به نام خدا
Don't buy Kiwi Fruit from China!
Please circulate as far as possible, everyone must be informed and they can make their own choices.
No wonder we have so many sick people when they eat products like this, and there are many of both.
هر كسی بايد آگاه باشد سپس تصميم شخصی بگيرد.
اخيرا ديده شده كه ميوه كيوی با قيمت ارزان توسط دست فروشان عرضه ميشود. وقتی چنين چيزی به عموم بدون آگاه كردن آنان تحميل ميشود فرقی با جنايت ندارد. معمولا توجه شما با كيويهای بزرگ در قفسه ها جلب ميشود. اما بسياری از مردم پس از مصرف گرفتار بيماری شدند
Don't buy Kiwi Fruit from
The Kiwi Fruit are soaked with chemicals whilst growing on trees so they will grow larger and weigh heavier.
ميوه كيوی در حين رشد در يک ماده شيميايی خيسانده ميشود و باعث میشود کیوی بزرگتر و سنگین تر شود
They are using some kind of chemical growth hormones that can have bad effects upon human nervous systems including metabolic disorders, birth defects, and retarded learning abilities of children.
The Kiwi fruits, after soaking in the Chemical Hormone will grow larger and are more preferred by the merchants because they are more profitable! Most of the fruit are from the Sichuan area.
Just avoid Kiwi fruit from China if you care for your family's safety!
اگر به سلامتی خود و خانواده تان اهمیت میدهید از کیویهای چینی دوری کنید
روستای زیبای «کریک»، ماسوله جنوب ایران
در ادبیات معماری ایران روستای «کریک» را روستای ماسولهای مینامند، که از این تیپ معماری در چهار گوشه ایران زمین میتوان نمونههای بسیاری را مشاهده کرد. مردمان روستای «کریک» مردمانی لر زبان و از زاگرسنشینان جنوبی هستند.
بنام خدا
چندی پیش دوباره او را دیدم، اینبار در کنار زاینده رود و در نزدیکیهای منطقه حفاظت شده شیدا …
برایم داستانی را تعریف کرد که تکانم داد و اشک از چشمانم جاری ساخت … قرار است یک گروه فیلمساز، ماجرایی را که او دیده است، تبدیل به یک فیلم کند … اما تا آن زمان، فکر میکنم کمترین قدردانی از او و از روح بلند آن روباه شیدا، آن است که شما خوبان روزگار و مخاطبان عزیز دلنوشتههایم را هم از آن آگاه کنم.
خواهشم این است که شما هم پس از خواندن این داستان، آن را با دوستانی که بیشتر دوستشان دارید، به اشتراک نهید تا ایرانیان بیشتری بدانند که یک حیوان، یک روباه هم ممکن است چنان در برابر همنوعانش شرمنده و خجالتزده و شرمسار شود که نتواند به زندگی برگردد و تمام کند …
از او میپرسم: چرا این کار را کردی؟ میگوید: میخواستم ببینم آیا واقعاً آنقدر که میگویند: روباهها باهوش هستند، درست است یا خیر؟
خلاصه اصغر گوشهای کمین میکند تا روباه دوباره برگردد … منتها اینبار با کمال تعجب، درمییابد که روباه قصهی ما تنها نیست و با خود چند روباه دیگر را هم آورده است. آنها اما هر چه میگردند، لاشه مرغها را نمییابند … تا سرانجام، همهی روباهها خسته شده و به دور روباه اصلی، حلقه میزنند …
اصغر میگوید: آنچه که داشتم میدیدم، برایم باورکردنی نبود و اگر با چشم خودم نمیدیدم، امکان نداشت که قبول کنم … زیرا روباهی که در مرکز حلقه ایستاده بود، نخست به تک تک روباهها نگاه کرد و آنگاه، ناگهان مانند یک لاشه بر زمین افتاد و بیحرکت ماند …
اصغر خود را بلافاصله به محل رساند که سبب شد تا دیگر روباهها منطقه را ترک کنند … اما به این نتیجه رسید که حقیقتاً انگار روباه مرده است! او حتا به سرعت دامپزشک منطقه، آقای دکتر تراکنه را هم خبر کرد؛ اما او نیز نتوانست کاری بکند … زیرا واقعاً روباه مرده بود … حیرتانگیزتر آن که پس از معاینه و کالبدشکافی لاشه حیوان، معلوم شد که روباه قصه ما در اثر ایست قلبی، جانش را از دست داده است!
روباه شیدا، بی شک روباه بامرامی بود که دلش نمیخواست به تنهایی آن همه غذا را بخورد و برای همین رفقایش را خبر کرد … و بیشک، من اگر جای اصغر بودم، آن آزار را روا نمیداشتم و میگذاشتم تا آنها از آن غذا بی هیچ ترسی نوش جان کنند … اما عملکرد اصغر سبب شد تا دریچهای دیگر به سوی جهان حیوانات گشوده شود و ما دریابیم که چه قوانین و سلوکی در بین آنها جاری است …
روباهها، انگار جوانمردی و رفاقت و مرام و شرمندگی را خوب میفهمند؛ باید به آنها احترام نهاد و این جوانمردانه نیست تا عدهای سنگدل به نام شکارچی، این حیوانات محترم را نامحترمانه آزار رسانند و یا حتا هدف گلوله مرگبار خود قرار دهند.
ماجرای این روباه بامرام و شیدا را تا میتوانید انتشار دهید، شاید سبب شود که یک شکارچی برای همیشه تفنگش را به دیوار خانه اش آویزان کند.
بنام خدا
سمسکنده اسیر بی توجهی دست اندرکاران محیط زیست |
عارف درویش :
هر روز بدتر از دیروز هر سال بدتر از پارسال
نزدیکیهای سارى به جنگلى میرسیم که پناهگاه حیاتوحش سارى نام دارد. از میان این جنگل، راهی زیبایی شما را به روستاى زرینآباد فرا میخواند. راه را پى میگیریم، گویا به نادرست آمدهایم. خوب که نگاه میکنم میبینم، که درست آمدهایم. این چشماندازی که دل میآزارد و بیشتر به یک زباله دانی میماند، همان پناهگاه حیاتوحش ساری است.
از خودرو که پیاده میشوم، کمى آنسوتر هر چه که بخواهى پیدا میشود از شیشه، پلاستیک، آهن، لیوانهای پلاستیکی، سرنگ، شیشههاى دارویی خوراکى و ترریقى. هر چه پیشتر میروم زبالهها بیشتر میشوند و انگار نه انگار که اینجا جنگل است. زبالهها جاى خشخش دلنشین برگها را در زیر پا گرفته است.
خود خواهىها و ناآگاهیها را اینجا انباشته است.
مکانی که در عکس گرفته شده از «گوگل» میبینید، به گفتهی یکی از بومیان اینجا، ٢٠ سال محل دفن زبالههاى سارى بوده است.
این جنگل «سمسکنده» همانند دیگر جنگلهای ایران بخت بدى دارد. ٢ سال است که دوستداران طبیعت به ساری میروند برای پاکسازی اما انگار نه انگار، هر روز بدتر از دیروز، هر سال بدتر از پارسال!
این جنگل در ١٤٠ کیلومتری ساری است، شاید همین دوری یکی از شوندهای(:دلایل) سرازیر شدن زبالههای شهری در دل جنگل باشد. تفکیک نکردن زباله، گرانى سوخت، بیتوجهی پیمانکار و در اولویت نبودن زیستبوم در نگاه دستاندرکاران و مسوولان از دیگر شوندهای(:دلایل)، زبالهدان شدن این جنگل است که روزی، روزگاری، زیبا بود.
بنام خدا
با روستای زید در ایلام آشنا شوید
انبارهای تاریخی گندم در دل صخره های بزرگ
برای مشاهده آلبوم روستای زید کلیک کنید
برای مشاهده آلبوم روستای زید کلیک کنید
وجود این انبارهای تاریخی گندم در دل صخره ها و چنین ارتفاعاتی انسان را به شک می اندازد که چگونه امکان دارد در گذشته بدون هیچ امکانات لازمی که حتی مردم امروزی هم می توانند با راحتی از آن بالا بروند، ساخته شده اند. طبق گفته بعضی از اهالی روستا در بعضی از انبارهای تاریخی گندم به خصوص در ارتفاعات بالاتر اشیایی وجود دارد که امکان بیرون کشیدن آنها نیست. اما در دره بزرگ روستا دو صخره روبروی هم هستند و جالب اینکه در دل هر دو صخره این انبارهای تاریخی گندم ساخته شده است.
برای مشاهده آلبوم روستای زید کلیک کنید
این انبار تاریخی مخصوص ذخیره نمک بوده است که به طور جداگانه در آن سوی انبارهای گندم ساخته شده است. شاید واقعا نکات جالب دیگری هم در این انبارها وجود داشته باشد که از چشم ما پنهان باشد ولی باید با مطالعه و پژوهش و بررسی دقیق، این انبارها را مورد واکاوی قرار داد. اما در کنار انبارهای تاریخی گندم و نمک، دو آسیاب تاریخی در بین دره یعنی وسط دو صخره قرار دارد که نشان می دهد روزگاری این منطقه محل اصلی گندم و آسیاب گندم که در زندگی گذشته حرف اول تغذیه مردم را می زده، داشته است.
تصویر فوق یکی از همان آسیابهای تاریخی است که در کنار صخره قرار داد و نشان می دهد روزگاری گندم های موجود در انبارها به وسیله این آسیابها برای مصرف مردم آسیاب می شده است. به طور کلی با توجه به وجود خانه های قدیمی، انبارهای گندم و نمک و آسیاب ها می توان گفت این دره به لحاظ طبیعی و تاریخی می تواند در کشور معرفی شود و مورد استناد برای بسیاری از مطالعات تاریخی قرار گیرد چه بسا اطلاعات ارزشمندی را به محققان در این زمینه بدهد.
بنام خدا
خــواص انــار
احتمالا از هر كسی درباره خواص انار بپرسید، در پاسخ میگوید که انار خون را تصفیه میكند ولی متخصصان تغذیه، فواید دیگری را هم برای انار ذکر میکنند...
فصل سرما آمده و با خودش میوههای جدیدی آورده؛ از خرمالو و انواع مركبات گرفته تا انار. انار، میوه خوشخوراکی است كه خیلی از خانوادهها آن را به اصطلاح دون میكنند و به همراه نمك و گلپر میخورند. انار خوردن در شب یلدا هم سالهای سال است که به یكی از آداب این شب طولانی سال تبدیل شده.
اما خواص انار :
تصفیه خون
میدانید كه انار یک تصفیهكننده خون بوده و برای كبد بسیار مناسب است. به این دلیل از قدیم خوردن این میوه برای شفافیت پوست توصیه میشده است.
از امام رضا(ع) نقل میکنند که: «انار بخورید تا دهانتان پاكیزه و خوشبو شود.» مطالعات متعدد نشان داده که عادت به خوردن این میوه مانع تشكیل پلاكهای دندانی و بروز پوسیدگی دندان میشود.
تقویت قلب
نكته مهمی كه باید درباره انار بدانیم خاصیت حفاظتی آن در برابر بیماریهای قلبی است. انار احتمال ابتلا به بیماریهای قلبی را با كاهش فشار خون، جلوگیری از اكسید شدن LDL و تشكیل پلاك در دیواره عروق پایین آورده و ریسک ابتلا به گرفتگی عروق را كم میكند.
رب انار
یكی از فرآوردههای پرمصرف این میوه رب انار است؛به این ترتیب كه آب انار را جوشانده و آن را تغلیظ میكنند و به عنوان چاشنی به خصوص در خورش فسنجان و تهیه زیتون پرورده مورد استفاده قرار میدهند. البته این رب میتواند ترش و یا شیرین باشد كه با افزودن كمی شكر و یا آب نارنج و یا آب غوره این مزهها تقویت خواهند شد.
ترکیب انار و گلپر
خوردن این میوه و آب آن به دلیل تركیباتی كه دارد، یبوستآور است و خوردناش به همراه هسته مانند یك ملین عمل میكند اما به دلیل ایجاد مشكلاتی به هنگام دفع، بهتر است كه یک چهارم آن را با هسته و بقیهاش را بدون هسته میل كنید.ضمنا از آنجا که این میوه نفاخ است، مصرف آن با گیاه معطری مانند گلپر که طبع گرمی دارد،خاصیت نفاخ بودن را از این میوه میگیرد.
خوردن انار یا آب آن به تنهایی سوءهاضمهآور بوده و سوزش معده به دنبال دارد. به این دلیل خوردناش با گلپر توصیه میشود. یادتان باشد كه خوردن مقدار كمی از انار گلپر زده پس از غذا به هضم غذا كمک میكند.
میوه بارداری
خانمهای باردار نیز بهتر است در این دوران انار میل كنند زیرا این میوه هم علایم ویارشان را كاهش میدهد و هم به رشد جنین كمک میكند.
آش انار
با این میوه میتوانید آشی گرم تهیه كنید به نام آش انار كه یزدیها آن را پخته و بیشتر از همه میل میكنند. طرز تهیهاش به این ترتیب است كه برنج و لپه را به همراه سبزی آش (جعفری و گشنیز) و كمی سیر طبخ كرده و سپس نیم ساعت قبل از برداشتن آش از روی حرارت به آن آب انار یا رب انار میافزایند و به جای نعناع داغی كه به سایر آشها اضافه میشود، به آن كمی گلپر میزنند.طرز تهیه
منبع آنتیاكسیدان
این میوه سرشار از ویتامین C (یكی از آنتیاكسیدانهای قوی) است و به این ترتیب، خوردن یك عدد از آن یا 100 سیسی از آب انار تامینكننده 16 درصد از نیاز روزانه به این ویتامین است. ضمنا منبعی از ویتامین B5 و پتاسیم است و تركیبات آنتیاكسیدانی آن هم از خانواده پلی فنولها، دیگر مواد ارزشمند این میوه هستند. مزه گس انار نیز به دلیل تاننی است كه در پوستاش دارد، درست مثل چای.
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی : | ||
ساخت پالایشگاه دوم شیراز و گذر لولههای نفت از پارک ملی «بمو»، نه تنها مصوبهی ممنوعیت ساخت صنایع آلاینده در شعاع 30 کیلومتری شیراز را نقض میكند بلکه به نابودی پارک ملی بمو که از زیستگاههای پلنگ ایرانی است، خواهد انجامید و آسیب بسیاری به محور گردشگری تخت جمشید- شیراز میزند. |
بنام خدا
پس از آنکه «یزدگر سوم» در جنگ نهاوند از تازیان شکست خورد، او برای کمک گرفتن و گردآوری سپاه نو بهسوی خراسان و خاور ایران رهسپار شد. یکی از شاهزادگان ساسانی بهنام «باو» فرزند «کیوس» که سردار شجاعی بود از یزدگرد اجازه خواست که برای نیایش به آتشکدهای که پدرش ساخته بود برود و سپس به او بپیوندد. «باو» در آتشکده مشغول نیایش بود که به او خبر میدهند که یزدگرد، در شهرِ مرو به فرمان «ماهوی سوری» فرماندار آنجا و بهدست آسیابانی کشته شده است. «باو» با شنیدن این خبر بسیار اندوهگین شد.
در این هنگام، تازیان در بخش جنوبی مازندران نفوذ پیدا کردند و در بخش شمالی آن نیز بهدلیل نبودن فرماندهی شایسته و مناسب هرجومرج روی داده بود. مردم مازندران برای نگاهبانی و نگاهداری سرزمین خود از دشمنان، نمایندگانی را به نزد «باو» فرستادند و از او درخواست کردند که سرزمین آنها را اداره کند. «باو» پس از گرفتن پیمان از مردم به آنجا رفت، تازیان را از آنجا بیرون راند و نزدیک ۱۵سال فرمانروایی کرد تا اینکه بهدست شخصی بهنام بلاش(ولاش) کشته شد. او دودمان «باوند»ی را تشکیل داد. مدت پادشاهی اسپهبدان باوندی در کوهستان(کهستان)بالا از سال ۴۵ تا ۴۶۶ هجری مهی برابر است با ۴۲۱ سال و در این مدت مردم کوهستان پیرو دین زرتشتی و در راه و روش نیز، پیرو نیاکان باستانی خود در روزگار ساسانی بوده و در دین، آداب و رسوم ایشان در مدت ۵ سده هیچ خدشهای روی نداده است.
پس از اسپهبد «غازن دوم باوند» که واپسین فرمانروا از خاندان باوندی در کوهستان «فریم» یا «پریم»(واقع در هزار جریب دودانگه کنونی در جنوب شهر ساری) است. چیرهشدن دستهی دوم از شاهان باوندی آغاز میشود که از «پریم» به شهر ساری منتقل شدهاند.
دوران پادشاهی این دسته از ۴۶۶ هجری مهی از اسپبد«شهریار»(پسر غازن دوم) آغاز و در سال ۶۰۶ هجری مهی با کشته شدن اسپهبد «رستم شاه غازی» نامور به «شمس الملوک» پایان مییابد و پایتخت این دسته در مدت ۱۴۰ سال شهر ساری بوده است.
دسته سوم از شاهان باوندی که «کین خواریه» نامیده میشوند، از سال ۶۳۵ هجری مهی از اسپهبد «اردشیر» نامور به «حسامالدوله» آغاز و در سال ۷۵۰ هجری مهی با کشته شدن اسپهبد «حسن فخرالدوله» در آمل پایان مییابد و دیگر کسی از این خاندان به پادشاهی برنخواست و شهرستانهایی که از آغاز دسته دوم باوندیان یعنی سال ۴۶۶ هجری مهی تا پایان سال ۷۵۰ هجری مهی در تصرف ایشان بود و همهی مازندران بهجز «رویان» و در بیشتر مواقع دماوند- کلومن(سمنان، دامغان و بسطام) ، گرگان و بخشی از استان ری میباشد.
پس از برچیدهشدن خاندان باوندی «کینخواریه» در سال ۷۵۰ هجری مهی همهی سرزمین مازندران سوای «رویان جنوبی» که شامل دیلمان، طالقان و رودبار بود بهدست فرمانروایان اسلامی افتاد. ولی باز هم اسپهبدان «پادوسبانی» در رویان جنوبی، به فرمانروایی خود ادامه میدادند تا سال ۱۰۰۶ هجری مهی که بهدست شاه عباس صفوی از بین رفتند. دودمان«پادوسبانیان» پس از سلسله آفتاب در ژاپن طولانیترین مدت فرمانروایی در جهان را داشتند. چون فرمانروایی آنان از سال ۵۴۰ هجری مهی آغاز و تا سال ۱۰۰۶ هجری مهی ادامه داشت. با فروپاشی واپسین دودمان فرمانروایان زرتشتی در مازندران، زرتشتیان آن سامان نیز کم و کمتر شدند بهگونهای که امروزه دیگر اثری از آنها در این جاها دیده نمیشود.
یارینامه:
- آذرگشسب، موبد اردشیر، مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان.
نویسندهی کتاب «مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان» روانشاد «موبد اردشیر آذرگشسب» برای نوشتن بخش «تاریخ اسپهبدان تبرستان»، از دو کتاب بهنامهای «تاریخ تبرستان» نوشتهی «بهالدین محمد ابن حسن ابن اسفندیار» که در سال ۶۱۳ هجری مهی(:قمری) نوشته شده است و همچنین کتاب «تاریخ تبرستان پس از اسلام» نوشته «اردشیر برزگر» بهره برده است. نوشتار بالا، کوتاه نوشتهای از کتاب دوم است.
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
|
||
نگار پاكدل : | ||
در دل روستای هرزویل در نزدیكی منجیل، سروی از دیار كهن برجای مانده است. سروی كه به شوند بلندای خیره كنندهاش و شمار سالهایی كه با تمام سختیها زیسته و هنوز استوار مانده بسیار مورد توجه است. سرو کهنسال هرزویل، با بلندای 600 متری از سطح دریا كه در 20 شهریور سال 1366 به شمارهی ١١٣ از سوی شورای عالی محیطزیست به عنوان یک اثر طبیعی ملی ثبت شد. یارینامهها: |
بنام خدا
بوی تعفن از بهرام گور هم بلند شد |
● |
منطقهی گردشگریای که گردشگر میپَراند |
خبرنگار امرداد - میترا دهموبد :
تالاب بهرام گور، حالی خوشتر از کاخش، ندارد. زبالههای آوارشده بر سرش، آنچنان بوی بدی به راه انداختهاند که تاب هر گردشگر و بازدیدکنندهای را در دم، تاق میکند؛ بگذریم از چهرهاش و از بر و رویش. گیراییهای این تالاب را این روزها تنها باید در کتابها جُست و وصفش را که تنها در کتابها باید خواند.
به گفتهی سیاوش آریا از فعالان میراث فرهنگی و طبیعی، این تالاب که بخشی از گسترهی گردشگری آسپاس در استان فارس است، نه تنها گردشگری به خود جذب نمیکند که با آنهمه زباله و با آنهمه بوی ناخوشایند، مایهی فراری شدن گردشگران شدهاست.
سیاوش آریا گفت: «این درحالی است که به گزارش روابط عمومی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان فارس، دهستان آسپاس به همراه تالاب بهرام گور یکی از گیراییهایی است که در راستای مصوبات سفر ریاست جمهوری و هیات دولت در تیرماه ١٣٨٨ قرار بود یکی از گسترههای نمونهی گردشگری استان فارس باشد.»
با این همه، تالاب بهرام گور پس از گذشت چندسال، منطقهی نمونهی گردشگری که نشد بماند، زبالهدانی هم شد.
دهستان آسپاس در بخش سدهی شهرستان اقلید استان فارس و در ١٧٠کیلومتری شمال خاوری(:شرقی) شیراز است.
بیگمان که آسپاس با تالاب بهرام گور در دلش، به راستی که میتواند جایی امن و آرام برای گردشگران باشد نه برای زبالهها. و باز هم جایی برای گلهای سوسن و پرندگان و جانورانی که روزی روزگاری نه چندان دور با بهرام گور میزیستند.
تالابی كه روزی روزگاری تالاب بهرام گور نام داشت و اين روزها، هيچ همانندی به آن تالاب ندارد.
از بوی بدی كه اين روزها از تالاب بلند است، گردشگر كه سهل است، پرندگان هم فراری شدهاند.
اینها همهی نتیجهی بیتوجهیهای من و شماست. شاید اگر هرگاه كه خواستیم زبالهای را در كوچه و خیابان و در در و دشت، رها كنیم، به منظرهای كه برای شهرمان، برای طبیعتمان میسازیم بیندیشیم، بهرامِ گور، بو نمیگرفت.
فرتورها از سياوش آريا است.
بنام خدا
آن عزبزان دیگر به ما بر نمی گردند اما باید به سراغ داغدیدگان بلازده برویم، با آنان همدردی کرده و زندگی آینده شان را دوباره سازی کنیم.
از این دوردست کاری شایان و درخور شأن آن مردم پیشتاز بر جانفشانی های میهنی، در حال حاضر از من برنیامد جز غم و ماتمی که بر دیگر ماتمهایم افزود.
دست خالیِ آن مردمانی را می بوسم که با همت خودیاری به سراغ هموطنان می روند و آنان را تنها نمی گذارند.
محمدرضا شجریان
چند هفتهی پیش یک گروه باستانشناس زیر آب ایرانی و خارجی، پروژهای را در سیراف آغاز کرد تا کاوشی را برای پیدا کردن مرزهای اصلی این شهر انجام دهند. در این کار روشن شد که گستردگی شهر کهنسال سیراف بیگمان از سیراف کنونی بیشتر بوده است.
بنام خدا
سرولات منطقه ای است در 3 کیلومتری غرب چابکسر و در کنار رودخانه اچارود . سرچشمۀ اچارود در دامنۀ رشته کوه های البرز است . این رودخانه با پیچ و خم هایی از میان کوههای مرتفع و ییلاقی منطقه چابکسر گذشته و از دره بسیار بزرگی عبور کرده و بدون هیچ سد راهی به جلگه می ریزد . وقتی شما در مناطق بالایی سرولات حضور دارید ، آب و هوا حالت جنگلی و کوهستانی دارد و خبری از هوای شرجی دریا نیست ، بلکه نسیمی دائمی و خنک که از سمت کوهای بلند به دریا می وزد را احساس می کنید ، بزرگی دهانۀ درّه به حدی است که در چشم انداز جنوبی دریا معلوم است .
همانطور که در نقشه بالا دیده می شود . نرسیده به چابکسر ( از سمت غرب ) شیخ زاهد محلّه و سرولات قرار دارد . جاده در ابتدا از جلگۀ همواری عبور می کند و سپس حالت کوهستانی به خود می گیرد . در دو طرف جاده خانه ها و ویلاهای زیبایی ساخته شده است . بعد از چند دقیقه به پیچ و خم جاده افزوده می شود . و پس از حدود نیم ساعت رانندگی ، تقریباً به انتهای مسیر ماشین رو می رسید .
در انتهای مسیر به روستای لیمه سرا می رسید و به چند رستوران بر می خورید که غذاهای سنتی شمالی طبخ می کنند . کمتر کسی است که اهل گلگشت در مناطق شمالی ایران باشد و نام رستوران " خاور خانوم " را نشنیده باشد . این رستوران توسط خاور خانم به همراه خواهر زاده اش كه دختر جواني است ، اداره می شود ، دست پخت خیلی خوبی دارند و تهیه غذا ها به روش سنتی و کاملاً بهداشتی انجام می دهند . این رستوران بیشتر برای مسافرانی که از تهران می آیند و ارگان های دولتی منطقه مورد استفاده قرار می گیرد . در روزهاي تعطيل كه رستوران شلوغ مي شود از ۱۲ظهر تا ۱۷عصر برای بیش از ۲۰۰نفر غذاهای محلی پخت می کنند . فضاي رستوران ساده و خودمانی است ، خوردن غذاهای شمالی و تماشای جنگل و دریا از ایوان رستوران لذت خاصی دارد .
تلفن آقای جوربنیان که در سرولات ویلا و سوئیت اجاره می دهد : 09112417137 - 01426420234
تلفن رستوران خاور خانوم : 0912444934
بنام خدا
این گلفشان ها در ۹۵ کیلومتری غرب بندر کنارک و در دشت کهیر نرسیده به روستای تنگ در زمینی مسطح واقع شده و دارای سه تپه کوچک گلفشان است که یکی از آنها شبیه آتشفشان و در حال حاضر فعال است و بقیه آنها نیز از چند سال قبل به صورت غیرفعال درآمدهاند.در بلندای این تپهها، دهانههایی به قطر چند سانتی متر وجود دارد و از دهانه گلفشان که در حال حاضر فعال است، به طور متناوب گل خاکستری رنگ خارج شده و به سوی دامنهها سرازیر میشود. دوره تناوب این پدیده نادر و زیبا ده تا پانزده دقیقه است که این عمل با لرزش خاک همراه است و گاهی به هنگام خروج گل، صدایی همانند شلیک تفنگ از آن به گوش میرسد.
کوه گل افشان بندر تنگ با ارتفاع تقریبی ۱۰۰ متر و قطر قاعده کمی بیش از ۱۰۰ متر در فاصله حدود ۱۰۰ کیلومتری شهرستان چابهار قرار دارد. اطراف این کوه را بیابانی وسیع فرا گرفته که ظاهرا این بیابان نیز همچون خود کوه ماحصل اتفاقاتی درون زمین است. اطراف کوه به فاصله حدود ۲۰۰ متر از کوه، چاله ای به عمق حدود ۲ متر ایجاد شده که برای رسیدن به کوه باید وارد این چاله شد.بالا رفتن از کوه اگر فصل بارندگی نباشد؛ تقریبا راحت است. در بالاترین نقطه کوه چاله ای به قطر کمتر از یک متر و به عمق حدود نیم متر وجود دارد که با گل پوشیده شده است. در فواصل زمانی حدود یک دقیقه، مقداری گل با صدای خاصی شبیه به ترکیدن یک حباب، از چاله خارج و به اطراف پراکنده می شود.
به نقل از باشگاه خبرنگاران، احتمالا تمام این کوه در طول سالیان دراز بر اثر فعالیت این چشمه ایجاد شده باشد. در کنار این کوه، دو کوه کم ارتفاع دیگر وجود دارد که به نظر می رسد زمانی آنها نیز گل افشان بوده اند.
گلفشانهای ایران بیشتر در جلگه ساحلی دریای عمان بخصوص بلوچستان جنوبی تمرکز دارند و بیشتر آنها در حال حاضر فعالند، اما فعالیت آنها در فصول مختلف از سالی به سال دیگر تغییر پیدا میکند.
این پدیده بطور عمده در فصول پرباران از جاذبههای نادر و دیدنی استان به شمار میرود. گلفشانها در میان بومیان ساکن استان سیستان و بلوچستان و هرمزگان به صورتهای مختلفی تلفظ میشود. مردم منطقه گواتر، جلگه دشتیاری و شرق بلوچستان گلفشان را به لهجه محلی بوتن واهالی چابهار، کهیر و زرآباد آن را گل پاشان و ناپک به معنای ناف زمین یا ناف دریا می نامند و در میان ساکنان شرق استان هرمزگان نیز به آب باد معروف است.
گلفشان از جمله پدیدههای جالب توجه در منطقه ساحلی خزر و دریای عمان هستند. هر چند در نقاط دیگر دنیا نیز وجود دارد اما همبستگی این عارضه زمین شناسی با منابع نفت و گاز آن را به پدیدهای جذاب در این دو حوضه تبدیل کرده است.
در کل تعداد گلفشانهای زمین بیش از ۸۰۰ عدد نیست که بیش از نیمی از آنها در اطراف این دو دریا قرار گرفته، بویژه تعدادی از آن در حوزه خزر در منطقه جمهوری آذربایجان واقع شده است.
کارشناسان زمین شناسی و گردشگری بر این باورند که در مورد گلفشانهای شمال و جنوب کشور تاکنون مطالعات سیستماتیک و ارزندهای انجام نشده و از آنجایی که این پدیده از ارزش اقتصادی و گردشگری بسیار خوبی برخوردار است، پیشنهاد میکنند تا این طرح به عنوان یکی از جدیترین طرح ها و برنامههای مطالعات زمین شناسی دریایی همگام با گشایش انستیتوی زمین شناسی دریایی در ایران مورد توجه قرار گیرد.
داریوش هوشمند یکی از کارشناسان زمین شناسی استان سیستان و بلوچستان ایجاد زمینههای رفاهی و امکانات اقامتی را از مهمترین مسائل در شناساندن این پدیده میداند و یادآور میشود: هنوز بر روی جنبهای گردشگری منطقه از دیدگاه زمین شناسی کار چندانی صورت نگرفته است و بدیهی است که استفاده کاربردی از منابع گلفشان به عنوان سرمایه ملی به نفع ملت و کشور خواهد بود. هفت گلفشان در منطقه چابهار وجود دارد که بزرگترین آنها در جاده کهیر به تنگ واقع است،
فرمانداری این شهر برای شناساندن هرچه بهتر این پدیده زیبا به مردم کشورمان و جذب دوستداران طبیعت و گردشگرانی که به این منطقه سفر میکنند، به احداث جاده آسفالته، توقفگاه دارای سایهبان با سرویسهای بهداشتی، همچنین مخازن آب آشامیدنی و فروشگاه برای ارائه مواد غذایی اقدام کرده است.
منطقه آزاد چابهار نیز با برگزاری تورهای مختلف، شناساندن گلفشان نادر این منطقه را در دستور کار خود قرار داده است.
ویژگی گل فشان
نکته حایز اهمیت در خصوص گلفشان های منطقه بلوچستان این است که با وجود ویژگیهای منحصر به فرد و بکری که این پدیده خدادادی دارد و نسبت به بسیاری از نمونه های مشابه خود در کشورهای آمریکای مرکزی دارای ویژگیهای بهتری است متأسفانه بهرهبرداری لازم و بهینه از آن نشده است و انتظار میرود با توجه به مسئولان محلی و کشوری، اتخاذ تدابیر و ایجاد تسهیلات لازم در این زمینه، بتوان به نحوی شایسته این پدیدههای جذاب را به عنوان جاذبههای بکر گردشگری منطقه بلوچستان به هموطنان و جهانیان معرفی کرد.
نحوه تشکیل گل فشان ها
نحوه تشکیل گل فشانها بیشتر به منشا و نوع آنها بستگی دارد. اصولا دو نوع گل فشان در دنیا وجود دارد.
یکی گل فشان های سرد که منشا تکتونیکی دارند و دیگری گل فشان های گرم که از عوارض بعدی آتش فشانها محسوب میشوند. به طور کلی میتوان گفت که نحوه تشکیل گل فشان بیشتر با نوع و منشا فشاری که به آن وارد میشود تا گل از درون زمین خارج شود، مرتبط است.
عده ای همیشه به دنبال پیدا کردن این پاسخ بوده اند که چه عاملی باعث میشود که آب و گل از اعماق به سطح زمین فوران کند.
نظرات و عقاید گوناگونی تاکنون در ابن زمینه ارائه شده است که به شرح ذیل میباشند. برخی از دانشمندان معتقدند که گاهی اوقات لایه های ضخیم رس به قدری سریع رسوبگذاری میشوند که آب موجود در آنها فرصت خروج پیدا نمیکند و به همین علت حالت سیال پیدا نموده و بواسطه داشتن آب فراوان، نیروهای تکتونیکی بعدا رسها را تحت فشار قرار داده و آنها را به همراه گاز به سمت بالا می آورند.
عده ای دیگر از پِژوهشگران معتقدند که فعالیت های زمین لرزه ای، عامل اصلی خروج آب و گل است. تعدادی هم فشار مخازن نفت و گاز درون زمین را عامل اصلی فشار و بالا راندن آب و گل میدانند. در هر حال تمام محققان بر این اعتقادند که فشار عامل اصلی تشکیل هر نوع گل فشان اعم از گل فشان سرد یا گرم میباشد.
اهالی محل در مورد این پدیده چندین باور را مطرح می کنند وبر اساس اعتقادات خود نامهایی را نیز برای گل فشان به کار می برند. به نظر آنها گل فشان پدیده ای طبیعی است که با دریا در ارتباط بوده و به هنگام بالا آمدن آب دریا (مد) به ویژه در فصل تابستان، فعالیت آن به حداکثر می رسد،از این رو به آن ناف زمین یا ناف دریا نیز می گویند.
عده ای بر این باورند که فعالیت این پدیده به کشش و جاذبه اجرام سماوی به خصوص ماه وابسته است.بر این اساس معتقدند که فعالیت آن در ا بتدای ماه و نیمه ماه قمری (ماه نو، بدر)بیشتر می شود. هر چند این نظریه کمتر به حقیقت نزدیک است اما به طور کلی هم قابل رد نیست.
گروهی نیز بر این عقیده اندکه فعالیت این پدیده پس از بارندگی ها ی شدید زیادی مِی شود ،لذا ممکن است ازآب ناشی از سیلابها، فعال شود.اما باید گفت که از نظر علمی، وجود گل فشان ها در هر منطقه اول نشانه بارزِ از فعالیت های تکتونیک بوده و ثانیا اغلب به لایه هاِ سنگی دارای ذخایر نفت ویا دیگر انواع هیدرو کر بور بستگی دارد.
فشار گازهای حاصل از این لایه وذخایر آنها موجب می شود که سنگ های رسی و مارنی کف و تحتانی، که توسط آبهای زیر زمینی اشباع و نرم شده و یا به صورت گل در آمده اند به خارج پرتاب شو ند و ازاین طریق دهانه هایی گاهاً بسیار بزرگ شبیه به دهانه های آتشفشان (شبه کرا تر یا کرا ترگون)بوجود می آیند.
بیشترین درصد گاز تشکیل دهنده گل فشانها به گاز متان تعلق دارد که حدود ۸۵-۸۹ درصد میباشد. حدود ۱۰ درصد گاز دی اکسید کربن و درصد باقیمانده به گازهای نیتروزن و مونوکسید کربن تعلق دارد.
گل فشان ها کاربرد زیادی دارند
از آن جمله میتوان به استفاده از گل آنها در سفال سازی، کوزه گری، بهره برداری از گاز، گردشگری، گل درمانی و…اشاره کرد. بسیاری از مردم از گلهای گلفشان برای موارد درمانی استفاده میکنند. استفاده از گل های گل فشان برای گل درمانی فقط مختص استان نبوده و در در کشورها دیگر از جمله آذربایجان استفاده میشود. از گل ها برای درمان بیماری های پوستی، درمان درد کمر،درد های مفاصل و… استفاده میشود. همچنین برای درمان تنگی عضلانی و انقباظ عروق موثرند. حال با عنایت به توضیحات فوق، به معرفی گل فشان تنگ و همچنین مرتفع ترین گل فشان کشور یعنی پیرگل خواهیم پرداخت.
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
صديقه نوده فراهانی : | ||
باغ گلشن، بهشت کوچکی است در دل کویر ایران. این باغ زیبا در بخش خاوری(:شرقی) شهر طبس، از شهرستانهای شمال خاوری(:شرقي) استان یزد و در کنار کویر لوت است. این باغ به دستور میرحسن خان، سومین فرمانروای طبس، از سلسله خانهایی که به وسیلهی نادرشاه به فرمانروایی برگزيده شدند، ساخته شد. نهرهای آب شهر از میان آن میگذرد و درختان سرو و نارنج و پلیکانهای زیبایش دیدنی است. |
بنام خدا
محمدرضا تیموری افزود: میوه فیسالیس بومی مناطق آمریكای جنوبی و تركیبی از طعم میوه های توت فرنگی، گیلاس، كیوی و آناناس است كه به دلیل طعم خوش و بی نظیرش در كشورهای اروپایی و آمریكایی طرفداران زیادی دارد.
وی تصریح كرد: هم اكنون این میوه در شش هزار متر مربع از گلخانه های ورامین زیر كشت قرار گرفته كه در فصل زمستان كشت و در بهار برداشت می شود.
این تولیدكننده میوه فیسالیسی با اشاره به تولید اقتصادی این میوه گفت: بر اساس آمار جهانی، میوه فیسالیس در هر هكتار بین 22 تا 36 تن تولید می شود كه هر 100 گرم آن در بازار به قیمت سه تا چهار هزار تومان به فروش می رسد.
وی با بیان این كه، میوه فیسالیس به دلیل قرار گرفتن در لفاف كاغذی شكل فاقد هرگونه آلودگی و عوامل بیماری زا است، اظهار داشت: این میوه بدون نگهداری در یخچال بیش از 10 روز ماندگاری دارد و در صورت نگهداری در یخچال حدود 2 ماه مدت زمان ماندگاری این میوه نیز افزایش می یابد.
تیموری در گفت و گو با ایرنا به خواص درمانی این میوه اشاره كرد و گفت: این میوه یكی از غنی ترین منابع طبیعی آنتی اكسیدان ها و سرشار از ویتامین های A - E - C - P - F است و بدن انسان را در مقابل خنثی سازی رادیكال های آزاد كه موجب بروز بیماری هایی همچون سرطان، سكته قلبی، پروستات، آسم و آلرژی می شود، حفاظت می كند.
وی با بیان این كه، از میوه فسالیس در تهیه كرم های آرایشی نیز استفاده می شود تصریح كرد: همچنین مصرف این میوه تاثیر بسزایی در شادابی و طراوت پوست و تقویت قوای جنسی دارد.
خوزستان جايی برای پيروان دينها و آيينهای گوناگون
بنام خدا
پاسارگاد، نخستین باغ ایرانی است |
خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی :
سال گذشته ٩ باغ ایرانی به سیاههی(:فهرست) میراث جهانی یونسکو پیوست تا نام باغهای ایرانی را برای همیشه در حافظهی مردم جهان جاودانه كند.
باغهایی چون پاسارگاد و ارم در استان فارس، پهلوانپور و دولتآباد از استان یزد، فین و چهلستون از استان اصفهان، اكبریه از استان خراسان جنوبی، عباسآباد از استان مازندران و شاهزاده ماهان از استان كرمان كه برای بسیاری نامهایی آشنا هستند، به سیاههی جهانی راه یافتند.
به گزارش جامجم آنلاین و بنا به گفتهی رضا نوریشادمهانی، دكترای باستانشناسی كه پژوهشهایی در زمینهی باغهای ایرانی داشته است این رخداد، از آن روی ارزشمند است كه از ١٢ باغ ثبت شده در جهان ٩ باغ از آنِ ایران است.
١٢ باغ اكنون در سیاههی جهانی ثبت شدهاند. دوتا از آنها، تاج محل و آرامگاه همایون، پادشاه گوركانی در هند است و دیگری باغ شالیمار در پاكستان است. اما ٩تای دیگر به نام ایران است و نشان میدهد باغسازی ایرانیها برای كارشناسان یونسكو ارج و ارزش بسیار دارد.
رضا نوریشادمهانی در این گفتوگو در پاسخ به این پرسش كه دیرینگی باغسازی در ایران و جهان به چه زمانی برمیگردد؟، گفت:
بنابر یافتههای باستانشناسی، نخستین باغ، در عراق در جایی به نام «چوغا مامی» پیدا شده است. در این گستره زمینهای كشاورزی بهگونهی افشان آبیاری میشدهاند و باستانشناسان دیرینگی این گستره را به هزارهی ششم پیش از میلاد نسبت میدهند. در مصر نیز در هزارهی سوم پیش از میلاد، باغهای سلطنتی را داریم. در نوشتارهای استورهای و مذهبی به باغهای معابد سوم در میانرودان(بینالنهرین) اشاره شده، اما بیگمان این آشوریها بودهاند كه در هزارهی نخست پیش از میلاد پدیدهآورندهی باغهای یادمانی بوده كه شاید مهمترین این باغها، باغ معلق بابل بوده است.
پاسارگاد
این پژوهشگر باستانشناس، دربارهی پیشینهی باغسازی در ایران گفت:
پیشینهی باغ در ایران برپایهی یافتههای باستانشناسی به «پاسارگاد» برمیگردد، یعنی جایگاه شهریاری كورش هخامنشی. در كاوشهای باستانشناختی در این گستره یك سامانهی آبیاری كه دربردارندهی جویها و حوضچههایی است، پیدا شده است. این سامانه؛ كاخها را دربرداشته و چون دارای ٤ كرت هم بوده است بنابراین پاسارگاد را میتوانیم یك شهر برپایهی نقشهی چارباغ بدانیم. این فرض اگر درست باشد، پاسارگاد كهنترین باغ ایرانی به شمار میرود.
نمونهای از آبراه باغ شاهی پاسارگاد
در روزگار هخامنشی، ساسانی و بهویژه در دورهی اسلامی، باغهای ایرانی هم جایی برای گردش و شادی هستند و هم نمادی از بهشت به شمار میآیند.
به گفتهی رضا نوریشادمهانی؛ در آموزههای مزدایی، بودا و حتا اسلامی بهترین جای بهشت جایی است كه ٤ نهر از آن مشتق میشده است. در واقع یك نگرش فلسفی بوده كه خودش را در نقشهی باغ بهگونهی كاركردی نشان داده است.
او به باغهایی كه در روزگار اسلامی در ایران ساخته شده، اشاره كرد و گفت:
ما باغهای بسیاری داشتهایم كه شوربختانه اثری از آنها نمانده است. اگر در متون پیگیری كنید ملكشاه سلجوقی باغهای بسیاری را در اصفهان میسازد همچون باغ بكر یا احمد سیاه كه دارای حوضچهها و كوشكهای بزرگ بوده است. یا این را میدانیم كه كهنترین نقشهی باغ در روزگار ایلخانی به نام رشیدالدین فضلالله همدانی ثبت شده است كه دربارهی باغ اوجان تبریز است، اما این روزها این باغها را تنها در منابع مكتوب داریم.
درواقع از زمان صفویه به این سو باغسازی از نظر كمی گسترش پیدا میكند و ما در این هنگامه دوگونه باغ داریم. باغ محصور بزرگ یا همان چارباغ و باغهای كوچكتری كه درون كاخ هستند.
این باستانشناس و پژوهشگر دربارهی كاركرد باغها در ایران گفت:
باغها دو كاركرد داشتهاند؛ باغكاخ كه هستهی اصلی آن را كاخ یا كوشك تشكیل میدهد؛ كاركرد سلطنتی داشته است و كم و بیش در همهی سرزمینهای اسلامی رواج داشته است. گونهی دوم باغآرامگاه است كه آرامگاههایی برای بزرگان را در برمیگرفته و اشارهای بوده به بهشت. از همین روی است كه میبینیم یك باغ و فضای دلانگیز پیرامون آرامگاه ساخته میشود.
به گفتهی وی در این باغها، آرامگاهگنبدگونه، نماد آسمان و بهشت است. درخت سرو، نماد جاودانگی یا زندگی همیشگی و سازههای ٨ ضلعی اشاره به لذتهای ٨گانهای است كه یك نیككردار در بهشت از آن بهرهمند میشود. نكتهی درخور توجه این است كه باغ پاسارگاد نیز هم باغكاخ و هم باغآرامگاه به شمار میآید.
و اما رواج الگوی باغ ایرانی در جهان. رضا نوریشادمهانی در این باره گفت:
سه الگو در باغسازی داریم؛ الگوی چینی، الگوی شمال مدیترانه و الگوی ایرانی.
الگوی چینی در كشورهای خاور دور كاربری داشته و دارد و الگوی شمال مدیترانه، الگویی است كه كشورهای اروپایی از آن بهره میگیرند. الگوی ایرانی نیز الگویی است كه كشورهای اسلامی بیشتر از این الگو سود میجویند.
نوری شادمهانی با توجه به این كه نگرش مذهبی و خشك بودن اقلیم ایران،دو شوندی(دلیلی) بوده كه ایرانیها را به سمت و سوی باغسازی كشانده و الگویی به نام باغ ایرانی را پدید آورده، گفت:
ما یك الگوی متفاوت چندهزارساله در باغسازی به نام الگوی ایرانی داریم اما شوربختانه این روزها در بوستانهایی كه در ایران ساخته میشود، نقشه و بافت اروپایی دیده میشود تا ایرانی! شاید شوند(:دلیل) این علاقهمندی به الگوهای مدیترانهای نیز گرایش به فرهنگ باخترزمین است.
او در دنبالهی گفتارش به باغهای بیشمار ایرانی اشاره كرد كه داریم اما ثبت جهانی نشدهاند.
رضا نوریشادمهانی باغهای طبس، صفیآباد بهشهر، باغهای قزوین همچنین باغ هشت بهشت اصفهان، باغ عفیفآباد شیراز و بسیاری از باغهای دیگر را نام برد كه توانمندی جهانی شدن دارند.
رضا نوریشادمهانی در پاسخ به ارزشمندترین ویژگی باغهای ایرانی، گفت:
«غار دواشکفت» یکی از کهنترین زیستگاههای بشر در گسترهی کرمانشاه و در نزدیکی تاق بستان است. این مکان باستانی، دربردارندهی دو غار كوچك و بزرگ كنار هم است و در دامنهی جنوبی کوه میوله، در بلندی نزدیك به سیصد متری از دشت و مشرف بر پارک کوهستان قرار دارد.
این غار نخستین بار در سال ۱۹۹۹ میلادی از سوی باستانشناسان کرمانشاهی، فریدون بیگلری و سامان حیدری شناسایی و مطالعه شد. بر پایهی یافتههای باستانشناسی، این غار در دورهی پارینه سنگی میانی (۱۲۰ تا ۴۰ هزار سال پیش)، زیستگاه انسانهای شکارگر (احتمالاً نئاندرتال) بوده است.
در غار بزرگ ابزارهای سنگی پیدا شده كه مربوط به «فرهنگ موستری» زاگرس است. برای ساخت ابزارها از سنگهای پیرامون غار بهره برده شده است. افزون بر دو اشکفت، آثار زندگی انسانهای پارینه سنگی در چند غار و پناهگاه دیگر در شمال کرمانشاه نیز پیدا شده است. نزدیکترین آنها به دو اشکفت «پناهگاه ورواسی» است که از سوی باستانشناس آمریکایی «بروس هو» کاوش شده است.
وجود چشمهی آب همیشگی در کنار غار، چشمانداز مناسب دهانهی آن به دشت و دسترسی آسان به بلندیهای بالاتر از ویژگیهای مناسب این غار برای زندگی بوده است.
مطالعات انجام شده نشان میدهد که ساکنان این غارها بیشتر به شکار بز کوهی، میش وحشی، گورخر و اسب وحشی میپرداختند. البته حیوانات دیگر مثل مارال، گاو وحشی، آهو و گراز نیز شکار میشدند.
«غار دو اشكفت» در سال ١٣٨١ خورشیدی به شمارهی 5976 در سیاههی آثار ملی ایران به ثبت رسید.