خواهم گذرانید. » هات 46 بند 10
اینک زمین را می ستاییم؛
زمینی که ما را در بر گرفته است.
ای اََهوره مَزدا !
زنان را می ستاییم.
زنانی را که از آن ِتو به شمار آیند
و از بهترین اَشَه برخوردارند، می ستاییم.- اوستا - یسنا 38 – بند1
در اساتیر و باورهای ایرانی نخستین زن و مرد جهان به نام «مشی و مشیانه» از ریشه دوگانه گیاهی به نام مهرگیاه و از دل زمین روییده اند و زمین یا سپندارمز ، مادر نخستین دانسته شده است.
در فرهنگ ایرانی، زن و مرد با یکدیگر برابرند و هیچ یک را بر دیگری سروری نیست.هر دو به آزادی زندگی می کنند. دختر در همسر گزینی آزاد است. زنان ایرانی می توانستند تیراندازی ، اسب سواری ، شمشیرزنی و دیگر آیین های پهلوانی را بیاموزند و در شکار و جنگ شرکت جویند. در تاریخ ، گزارش هایی از زنان نامور و شیرافکن ایرانی می خوانیم که با دلاوران و پهلوانان مرد نیز دست و پنجه نرم می کردند و آن ها را شکست می دادند.
در اساتیر ایرانی سپنته آرمئیتی بود که پیشنهاد و فرمان ساختن تیر و کمان برای آرش کمانگیر را به منوچهر شاه داد تا گستره آغوشش را برای فرزندان خود بازتر کند.
در تاریخ ادبی جهان می بینیم که ویژگی های ایزدبانوی سپندارمز، در اندیشه ی جهانیان جای باز کرده. ستایش زن و عشق هنگامی به ادبیات اروپایی (و اندک اندک به فرهنگ آنان) راه یافت که اروپاییان در جنگهای صلیبی با فرهنگ ایرانی آشنا شدند.
سراسر اوستا به ویژه فروردین یشت و یسنای 38سرشار از سخنانی در ستایش و گرامی داشت زمین و زن است.
میستاییم این زمین را، میستاییم آن آسمان را،
میستاییم روانهای جانوران سودمند را،
می ستاییم روانهای مردان پیرو راستی را،
میستاییم روانهای زنان پیرو راستی را،
در هر سرزمینی که زاده شده باشند،
مردان و زنانی که برای پیروزی آیین راستی کوشیدهاند،
میکوشند و خواهند کوشید.(اوستا - فروردین یشت - بند 153 و 154)
در نوشته های پهلوی او را یاری رسان نویسندگان و پدیدآورندگان فکر و اندیشه می دانند.
جشن اسفندگان روز زن و روز زمین و زایندگی خجسته باد.
|