به نام خدا
|
امروز نوروزی ديگر است؛ روز جهانی كوروش،شاد باد |
|
|
|
ميترا دهموبد : |
بیدار که شدم، چشم که باز کردم، «روز جهانی کورش بزرگ» را به خودم، شادباش گفتم. چرخی در خانه زدم، پرده را کنار زدم و به آفتاب کمسویی که تابیدن گرفته بود هم، روز جهانی کورش بزرگ را شادباش گفتم.
درست همچون نوروز که هر کسی را میبینم، دوست دارم لبخند بزنم و خجستگی فرارسیدن روزِ نو را شادباش بگویم، امروز، ٧ آبانماه به هر که رسیدم، روز جهانی کورش را شادباش گفتم.
امروز، ٧ آبانماه روز جهانی کورش است، روز صدور فرمان تاریخی کورش بزرگ. امروز با آن فرمان که یادآور آشتی است، یادآور دوستی است، یادآور زندگی است، یادآور مردم است، یادآور زندگی مردم در آشتی و صلح است، روزی نو در کتاب تاریخ بشر، برگ میخورد.
به گمانم پُر هم بیراه نیست اگر من امروز همان حس روزهای نوروز را دارم چرا که بهراستی کورش روزی نو و روزگاری نوین را آغازگر بود.
شوربختانه امروز، نوروزی است که بسیاری؛ از جمله دستاندرکاران سرزمین کورش، آن را از یاد بردهاند.
میگویم مسوولان، آن را از یاد بردهاند چون اگر به یاد داشتند، شاید در گاهنمای ایران(تقویم)، کورش بزرگ، جایی داشت و کودکانمان این گاهنما را که برگ میزدند، نام کورش بزرگ را بر آن میخواندند. و بزرگترها، هنگامیکه به روز ٧ آبانماه در گاهنما میرسیدند و نام کوروش بزرگ را بر آن میدیدند، بر خود میبالیدند و لبخندی بر لبشان مینشست از این که شهریار سرزمینشان نه با خونریزی و سنگدلی که با گسترش مهر و آشتی و آرزوی بزرگی که برای آزادی مردمان و گسستن بندها داشت، پُرآوازهی جهان است.
دلم از بیمهریها پُر است؛ ٢سال پیش استوانهی گلیای که فرمان آشتی و آزادی کوروش بزرگ بر آن، نگاشته شده، همانی که سالهاست در موزهی انگلیس نگهداری میشود، چندماهی را میهمان ایران، میهمان سرزمین کورش بزرگ، میهمان موزهی ملی کشورمان بود.
بسیاری دل به آن خوش داشتند که امسال را(٧ آبانماه ١٣٨٩ خورشیدی) میتوانند با این فرمان و در کنارش، شاد باشند اما شادیشان با تعطیلی دو روزهی موزه، تعطیل شد. موزهی ملی که از بامداد تا شامگاه پذیرای هممیهنان بود، ناگهان اعلام کرد که ٧ آبانماه برای «بهروزرسانی سیستم امنیتی و تجهیزات دوربینهای مداربسته و تاسیسات برق»، موزه تعطیل خواهد بود! افسوس که در آن هنگامه هم از یادِ کورش بزرگ گذشتند.
بگذریم چون امروز نوروزی دیگر است و حال خوشی دارم، نمیخواهم گله کنم و از بیمهریها بگویم بلکه میخواهم، تنها و تنها،روز کورش بزرگ را شادباش بگویم؛ باز هم به خودم، باز هم به مردمم، باز هم به همهی انسانهایی که آشتی را میفهمند، صلح و دوستی را مهر میورزند، زندگی را بر همهی زندگان، شیرین میخواهند و همهی آنانی که به جهانی آباد و آزاد میاندیشند، که کورش چنین بود.
روز جهانی کوروش بزرگ، روزی که کورش و سربازانش با آشتی به شهر بابل، شدند، روزی که فرمان تاریخی کورش بزرگ، صادر شد و بر استوانهای گلی نوشته شد، شاد باد.
|